#خاطره یکی از آمرین به معروف گروه
سلام بزرگواران تجربه امربه معروف من برای سگ گردانی
بعد نماز مغرب با سه نفر از دوستان داشتیم بر میگشتیم یکی از نماز گزاران که سه تا بچه کوچیک داره از تو پارک با عجله و خیلی مضطرب به طرف ما اومد که یک آقا با بچه اش یک سگ بزرگ آوردند تو پارک متاسفانه سگ باز هست و امکان داره به بچه ها و مردم حمله کنه خیلی ترسیده بود گفتم باشه بریم اما خودت هم بیا با خانمها رفتیم اونها از سگ ترسیدند چون بزرگ بود چند متر اونطرف تر واستادند
گفتم یا حضرت زهرا دورت بگردم مادر جان کمکم کن کلامم تاثیر بزاره
رفتم سلام کردم آقا بلند شد جواب داد گفتم بزرگوار میدونستید نگهداری سگ و گربه برای این آقا پسر گلتون و خودتون خطر ناک هست نشست جای سگش و شروع به نوازش کرد و گفت این سگ آروم خطری نداره
گفتم سگ ها یک موقعی هار میشن و حمله میکنند حتی به شما یا این بچه اجازه بدید من یک خاطره تلخ بگم گفت بفرمایید
گفتم چند سال پیش ما مستاجر بودیم زیر پله های خونمون یک گربه بچه کرده بود پسرم گاهی براشون غذا میبرد نوازششون میکرد
بعد مدتی دیدم قفسه سینه پسر م درد شدید و بعد چند ماه یک غده اومد بیرون از قفسه سینه اش با درد شدید بعد از سنو گرافی نمونه برداری گفتند سرطان بدخیم نمیشه عمل کرد این غده رو برداشت فقط شیمی درمانی 😔😔 چند تای دیگه هم غده بود اما تو قفسه سینه روزهای تلخی بود و بچه ام روز به روز از درد شدید آب میشد😔
تا شیمی در مانی شروع شدچند ماه بیمارستان و دکتر من رفتم و به دکترش گفتم خانوم دکتر من که خیلی تو شست و شو رعایت میکنم میوه سبزی جات و غذا دقت میکنم
گفت تو خونتون سگ یا گربه دارید گفتم چطور گفت متاسفانه این بچه یک موی سگ یا گربه قورت داده و تبدیل به این غده ها ی خطر ناک شده
وقتی این قضیه رو به او آقا و پسرش گفتم پسر بچه ترسید از سگ جدا شد گفت یا خدا
به پدرش گفتم من مثل خواهر شما هستم حیف این گل پسرتون یا خودتون نیست شما باید سایه تون رو سر این بچه باشه گفت چشم و همونطور که نشسته بود تو فکر فرو رفت و سرش پایین و من خدا حافظی کردم و دوستام حرفهای رو شنیدند ازشون خواستم برن و از این آقا تشکر کنند بابت اینکه به حرفهامون گوش داده ومیخواد یک فکری برای سگش بکنه
همه رفتند تشکر کردند و این آقا هم جوابشون رو داد و بعد چند دقیقه رفت ما هم بر اش دعا کردیم و از خدا خواستیم خدا مهر این سگ رو از دلش بیرون کنه تا این بچه و خودش آسیب نبینند
و ما و اون بنده خدارو به راه راست هدایت کنه
این بود خاطره من از سگ گردانی تو پارک بدون تذکر از کنار گناه رد نشیم عزیزان 💐💐
#خاطره یکی از آمرین به معروف گروه
🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