🔰 معروف است كه خداوند به موسی گفت: قحطی خواهد آمد، به قومت بگو آماده شوند!
موسی به قومش گفت و قومش از دیوار خانه ها سوراخ ایجاد کردند که در هنگام سختی به داد هم برسند که این قحطی بگذرد!
مدتی گذشت اما قحطی نیامد ، موسی علت را از خدا پرسید خدا به او گفت من دیدم که قوم تو به هم رحم کردند!
من چگونه به این قوم رحم نکنم؟
«به همدیگه رحم کنیم که خدا هم بهمون رحم کنه.»
@yaree313
🌹 مسلمان شدن ژاکلین زکریا توسط شهید علمدار در عالم رویا
🔸خیلی دوست داشتم با مریم به این سفر معنوی بروم اما مشکل پدر و مادرم بودند به پدر و مادرم نگفتم که به سفر زیارتی فرهنگی میرویم بلکه گفتم به یک سفر سیاحتی که از طرف مدرسه است میرویم اما باز مخالفت کردند دو روز قهر کردم لب به غذا نزدم ضعف بدنی شدیدی پیدا کردم 28 اسفند ساعت 3 نیمه شب بود هیچ روشی برای راضی کردن پدر و مادرم به ذهنم نرسید با خودم گفتم خوب است دعای توسل بخوانم.
کتاب دعا را برداشتم و شروع کردم خواندن هرچه بیشتر در دعا غرق میشدم احساس میکردم حالم بهتر میشود نمیدانم در کدام قسمت از دعا بود که خوابم برد. در عالم رؤیا دیدم در بیابان برهوتی ایستادهام دم غروب بود، مردی به طرفم آمد و به من گفت: «زهرا، بیا بیا». بعد ادامه داد: «میخواهم چیزی نشانت بدهم». با تعجب گفتم: «آقا ببخشید من زهرا نیستم اسمم ژاکلین است». ولی هرچه میگفتم گوشش بدهکار نبود مرتب مرا زهرا خطاب میکرد.
راه افتادم به دنبال آن مرد رفتم در نقطهای از زمین چالهای بود اشاره کرد به آنجا و گفت «داخل شو». گفتم این چاله کوچک است گفت دستت را بر زمین بگذار تا داخل شوی به خودم جرئت دادم و اینکار را کردم آن پایین جای عجیبی بود یک سالن خیلی بزرگ که از دیوارهای بلند وسفیدش نور آبی رنگی پخش میشد. آن نور از عکس شهدا بود که بر دیوارها آویخته بود. انتهای آن عکسها عکس رهبر انقلاب آقا سیدعلی خامنهای قرار داشت به عکسها که نگاه کردم میدیدم که انگار با من حرف میزنند ولی من چیزی نمیفهمیدم تا اینکه رسیدم به عکس آقا.
آقا شروع کرد با من حرف زدن خوب یادم است که ایشان گفتند: «شهدا یک سوزی داشتند که همین سوزشان آنها را به مقام شهادت رساند مانند شهید جهانآرا، شهدی همت، شهید باکری، شهید علمدار و...» همین که آقا اسم شهید علمدار را آورد پرسیدم ایشان کیست؟ چون اسم بقیه را شنیده بودم ولی اسم علمدار به گوشم نخورده بود. آقا نگاهی به من انداختند و فرمودند «علمدار همانی است که پیش شما بود همانی که ضمانت شما را کرد تا بتوانی به جنوب بیایی».
به یک باره از خواب پرسیدم خیلی آشفته بودم نمیدانستم چکار کنم هنگام صبحانه به پدرم گفتم که فقط به این شرط صبحانه میخورم که بگذاری به جنوب بروم. او هم شرطی گذاشت و گفت به این شرط که بار اول و آخرت باشد. باورم نمیشد پدرم به همین راحتی قبول کرد. خیلی خوشحال شدم به مریم زنگ زدم و این مژده را به او دادم. اینگونه بود که به خاطر شهید علمدار رفتم برای ثبتنام موقع ثبتنام وقتی اسم مرا پرسید مکث کردم و گفتم زهرا من زهرا علمدار هستم. بالاخره اول فروردین 1378 بعد از نماز مغرب و عشاء با بسیجیها و مریم عازم جنوب شدیم کسی نمیدانست که من مسیحی هستم به جز مریم. در راه به خوابم خیلی فکر کردم.
