#حضرت_زینب_شهادت
سايه اي مانده فقط بعد تو از خواهر تو
من فقط مانده ام و داغ تن بي سر تو
كهنه پيراهني از توست فقط مونس من
يادگاري كه دهد عطر تو و مادر تو
تو خميدي پس از عباس ولي باور كن
كمرم صاف نشد بعد علي اكبر تو
مردم و زنده شدم،پير شدم،افتادم
چشمم افتاد همينكه به سر اصغر تو
لشگري دور و بر قتلگه ات حلقه زدند
ديدم آن روز،كه پاشيده شده پيكر تو
جاي تسبيح پس از نافله ام ميگفتم
حيف از انگشت تو و حيف از انگشتر تو
تو شدي پير پس از داغ علي اكبر و من
شده ام پير پس از پر زدن دختر تو
اين خداحافظي آغاز سلام است،سلام
باز هم ميرسد امروز به تو خواهر تو
#محسن_صرامی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
https://eitaa.com/joinchat/2982805560C0db2510922