https://eitaa.com/yasalareshahidan313/11631
نامزدت تو دوست داری
.
.
اره خیلی زیادددددددد
چطور؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
سخنـــان رهبر انقلاب.. ✨
قطـــعا ما نمیزاریـــم کشورمون به دست دشمن بیــوفته و تا پای جان حافــظ چادر و حجابمـــان هستیم 😍👌
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردم همیشه نور خدا منجلی شود
در سینه ای که مملو مهر ولی شود
من افتخار می کنم، آری خدا کند
جانم فدای حضرت سید علی شود❤️✌️
@yasalareshahidan313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سایه ات مستدام حضرت آقا ❤️
@yasalareshahidan313
آرزۅ؎محـٰالےسټامـٰا ،
ڪاشعـٰاقبٺِمآنیزتـٰابۅتےشۅَدڪهݒَرچمِ
سہࢪنگقـٰابآݩمےبـٰاشد..!:)
#شهیدانہ 🥺❤️
May 11
﷽
🌸
#مهـــــدے_جان
باد هم ڪم نڪند سوز ِدلِ صحرا را
قطره يِ #عشق بہ آتش بكِشَد دريا را
اين ترڪ خورده #دلم وحشٺ آن را دارد
ڪہ #بميرد وَ #نبيند پسر ِ زهرا را
#بحق_زینب_کبری_سلام_الله
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج
@yasalareshahidan313
دلم شکسته،دلم شکسته...💔🚶🏻♀
از بچگی شادی فروختم غم خریدم!
با پول تو جیبی هام برات پرچم خریدم🥲
یاد قدیم افتادم و دلم شکسته؛
دعوا سر پرچم گرفتن توی دسته.
گفتم محرم که بیاد واست قیامت میکنم .
گفتم که هرجا که باشم اونجارو هیئت میکنم .
من همه خانوادم و نذر رقیهات میکنم
میشه ازم راضی باشی دردت به جونم؟!( :
تا زنده باشم از تو و روضه ات میخونم.❤️🩹
May 11
🔶عاقبت شوخی با نامحرم👇🏻
یکی از علمای مشهد می فرمود :
روزی در محضر مرحوم حجت الاسلام سید یونس اردبیلی بودیم ، جوانی آمد و مسئله ای پرسید .
گفت مادرم را دو روز پیش دفن کردم هنگامی که وارد قبر شدم و جنازه مادرم را گرفته خواستم صورت او را روی خاک بگذارم کیف کوچکی که اسناد و مدارک و مقداری پول و چک هایی در آن بوده از جیبم میان قبر افتاده آیا اجازه می دهید نبش قبر کنیم تا مدارک را برداریم
و تقاضا کرد که نامه ای به مسئولین قبرستان بنویسند که آنها اجازه نبش قبر بدهند ، ایشان فرمود همان قسمت قبر را که می دانید مدارک درآنجاست بشکافید و مدارک را بردارید و نامه ای برای او نوشت .
بعد از چند روز آن جوان را دوباره در منزل آقای اردبیلی دیدم ، آقا از او پرسیدند آیا شما کارتان را انجام دادید و به نتیجه رسیدید ، او غمگین و مضطرب بود و جواب نداد .
بعد از آنکه دوباره اصرار کردند گفت : وقتی قبر را نبش کردم دیدم مار سیاه باریکی دور گردن مادرم حلقه زده و دهانش را در دهان مادرم فرو برده و مرتب او را نیش می زند ، چنان منظره وحشتناکی بود که من ترسیدم دوباره قبر را پوشاندم .
از او پرسیدم آیا کار زشتی از مادرت سر می زد ؟
گفت من چیزی بخاطر ندارم ولی همیشه پدرم او را نفرین می کرد زیرا او در ارتباط با نـــامحرم بی پروا بود و با سر و روی باز با مرد نامحرم روبرو می شد و بی پروا با او سخن می گفت و در پوشش و حجاب رعایت قوانین اسلامی را نمی کرد . با نامحرمان شوخی می کرد و می خندید و از این جهت مورد عتاب و سرزنش پدرم بود.
حضرت رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) :
یکی از گروهی که وارد جهنم می شوند زنان بدحجابی هستند که
برای فتنه و فریب مردان خود را آرایش و زینت می کنند .