eitaa logo
یاران ولیعصر
194 دنبال‌کننده
25.3هزار عکس
31.3هزار ویدیو
619 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺‍ رفع چشم زخم در روایات🌺 ✅ در روايات را ه هاي خنثي كردن اثر چشم زخم هم بيان شده است كه برخي از آنها اشاره مي شود : ❶ ياد كردن خداوند؛ از امام صادق علیه السلام روايت شده است: «هر كس از سيرت و صورت برادر مسلمانش خشنود شود، خدا را ياد كند؛ زيرا وقتى خداوند را به ياد آورد ضررى به برادر مؤمنش نمے‏رسد» ⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۵ ❷ گفتن «تبارك اللّه‏ احسن الخالقين» امام صادق علیه السلام فرمود: «كسى كه چيزى از برادرش او را متعجب ساخت اين جمله را بگويد، زيرا چشم‏زخم حق است»، ⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۶ ❸ گفتن «آمنتُ باللّه‏ و صلى اللّه‏ على محمد و آله» پس از آن اثر چشم‏ زخم خنثى مے‏گردد. ❹ قرائت سوره «ناس» و «فلق» هنگام ترس از چشم‏خوردن، ⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ج۹۲ ❺ نوشتن سوره‏هاى «حمد»، «اخلاق»، «ناس»، «فلق» و «آية‏الكرسى» در ورقه‏اى و به همراه داشتن آن، ⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۵ ❻ قرائت سه مرتبه ذكر «ماشاءاللّه‏ لاحول ولا قوة الا باللّه‏ العلى العظيم» به هنگام ترس از چشم خوردن يا چشم زدن، ⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۶ ❼ حرز امام جواد و يا انگشتر حاوى حرز امام جواد بنا به آنچه در روايت آن آمده است به جهت حفظ از بلاها و بدى‏ها و هر چه كه انسان از آن مى‏ترسد مفيد است، ⇦بحار، ج۵۰، ص۹۸ ❽ درخصوص انگشتر عقيق هم رواياتى وارد شده كه انسان را از بلاها و هرگونه بدى حفظ مے‏كند، 📚وسائل الشيعه، ج ۵، ص۹۰-۸۹ 🌷↶【 】↷🌷 ❣ 💠 @Resule10 ❣ ┈••✾•🌻 🌿🌺🌿 🌻•✾••┈
🔴بها و ارزش نماز صبح! 🔰مردی تصمیم داشت به سفر تجارت برود خدمت امام صادق(علیه السلام) كه رسید درخواست استخاره ای كرد، ⛔️ استخاره بد آمد، اما آن مرد نادیده گرفت و به سفر رفت . اتفاقاً به او خوش گذشت و سود فراوانی هم برد. ♻️ پس از مسافرت خدمت امام رسید و عرض كرد: 💫یابن رسول الله ! یادتان هست چندی قبل خدمت شما رسیدم برایم استخاره كردید و بد آمد، استخاره ام برای سفر تجارت بود من به سفر رفتم و سود فراوانی كردم و خیلی خوش گذشت. 🌹امام صادق علیه السلام تبسمی كرد و به او فرمود: در سفری كه رفتی یادت هست در فلان منزل خسته بودی 🌴نماز مغرب و عشایت را خواندی شام خوردی و خوابیدی و زمانی بیدارشدی كه آفتاب طلوع كرد و نماز صبح تو قضا شده بود؟ 💠عرض كرد آری. 🌷حضرت فرمود: اگر خداوند دنیا و آنچه را كه در دنیاست به تو داده بود جبران آن خسارت (قضا شدن نماز صبح) نمی شد... 📘جهاد با نفس/ج۱/ص۶۶ 📿↶【 】↷❣👇 🌷 @Atre_Naab_Khoda 🌷
