عشق مهیا میشود اما به دل ❤️
تدبیری دیگر در ارزش نهادن. 📍
✍ دکتر عبدالحمیدمختاری
چند سالی است که در ۲۵ بهمن (۱۴ فوریه) روزی به نام ولنتاین همراه با خرید گل و عروسک، شکلات و … در کشورمان باب شده است.
اکثر جوان ها بدون اطلاع از اینکه اصلا این ولنتاین خوردنی است یا پوشیدنی، فقط می دانند که در این روز باید برای کسانی که دوست دارند هدیه ای بخرند.
اما داستان ولنتاین از کجا شروع شد؟
در قرن سوم میلادی که برابر است با اوایل امپراطوری ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده است به نام کلودیوس دوم. کلودیوس، عقاید عجیبی داشت، از جمله اینکه سربازی خوب خواهد جنگید که مجرد باشد؛ از این رو ازدواج را برای سربازان امپراطوری روم قدغن می کند.
کلودیوس به قدری بی رحم و فرمانش به اندازه ای قاطع بود که هیچ کس جرأت کمک به ازدواج سربازان نداشت.
اما کشیشی به نام والنتیوس (ولنتاین)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می کرد.
کلودیوس دوم از این جریان خبر دار می شود و دستور می دهد که ولنتاین را به زندان بیاندازند.
سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد عشاق اعدام می شود.
بنابراین او را به عنوان شهید راه عشق می دانند و از آن زمان نهاد و سمبلی می شود برای عشق.
اما متاسفانه و با کمال تعجب، ایرانیانِ امروز، با بیش از چهارهزار و پانصد سال تمدن، برگزاری جشنها و مناسبتهای بیگانه را نشانه ی تمدن و فخر می دانند! همه اسم "ولنتاین" را شنیده اند و مراسم آن را مانند سایر بیگانگان بجا می آورند،
ولنتاین در دهه های اخیر علاوه بر دنیای غرب، در دیگر کشورهای شرقی و اسلامی هم رواج پیدا کرده است. در چند سال گذشته پای این سنت بیگانه و غربی به جامعه ما نیز باز شده است و جوانان ما هم گاها چنان غرق در این روز به اصطلاح ولنتاین شده اند که وانگهی این جشن رویدادی ایرانی است!!
شوربختانه جامعه و جوانان ما تا به حال اسم #سپندارمذگان به گوششان هم نخورده است و نمیدانند که ما ایرانیان در فرهنگ و باور کهن خود جشنی به مراتب قدیمی تر و زیباتر از ولنتاین که گستره ای بسیار پرمعناتر و دارای مفاهیمی به مراتب زیباتر و سرشار از عشق و احترام به زنان و مادران را داریم.
اما داستان "سپندارمذگان" چیست؟
در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، که از بیست قرن پیش از میلاد، یعنی حدودا دوهزار سال پیش از تولد ولنتاین، میان آریائیان روزی موسوم به روز عشق (سپندارمذگان یا اسفندارمذگان) بوده است.
این روز در تقویم زرتشتی مصادف است با پنجم اسفند ماه و در تقویم جدید ایرانی، که شش ماه اول سال سی و یک روز حساب میشود، شش روز به جلو آمده و دقیقا مصادف میشود با ۲۹ بهمن، یعنی چهار روز پس از روز ولنتاین فرنگی.
براستی چرا باید جشنی که در آن به زنان و مادران و زمین به عنوان منبع زایش زندگی و زندگانی نگاه میکند و سراسر عشق ورزی است و در هزاران سال پیش که در همه دنیای آنروز زن را بی ارزش و فاقد هرگونه حق و احترامی می دیدند و ولی در فرهنگ ناب ایرانی اینگونه کرامت و ارزش زن را پاس میداشتند را با جشنی که هیچ سنخیتی با فرهنگ ما ندارد جایگزین کنیم ؟
البته ایراد از جامعه نیست، چرا که به دلایلی متولیان فرهنگی کشور هیچگونه رغبتی به ترویج و معرفی جشنهای ملی ندارند و بالطبع، حافظه جامعه هم خالی از آگاهی و یا کم اطلاعی از وجود چنین روزها و جشنهای زیبای ایرانی می شود و همین امر باعث می شود که وقتی نوای جشنی مشابه، ولو مغایر با ارزشهای ملی و مذهبی ما، از شیپورهای تبلیغاتی غرب به گوش برسد اینگونه در جامعه نفوذ کند و ما شویم مصداق بارز این بیت از حافظ شیرازی:
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
وانچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
از بیست و نهم بهمن تا پنجم اسفند، سپندارمذگان را با عشق به عِشمان که همانا مادر، همسر، طبیعت و هر آنکس که دوستش داریم، سپری کنیم و گرامی بداریم.
{{دکترعبدالحمیدمختاری}}
https://eitaa.com/joinchat/2982805560C0db2510922