خون می چکد حسن زِ لب تو، سخن مگو
گفتی به زینبت تو هر آنچه، به من مگو😭
من مثل تو که صبر ندارم، عزیزِ من
از خاطرات کوچه و سیلی زدن مگو😭
اصلاً بیا به فکر خودت باش و این کفن
اصلاً بیا و روضه از این بی کفن مگو😭
دیدم تن کبود تو، آتش گرفته ام
حالا تو از منی که شوم پاره تن مگو😭
مادر به دست خواهرمان داد امانتش
از غارت و نماندنِ آن پیرهن مگو😭
یک پیرمرد کور به پای تو نیزه زد
امّا تو از گلوی من و نیزه زن مگو😭
از غارت تنم سخنی را وسط مکش
از دسته دسته روی سرم ریختن مگو😭
وقتی به جای گل به تنت تیر ریختند
از زیر نعل ماندنم عریان بدن مگو😭
طشتِ مدینه ی تو کجا، طشتِ من کجا
از خیزران نشستن بر این دهن مگو😭
یومُ الحُسین گفتی و زینب ز تاب رفت
دیگر تو از عزای حسین، ای حسن مگو😭
#نـوكــر_نـوشـت:
#یاحــسـن_جانم
کـار من نیست که از عشق شما دم بزنم
یــا شبیــه شهــدا شعلـه زنــم بــر بدنـم
منـــم و لقـلقـه ای ســاده درون دهـنــم:
"من حسینی شده ی دست امامِ حسنم"
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_
يااباعبدالله_الحسين🚩🕌
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی💚
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_
اسماعیل_زاهدپور🌷
اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم