چهل هفته خالصانه به جمکران رفت و رسیدن به حضرت حق را طلب کرد...
سربلند شد ، به معبود رسید ، #شهید شد....
#شهیدمحسن_حججی
#یادش_باصلوات
#یازهراس
https://eitaa.com/yasalareshahidan313
🌺خلاصه ای از زندگی 🌺
✨دوستانم سلام ، من نوید صفری هستم ، متولد تهران و فرزند آخر آقای رحیم صفری که دو برادر و یک خواهر بزرگتر هم داشتم .
از دوازده سالگی جذب مسجد سیدالساجدین تهرانپارس شدم و شانزده سال پای ثابت این مسجد بودم . بعد از سربازی هم که عضو سپاه شدم ، در این مسیر ماندم .
🌸با آغاز درگیری در سوریه ، اولین بار بهمن سال 1394 به آن دیار رفتم و عید سال 1395 برگشتم اما چیزی از مقصد سفرم ، به مادرم نگفتم تا نگران نشود ولی برای اعزام دومم دیگر رضایت او را گرفتم و با آگاهی تمام اعضای خانواده راهی سوریه شدم .
آخرین بار 21 مرداد اعزام شدم .
✨ من یکی از پاسداران مستشار در سوریه و از دوستان و همرزمان شهید سعید علیزاده و شهید رسول خلیلی بودم .
چهار ماه بود که به تازگی ازدواج کرده بودم ، سال 1395 ، در سالروز میلاد پربرکت امام حسن عسکری(ع) ، در گلزار شهدا بود که خطبه محرمیت بین من و همسرم خوانده شد . مدتی بعد هم خطبه عقد ما به صورت تلفنی توسط رهبر معظم انقلاب خوانده شده است .
🌸 قبل از اعزام آخرم به مادرم قول دادم که این دفعه هم که بروم ، برمی گردم سر فرصت کارهای عروسی ام را انجام می دهیم . قرار بود آذرماه مراسم ازدواجمان را برگزار کنیم .
من برای انجام ماموریت سه ماهه به سوریه اعزام شده بودم و پس از پایان ماموریت به درخواست خودم و با اجازه فرماندهان به دیرالزور البوکمال اعزام شدم .
✨ در 18 آبان ماه سال 1396 طی نبرد با تروریست های داعش در شهر البوکمال من و دو نفر از رزمندگان سوری زخمی و به اسارت تروریست ها در آمدیم .
مدتی خبری از من نبود تا اینکه با آزادی کامل شهر البوکمال از لوث تروریست های تکفیری در تاریخ 5 آذر ماه 1396 پیکر من شناسایی و به دامان مادرم بازگشت
#یازهراس
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@yasalareshahidan313
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌺پدر شهید🌺
✨علاقه اش به شهدا و شهادت آن قدر بود که همیشه در گلزار شهدا سراغش را می گرفتیم . حتی با یکی از شهدای مدافع حرم در همین گلزارشهدا و سر مزار او دوست شده بود .
می گفت یک بار رفته سر مزار شهید رسول خلیلی . نوشته های روی سنگ مزار را خوانده و دیده بود از او کوچکتر است . بعد رو به شهید رسول خلیلی کرده و گفته بود شما چهارماه از من کوچکترید . من اینجا زنده باشم و شما نه !...
🌸 از همان جا با این شهید دوست شده بود و همیشه سر مزارش می رفت . علاقه اش آنقدر زیاد بود که کنار مزار شهید خلیلی یک جای خالی بود . نوید آنجا را به عنوان مزار خودش انتخاب کرده و کروکی اش را کشیده و وصیت کرده بود اگر من شهید شدم من را اینجا دفن کنید .
#یازهراس
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@yasalareshahidan313
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌺مادر شهید🌺
✨حرف اعزام به سوریه را مطرح کرد و دوباره دنبال رضایت گرفتن از من بود . من گفتم اگر رضایت ندهم چه ؟ گفتم نوید جان ، ما از سهم خودمان شهید دادیم ، هم عمویت شهید است ، هم دایی ات ، خانواده ما دیگر طاقت از دست دادن یک جوان دیگر را ندارد .
نوید خندید و گفت نه مامان . این سهم مادرانتان است . آنها سهم خودشان را داده اند . گفتم خب من هم خواهر شهیدم دیگر . گفت نه تو باید سهم خودت را بدهی . بالاخره آنقدر اصرار کرد که من رضایت دادم .
