کودکانه 🎥 کارتون زیبای سرگذشت انسان ها 📼 حضرت خضر ۲ @yasegharibardakan

🚩 مائده آسمانی... 🎤 به روایت حاج مسعود نوری 🔸 گلزار شهدا | قطعه ۴۰ بهشت‌زهرا(س) #روایتگری

کودکانه خضر۳

😂😂😂لبخند حلال 🌺‏واسه دوستم طوطی خریدم. زنگ زدم میگم چطور بود؟ خوشت اومد؟ میگه مزش مثل مرغ بود؛ ولی بازم ممنونم😳😳😳😳😂😂 🌺زبان انگلیسی خیلی زبان عجیبیه واقعا؛ تصور اینکه W یعنی دست و C یعنی شویی، داره دیوونه‌م میکنه😐😂 🌺بعضی وقتا که بابام خوابه میرم دستشو ماچ میکنم،پیشونیشو ماچ میکنم،کف پاشو ماچ میکنم قشنگ که مطمئن شدم خوابه میرم یه پنجاهی از جیبش ورمیدارم😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌺طرف داشت حیف نون رو میزد و میگفت: میکشمت جمشید! یکی رد شد گفت: نزن، گناه داره. حیف نون میگه : بزار بزنه، من که جمشید نیستم😅 🌺ﺁﺑﺮﯾﺰﺵ ﺑﯿﻨﻰ ﺩﺍﺭﻡ، ﺭﻓﺘﻢ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﻗﺮﺹ ﺿﺪﺣﺴﺎﺳﯿﺖ ﺑﮕﯿﺮﻡ، ﺗﻮ ﻋﻮﺍﺭﺽ ﺟﺎﻧﺒﯿﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ : ﺳﺮ ﺩﺭﺩ و ﺳﺮ ﮔﯿﺠﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﺗﮭﻮﻉ ﺍﺧﺘﻼﻝ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﻧﺎﺭﺳﺎﯾﻰ ﮐﺒﺪ ﺳﮑﺘﻪ ﻗﺒﻠﻰ و ﺳﮑﺘﻪ ﻯ ﻣﻐﺰﻯ ﻣﺮﮒ ﻧﺎﮔﮭﺎﻧﻰ ! ﮪﯿﭽﻰ ﺩﯾﮕﻪ … ﭘﺸﯿﻤﻮﻥ ﺷﺪﻡ با آستینم پاکش میکنم ﺍﻣﻨﯿﺘﺶ ﺑﯿﺸﺘﺮﻩ !!😂 🌺طرف چربى خون داشته، دکتر بهش میگه: روزى ۶ کیلومتر راه برو! بعد از ۳ ماه زنگ میزنه میگه: من الان لب مرزم، چه کار کنم؟ باز هم برم یا برگردم؟!😐😐😐😐😂 🌺طرف دیوان شعرش را برده بود چاپ کنه، بهش گفتن آقا این که دیوان حافظ است! گفت: بله حافظ از من سرقت ادبی کرده! گفتن: حافظ ۷۰۰ سال پیش از شما بوده! گفت: همین دیگه من اون موقع نبودم که نذارم از من سرقت کنه و اگه بودم که نمی ذاشتم!!!😳😜 🌺حیف نون لب دریا نشسته بود, هی میگفت ماشالا ماشالا،👏👏 ازش پرسیدن چرا هی میگی ماشالا؟😳 میگه :پسرم نیم ساعت رفته زیرآب هنوز بالا نیامده!😐😂😂😂😂 @yasegharibardakan

🔶 آخرالزمانی ..... #امام_زمان #کلیپ_مهدوی

🎵 «دسته‌بندی مردم در عصر غیبت» 🔸 نمی‌شود هم به منجی اعتقاد داشت و هم در بارگاه فرعون بود... #امام_زمان 💚 #رائفی_پور

💟 خدا جونم‌ فحش های مادرشوهرم را تبدیل میکنم به هدیه به نورانیت 💟 خدایا من این شوهر بد و زخم و زبون هاشو تبدیل میکنم به الله 💟 عشقم میخوام ازت اسم بگیرم اسم قدرت، اسم عفو، اسم غفور 💟 میخوام مهندس زندگی بشم مهندس بازیافت زندگی 💟 حالا چطوری به این قدرت برسم⁉️ ✅ میگیم برات عزیز دلم! صبر کن #روانشناسی_قلب ۷۳ #استاد‌شجاعی

❤️🍃❤️ #همسرانه ✍ یاد بگیریم همسر خود را با کمبودهایش دوست داشته باشیم وگرنه آدم‌های کامل را همه دوست دارند! ☑️ این اصل را بدانیم که ما و همسرمان همیشه، نواقصی داریم. ✍مهم این است که با پذیرشِ همسرمان از نقاط مثبت و زیبای او لذّت ببریم. ✔️و با همکاری دو طرفه، نقص یکدیگر را جبران کرده و پوشش دهیم.

❤️🍃❤️ 😍حکایت‌عاشقی 💌بااجازه‌بزرگترها‌بله 💍خواستگاری‌به‌سبک‌شهدا 😡آقاجون وقتی اومد خونه به مامان گفت: "طلا! حاضر شو بریم ملاقات ایوب" آقاجون هیچ وقت مامان رو به اسم خودش که ربابه بود صدا نمیکرد! قبل اینکه آقاجون بیاد تو اتاق من چادر گذاشتم و نماز خوندم! مامان گفت: تیمورخان! انگار پسره متصرف شده، ایرادی هم گرفته که نمیدونم چیه. وسط نماز لبم رو گزیدم، آقا جون اومد تو اتاق و دست انداخت دور گردنم و بلند گفت: "من میدونم این پسره برمیگرده، اما من دیگه دخترم رو بهش نمیدم، میخواد عسلم رو بگیره قیافه هم میاد" ☎️ یه هفته از ایوب خبری نبود تا اینکه بازم به خونه اکرم خانم زنگ زد گفتم: "بفرمایید" سلام کرد چیزی نگفتم! گفت: "منو به جا نیاوردین؟ " محکم گفتم: نخیر! 💍🌷💍🌷💍🌷💍

عارفانه از حاصلِ ضرب من و تو ، عشق بپا شد از خاطره ام عشقِ تو منها شدنی نیست #محمدعلی_بهمنی

✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂 🍂🌺🍂 (یک داستان زیبا از مثنوی)： #آسیاب_به_نوبت رفت روزی زاهدی در آسیاب آسیابان را صدا زد با عتاب گفت دانی کیستم من گفت :نه گفت نشناسی مرا، ای رو سیه این منم ، من زاهدی عالیمقام در رکوع و درسجودم صبح وشام ذکر یا قدوس ویا سبوح من برده تا پیش ملایک روح من مستجاب الدعوه ام تنها وبس عزت مارا نداند هیچ کس هرچه خواهم از خدا ، آن میشود بانفیرم زنده ، بی جان میشود حال برخیز وبه خدمت کن شتاب گندم آوردم برای آسیاب زود این گندم درون دلو ریز تا بخواهم از خدا باشی عزیز آسیابت را کنم کاخی بلند برتو پوشانم لباسی از پرند صد غلام وصد کنیز خوبرو میکنم امشب برایت آرزو آسیابان گفت ای مردخدا من کجا و آنچه میگویی کجا چون که عمری را به همت زیستم راغب یک کاخ و دربان نیستم درمرامم هرکسی را حرمتیست آسیابم هم ، همیشه نوبتیست نوبتت چون شد کنم بار تو باز خواه مومن باش و خواهی بی نماز باز زاهد کرد فریاد و عتاب کاسیابت برسرت سازم خراب یک دعا گویم سقط گردد خرت بر زمین ریزد همه بار و برت آسیابان خنده زد ای مرد حق از چه بر بیهوده می ریزی عرق گر دعاهای تو می سازد مجاب با دعایی گندم خود را بساب.. 🌹مجموعه حکایات وسخن بزرگان