⸤ یرحا ⸣
-
از صبا پرس که ما را همه شب تا دم صبح
بوی زلف تو همان مونس جان است که بود
#عکاسییرحا🤍!"
⸤ یرحا ⸣
من تورا دیدم و آرام به خاک افتادم؛ و از آن روز که در بندِ توام آزادم 🤍!"
خوشم به بند تو
صیدت رها ز دام مکن .
دلبرا ناز نگاهت زده آتش به دلم
نکند ناز کنی بر دگر ای وای بر من
خواهم آیم به درگاهت به درخواست دلم
ز فراغت شد سفید موی سرم وای بر من
⸤ یرحا ⸣
_
رضوان بدان جلالُ و شرف ، سائلِ درت
خورشید سجده برده به صحنِ مطهرت
#عکاسییرحا🤍"