#یازهراس
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@yasalareshahidan313
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
نام : شهید نوید صفری✨
تولد : 16 / تیر / 1365 👶
محل تولد : تهران🌱
شهادت : 18 / آبان / 1396🥀
محل شهادت : سوریه _ دیرالزور🌹
سن : 31💯
مزار : تهران _ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) _ قطعه 53 _ ردیف 86 _ شماره 4🍂
#یازهراس
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@yasalareshahidan313
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
نام : شهید حامد جوانی✨
تولد : 26 / آبان / 1369👶
محل تولد : تبریز🌱
شهادت : 4 / تیر / 1394🌹
محل شهادت : تهران _ بیمارستان بقیه الله🥀
سن : 25💯
مزار : گلزار شهدای تبریز🍂
#یازهراس
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@yasalareshahidan313
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌹خلاصه ای از زندگی🌹
🌸سلام رفقای گلم ، من حامد فرزند حاج جعفر جوانی از تبریز هستم .
کودکی من در فضایی مذهبی و معنوی بود و من از سن پنج سالگی در هیئت فاطمیه مسجد محل با توزیع قند خادمی می کردم . در تمام مقاطع تحصیلی شاگرد اول مدرسه بودم تا آن جا که توانایی تدریس پیدا کردم و در پایگاه مسجد کلاس های تقویتی دایر می کردم .
✨ مدتی بعد عضو سپاه پاسداران شدم و با اوج گرفتن درگیری ها در سوریه همیشه آرزو داشتم که به دفاع از حرم بی بی زینب کبری بپردازم که در پاییز و زمستان سال 1393 بود که با اعزامم موافقت شد و من اولین ماموریتم در سوریه را پشت سر گذاشتم .
🌸یکبار که در منطقه لاذقیه یک روستای شیعه نشین در محاصره تکفیری ها بود و آن قدر اوضاع وخیمی داشت که حتی نظامی های سوری برای آزادی آن پیشقدم نمی شدند ،
من با اطلاعاتی که در مورد مسائل توپخانه و موشکی داشتم ، با برنامه ریزی ها و مهندسی دقیق توپخانه ها و دیده بانی به همراه همرزمانم ، ضربه های مهلکی بر داعشی ها وارد آوردیم و چنان وحشتی در دل آنها ایجاد شده بود که برای ترور من نقشه هایی کشیدند .
✨و در روز 23 اردیبهشت در منطقه لاذقیه با موشک ضدتانک تاو مورد هدف قرار گرفتم ، که این صحنه از چهار زاویه فیلم برداری شد و تا دو ماه این فیلم سر فصل خبر سایت ها و شبکه های ماهواره ای داعشی ها قرار گرفت .
من بر اثر اصابت موشک دو دست و دو چشمم را از دست دادم و برابر نظریه پزشکان ۸۰ در صد مغزم در اثر ترکش و موج انفجار از بین رفته بود و صورتم چنان متلاشی شده بود که قابل شناسایی نبود و در حالت کما به سر می بردم .
🌸 وقتی پدرم به بالای سرم رسید ، از هر کس جویای حالم می شد ، فقط می گفتند به مقتل حضرت ابوالفضل (ع) نگاه کن ، زیرا در مورد آن حضرت هر چه نقل کرده و نوشته اند در مورد من نیز صدق می کند و به همین علت ، من در میان مدافعان حرم ، لقب شهید ابوالفضلی را گرفتم .
✨همچنین من ارادت خاصی به قمر بنی هاشم داشتم و در وصیتنامه ام نیز گفته بودم که دوست دارم مثل ایشان شهید شوم ، دفترچه ی کوچکی نیزهمراهم بود که قبل از شهادتم ، یک نقاشی از نحوه ی شهادت خودم را در آن کشیده بودم ، که در آن نیز همچون حضرت عباس علیه السلام بی دست بودم .
سرانجام بعد از 43 روز که در بیمارستان های سوریه و تهران در حالت کما بودم ، در سوم تیر ماه دعوت حق را لبیک گفتم .
#یازهراس
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@yasalareshahidan313
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌺شهید سلیمانی🌺
من آچار فرانسه نیروهایم را در سوریه از دست دادم .
🌺پدر شهید🌺
با وجود تعیین زمان عقد در روز اول فروردین ، حامد به من گفت که بابا من اکنون شرایط ازدواج ندارم . من در این دختر و خانواده ایشان هیچگونه ایرادی نمی بینم ، هر ایرادی هست از من است .
من نمی خواهم نام کسی در شناسنامه ام ثبت شود و بعدا از آنها شرمسار شوم ، چرا که اگر این بار خدا بخواهد و من عازم سوریه شوم مدت زیادی زنده نخواهم بود .
#یازهراس
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
@yasalareshahidan313
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
و چھ زیبا گفتۍ ﴿بࢪاے حسین فقط باید سࢪ داد﴾ و پایھ حࢪفت تا لحظھ سࢪ دادن ماندے💔
#خوش_غیࢪت
#برادࢪ_شهیدم
#یازهراس