7.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بِہتَࢪین لَبخَند هاےِ قَࢪن...
سَلام....
یہ کانالِ عالےِ فَقَط بَࢪاےِ تو ࢪَفیق...👌🦋
دیگہ خُلاصہ هَࢪ آنچِہ کِہ تو بہ دُنبالَش هَستےِ
فَقَط فَقَط دَࢪ جَوانانِـ مَــهـدَویَٺــ😍
#شَهیدانہ🕊 #استورےِ #پُࢪوفایل
#ڪَࢪبلا #طَنزِجِبہہ 😂#شادڪُنَڪ
#آموزِشےِ #اَنگیزِشےِ #عاشِقانِہ💔
#اِستیڪِࢪ #ࢪَهبَࢪےِ🇮🇷 #حاجےِ
زود بِجونبید کہ دیࢪ نَشِہ...😌🙃👇🏻
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
به وقت روایت ✨
در منطقه المهدی در همان روزهای اول جنگ،پنج جوان به گروه ما ملحق شدن😀.
از یه روستا با هم به جبهه اومده بودن.چند روزی گذشت.دیدم اینها اهل نماز نیستن!😱
تا اینکه یک روز با آنها صحبت کردم.بنده های خدا آدم های خیلی ساده ای بودند...🙂
نه سواد داشتن نه نماز بلد بودند.فقط به خاطر علاقه به امام آماده بودند جبهه...😌
از طرفی خودشون هم دوست داشتن که نماز رو یاد بگیرن .🤩
من هم بعد از یاد دادن وضو،یکی از بچه ها را صدا زدم و
گفتم:این آقا پیش نماز شما،هر کاری کرد شما هم انجام بدید.😋
من هم کنار شما می ایستم و بلند بلند ذکرهای نماز را تکرار می کنم تا یاد بگیرید.😇
چند دقیقه بعد ادامه داد:....
در رکعت اول وسط خوندن حمد،امام جماعت شروع کرد سرش را خاراندن،یکدفعه دیدم آن پنج نفر شروع کردند به خاراندن سر!!😂
خیلی خنده ام گرفته بود اما خودم را کنترل می کردم.😬🤭
اما در سجده وقتی امام جماعت بلند شد مُهر به پیشانیش چسبیده بود و افتاد.😥
پیش نماز به سمت چپ خم شد که مهرش را بردارد.
یکدفعه دیدم همه آنها به سمت چپ خم شدند و دستشان را دراز کردند.😯🤔
اینجا بود که دیگر نتوانستم تحمل کنم و زدم زیر خنده!🤣🤣🤣🤣🤣
#طنزجبهه
#از_زبان_خود_شهید
#ابراهیم_هادی