🌺‍ رفع چشم زخم در روایات🌺 ✅ در روايات را ه هاي خنثي كردن اثر چشم زخم هم بيان شده است كه برخي از آنها اشاره مي شود : ❶ ياد كردن خداوند؛ از امام صادق علیه السلام روايت شده است: «هر كس از سيرت و صورت برادر مسلمانش خشنود شود، خدا را ياد كند؛ زيرا وقتى خداوند را به ياد آورد ضررى به برادر مؤمنش نمے‏رسد» ⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۵ ❷ گفتن «تبارك اللّه‏ احسن الخالقين» امام صادق علیه السلام فرمود: «كسى كه چيزى از برادرش او را متعجب ساخت اين جمله را بگويد، زيرا چشم‏زخم حق است»، ⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۶ ❸ گفتن «آمنتُ باللّه‏ و صلى اللّه‏ على محمد و آله» پس از آن اثر چشم‏ زخم خنثى مے‏گردد. ❹ قرائت سوره «ناس» و «فلق» هنگام ترس از چشم‏خوردن، ⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ج۹۲ ❺ نوشتن سوره‏هاى «حمد»، «اخلاق»، «ناس»، «فلق» و «آية‏الكرسى» در ورقه‏اى و به همراه داشتن آن، ⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۵ ❻ قرائت سه مرتبه ذكر «ماشاءاللّه‏ لاحول ولا قوة الا باللّه‏ العلى العظيم» به هنگام ترس از چشم خوردن يا چشم زدن، ⇦بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۶ ❼ حرز امام جواد و يا انگشتر حاوى حرز امام جواد بنا به آنچه در روايت آن آمده است به جهت حفظ از بلاها و بدى‏ها و هر چه كه انسان از آن مى‏ترسد مفيد است، ⇦بحار، ج۵۰، ص۹۸ ❽ درخصوص انگشتر عقيق هم رواياتى وارد شده كه انسان را از بلاها و هرگونه بدى حفظ مے‏كند، 📚وسائل الشيعه، ج ۵، ص۹۰-۸۹ 🌷↶【 】↷🌷 ❣ 💠 @Resule10 ❣ ┈••✾•🌻 🌿🌺🌿 🌻•✾••┈
💠امان از این روایت💠 ✅جا دارد این روایت را صدها بار بخوانیم و بر جان خود حک کنیم تا بدانیم مسلمانی واقعی چیست و از امید بی‌جا دست برداشته و اهل عمل شویم. 🔳 زمانی که پیامبر (ص) مکه را فتح کرد،‌ بر روی صفا ایستاد و به بنی‌هاشم فرمودند: ⛔️ نگوئيد محمّد از ماست‌ (و گناه کنید)؛ 💢 سوگند بخدا كه‌ دوستان‌ و محبّان‌ من‌ فقط پرهيزكاران‌ هستند! 💢 اگر‌ در روز قيامت‌ نزد من‌ آئيد؛ در حاليكه‌ دنيا را برگردن‌های خود میكشيد، من شمارا نمیشناسم... آگاه‌ باشيد که من‌ حقّا حجّت‌ را تمام‌ كردم‌ و راه‌ عذر را بر شما بستم.‌ 📕روضه کافی ص ۱۸۲ / مجموعة ورام، ج2، ص: 151 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج8، ص:359 📿↶【 】↷❣👇 🌷 @Atre_Naab_Khoda 🌷
✨ بذر دين ✨ 💭 پدری به پسر خردسالش یک بطری کوچک که داخل آن یک عدد پرتقال بزرگ بود داد!!!.. کودک با تعجب درون بطری را نگاه میکرد و با خود میگفت: پرتقال به این بزرگی چطوری داخل این بطری کوچک رفته؟ 💭 کودک خیلی تلاش کرد تا پرتقال را از بطری خارج کند اما بی فایده بود. سپس کودک از پدرش پرسید: چه جوری این پرتقال بزرگ داخل بطری رفته؟ آخه دهنه این بطری خیلی کوچیکه! 💭 پدر، پسر را به باغ برد و یک بطری خالی کوچک را به یکی از شاخه های درخت پرتقال بست. سپس یکی از شکوفه های کوچک پرتقال را درون بطری گذاشت. روزها سپری شد و شکوفه، تبدیل به یک پرتقال بزرگ شد تا جایی که امکان خروج از بطری غیر ممکن شده بود... 💭 بعد از مشاهده این موضوع، کودک راز پرتقال را فهمید و جایی برای تعجب نمانده بود. پدر رو به پسر کرد و گفت: 💭 چیزی که امروز مشاهده کردی همان دین است اگر از خردسالی بذر اعتقادات دینی را درون ذهن کودک بکاریم در هنگام بزرگی خارج کردنش خیلی سخت میشود. دقیقا مثل این پرتقال که خارج کردنش محال است؛ مگر اینکه شیشه را بشکنیم و از بین ببریم. 📿↶【 】↷❣👇 🌷 @Atre_Naab_Khoda 🌷