از بچهها درباره شهید علمدار پرسیدم اما کسی چیزی نمیدانست وقتی به حرم امام خمینی رسیدیم در نوار فروشی آنجا متوجه نوارهای مداحی شهید علمدار شدم کم مانده بود از خوشحالی بال در بیاورم. چند نوار مدحی خریدم در راه هرچه بیشتر نوارهای او را گوش میدادم بیشتر متوجه میشدم که آقا چه فرمودند. درطی چند روزی که چند روزی که جنوب بودیم اسلام چه دین شیرینی است و چقدر زیباست. وقتی بچهها نماز جماعت میخوانند من کناری مینشستم زانوهایم را بغل میگرفتم و گریه میکردم گریه به حال خودم که بان آنها زمین تا آسمان فرق داشتم.
شلمچه خیلی باصفا بود، حس غریبی داشتم احساس میکردم خاک آنجا با من حرف میزند با مریم دعا میخواندیم یک آن احساس کردم شهدا دور ما جمع شدهاند و زیارت عاشورا میخوانند منقلب شدم و از هوش رفتم در بیمارستان خرمشهر به هوش آمدم. صبح روز بعد هنگام اذان مسئول کاروان خبر عجیبی داد تازه معنای خواب آن شبم را فهمیدم. آن خبر این بود که امروز دوباره به شلمچه میرویم چون قرار است امام خامنهای به شلمچه بیایند. و نماز عید قربان را به امامت ایشان بخوانیم. از خوشحالی بال درآورده بودم به همه چیز در خوابم رسیده بودم.
بعد که از جنوب برگشتیم تمام شکهایم به یقین بدل گشت آن موقع بود که از مریم خواستم راه اسلام آوردن را به من یاد دهد. او هم خیلی خوشحال شد وقتی شهادتین را میگفتم. احساس میکردم مثل مریم و دوستانش من هم مسلمان شدهام.
@yaree313
⭕️#شایعه
🔹 این تصویر در برخی کانالهای خبری با تیتر انتقال تانکها به کردستان جهت سرکوب منتشر شد.
🔸اصل تصویر را در کنار تصویر زوم شده قرار دادیم کاربران گرامی متوجه شوند اینها تجهیزات نمایشگاهی بودند و محل تصویر تهران است.
🔻 در تصویر تانک ذوالفقار 3 و نفربر ارتقا یافته BTR و خودروی تاتکیکی رویین تن نزاجا مشاهده میشوند که در پارکینگ قرار دارند.
@yaree313
هدایت شده از عاشقان ظهور موعود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬ماجرای نصیحتی که دزد را به عارف تبدیل کرد
🌹 حجت الاسلام والمسلمین دکتر رفیعی
عاشقان ظهور موعود 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1716977861Ce037b28f96
🌺انتظار حقیقی🌺
☘رفقای عزیز ، وقتی از امام باقر(ع) سوال شد : یابن رسولالله(ص)انتظار قائم(عج) معنایش چیست؟
☘حضرت فرمودند: منتظرین قائم ما (ع) باید همیشه در امتثال اوامر ما باشند. امراً و نهیاً.
☘ یعنی کسانی که میگویند: ای امام زمان! کی ما جمال تو را زیارت میکنیم؟ تحفهشان استقامت در فرمانبرداری ماست؛ اگر استقامت کردند، از افراد بارزِ منتظرینِ امام غائب(ع) هستند.
✍آیت الله حق شناس
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زن_عفت_افتخار
@yaree313
💠حضرت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف):
ای شیعه ما
🌿پس شما هم از خدا بترسيد و تسليم ما شويد و كارها را به ما واگذاريد؛ زيرا بر ماست كه شما را سيراب از سرچشمه بيرون آوريم همچنانكه ما شما را به سرچشمه برديم. آنچه بر شما پوشيده است، براى اطلاع از آن اصرار نورزيد، و به چپ و راست ميل نكنيد. مقصد خود را با دوستى ما بر اساس راهى كه روشن است به طرف ما قرار دهيد.🌿
منابع:
📕الغيبة (للطوسي)
📕كتاب الغيبة للحجة / النص / 286 / 4
📕بحار الأنوار (ط - بيروت) / ج53 / 179
🔴اللهم عجل الولیک الفرج🔴
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زن_عفت_افتخار
@yaree313
16.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این فضای پرخطر با فرزندان چه میکند؟؟
⭕️ ما اگر فضای مجازی را در خانه کنترل نکنیم خیلی از تلاشهای تربیتی ما برای فرزندان بیثمر میماند!
@yaree313
🍃در حرم امام رضا مشغول عبادت بودم، یکی دست بر شانه ام زد و گفت :
🔹 پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هرگاه سلمان را میدیدند، لذت میبردند...
🔸امیر المومنین (علیه السلام) نیز مالک را میدیدند، لبخند بر لبانشان نقش میبست.
🔹 آیا شما هم به گونهای شدهاید که امام زمان شمارا که میبیند لبخند بزنند و راضی باشند؟!
✍استاد قرائتی
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
#زن_عفت_افتخار
@yaree313
هدایت شده از انـتظـاروـمهـدویت⤻✿|𝟑𝟏𝟑
#پرسش_و_پاسخ_مهدوی
⁉️پرسش:
🔷چرا امام زمان(عج) مخفیانه به دنیا آمدند؟
✅پاسخ:
🔶یکی از پیامبرانی که داستان تولد جالبی دارد، داستان تولد حضرت موسی (ع) است. فرعون خواب دید نوزادی از بنی اسرائیل به دنیا خواهد آمد و حکومت او را نابود خواهد کرد، با پریشانی از خواب بیدار شد و دستور داد هر پسری که به دنیا می آید را بکشند. مادر موسی(ع) باردار بود، خداوند بارداری او را از چشم دشمنان مخفی کرد، به همین دلیل حضرت موسی (ع) به خواست خداوند مخفیانه به دنیا آمد و بعد از به دنیا آمدن به دستور خداوند، مادرش او را در صندوقی گذاشت و در رود نیل رها کرد و به دنبال آن حرکت کرد تا ببیند چه اتفاقی می افتد تا این که ماموران کاخ فرعون، صندوق را از آب گرفتند و آن را پیش فرعون بردند، تا دید پسر بچه ای داخل آن است اول تصمیم گرفت که او را بکشد، اما خداوند محبت موسی (ع) را در دل فرعون و زنش انداخت و تصمیم گرفتند او را به عنوان فرزند خود بزرگ کنند. پیامبر و دیگر امامان ما بشارت تولد امام زمان را قبل از میلاد آن حضرت داده بودند و فرموده بودند کسی به دنیا می آید که جهان را پر از عدل و داد می کند و به حساب تمام ستمگران و ظالمان می رسد، و به همین خاطر، خانه امام حسن عسکری علیه را محاصره کرده بودند تا اگر پسر بچه ای در خانه آن حضرت به دنیا آمد آن را بکشند. اما به خواست خداوند همان طور که حضرت موسی (ع) در میان دشمنان مخفیانه به دنیا آمد، امام زمان (عج) نیز در محاصره دشمنان و در حالی که در منزل آنها، جاسوس گذاشته بودند که اگر زنی باردار است به آنها خبر دهد، آن حضرت در حالی که هیچ علامت بچه دار شدن در مادرشان معلوم نبود، مخفیانه به دنیا آمدند و باز هم دشمنان خدا و اسلام فهمیدند که نور خدا را نمی توانند خاموش کنند.
📚براساس کتاب ۲۰ پرسش و پاسخ کودکان و نوجوانان
#امام_زمان