هدایت شده از شهید شیخ احمد کافی
🔴 بسیارزیباوخواندنی آورده اند که شیخ جنید بغدادی به عزم سفر از شهر بغداد بیرون رفت و مریدان از عقب او. شیخ احوال بهلول را پرسید. گفتند او مردی دیوانه است. گفت او را طلب کنید که مرا با او کار است. پس تفحص کردند و او را در صحرایی یافتند. شیخ پیش او رفت و سلام کرد. بهلول جواب سلام او را داد و پرسید چه کسی هستی؟ عرض کرد منم شیخ جنید بغدادی. فرمود تویی شیخ بغداد که مردم را ارشاد می کنی؟ عرض کرد آری. بهلول فرمود طعام چگونه می خوری؟ عرض کرد اول «بسم الله» می گویم و از پیش خود می خورم و لقمه کوچک برمی دارم، به طرف راست دهان می گذارم و آهسته می جوم و به دیگران نظر نمی کنم و در موقع خوردن از یاد حق غافل نمی شوم و هر لقمه که می خورم «بسم الله» می گویم و در اول و آخر دست می شویم. بهلول برخاست و فرمود تو می خواهی که مرشد خلق باشی در صورتی که هنوز طعام خوردن خود را نمی دانی و به راه خود رفت. مریدان شیخ را گفتند: یا شیخ این مرد دیوانه است. خندید و گفت سخن راست از دیوانه باید شنید و از عقب او روان شد تا به او رسید. بهلول پرسید چه کسی هستی؟ جواب داد شیخ بغدادی که طعام خوردن خود را نمی داند. بهلول فرمود: آیا سخن گفتن خود را می دانی؟ عرض کرد آری. سخن به قدر می گویم و بی حساب نمی گویم و به قدر فهم مستمعان می گویم و خلق را به خدا و رسول دعوت می کنم و چندان سخن نمی گویم که مردم از من ملول شوند بهلول گفت گذشته از طعام خوردن سخن گفتن را هم نمی دانی. پس برخاست و برفت. مریدان گفتند یا شیخ دیدی این مرد دیوانه است؟ تو از دیوانه چه توقع داری؟ جنید گفت مرا با او کار است، شما نمی دانید. باز به دنبال او رفت تا به او رسید. بهلول گفت از من چه می خواهی؟ تو که آداب طعام خوردن و سخن گفتن خود را نمی دانی، آیا آداب خوابیدن خود را می دانی؟ عرض کرد آری. چون از نماز عشا فارغ شدم داخل جامه خواب می شوم، پس آنچه آداب خوابیدن که از حضرت رسول (ص) رسیده بود بیان کرد. بهلول گفت فهمیدم که آداب خوابیدن را هم نمی دانی. خواست برخیزد جنید دامنش را بگرفت و گفت ای بهلول من هیچ نمی دانم، تو قربه الی الله مرا بیاموز. بهلول گفت: چون به نادانی خود معترف شدی تو را بیاموزم. بدان که اینها که تو گفتی همه فرع است و اصل در خوردن طعام آن است که لقمه حلال باید و اگر حرام را صد از این گونه آداب به جا بیاوری فایده ندارد و سبب تاریکی دل شود. و ادامه داد: در سخن گفتن باید دل پاک باشد و نیت درست باشد و آن گفتن برای رضای خدای باشد و اگر برای غرضی یا مطلب دنیا باشد یا بیهوده و هرزه بود، هر عبارت که بگویی آن وبال تو باشد. پس سکوت و خاموشی بهتر و نیکوتر باشد و در خواب ، اینها که گفتی همه فرع است؛ اصل این است که در وقت خوابیدن در دل تو بغض و کینه و حسد بشری نباشد. جنید گفت: جزاک الله خیراً! @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی