eitaa logo
مجمع عاشقان بقیع اردکان
4هزار دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
35 فایل
مجمع عاشقان بقیع اردکان اردکان ، خیابان مطهری جلسات هفتگی: جمعه شب ها، با سخنرانی سخنرانان توانا و مداحی مداحان اهل بیت از استان وکشور، آموزش مداحی ارتباط با مدیران کانال @Maa1356 @h_ebrahimian
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 زن هایی که عذاب قبر ندارند! ‌ ‌🎙آیت الله مجتهدی ‌ 🔹️در نشر معارف اهل بیت کوشا باشید
امروز غروب ، پس از دریافت پیامکی که نوشته بود: سلام عمو ، ما چند روزه هیچی توو خونمون نداریم، بابام دو هفته هست مریضه و آسم داره و کارگر سر میدانه...تو رو خدا کمکمون کنید😔 آدرس گرفتم و رفتم از نزدیک شرایط رو ببینم... چه زندگی بود!!! داخل یک زیرزمین کم نور ، یه موکت نازک و سفت ، کلا یه گاز که آشپزخونشون بود با سه تا دانش آموز😳 همه توو همین اتاق😔 به لطف امام زمان ع همون لحظه یک پیامک یک میلیون تومانی از حساب خیریه مجمع رسید.... کی بود واریز کرد ، نمیدونم. فقط می‌دونم وقتی به حسابشان واریز کردم ، خوشحالی و تشکر و قدردانی این خانواده و بچه ها، دیدنی بود. ممنون از همه عزیزانی که خیریه مجمع رو برای رسیدگی به نیازمندان انتخاب میکنند. قبول حضرت حق انشاالله....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💪ایران قوی مظلوم را بهتربشناسیم.. 🔹️درجواب کسانی که میگن برای چی رای بدیم..؟؟؟👆👆👆
بسته معیشتی اهدایی یک خانواده خیر ، تحویل این خانواده کم برخوردار گردید. تنشون سالم انشاالله.... به حق صاحب امروز
ای دردام عنکبوت خانم ط_حسینی 🎬 در دشتی سرسبز وپرازگلهای رنگارنگ,محوتماشای اطرافم بودم که پدرومادرم ولیلا به سمتم امدند...لیلا باچادری سفید ,قرص صورتش میدرخشید وبه زیبایی فرشته های آسمان شده بود,اهسته اهسته به من نزدیک شدند,لیلا دو کتاب به طرفم داد که نوری زیاد از انها به اسمان میرفت,کتابها راگرفتم یکی قران بود وروی دیگری نوشته بود(نهج البلاغه),هردو رابه سینه ام چسپاندم دست دراز کردم تا دست لیلا را دردستم بگیرم......ناگهان با صدای اذان ازخواب پریدم. خدای من ,روی سجاده به خواب رفته بودم...یادخوابم افتادم ,با یاداوری چهره ی خندان پدرومادرم وصورت زیبای لیلایم اشکم جاری شد بی شک رویای صادقه بود وحتما اشاره ای نامحسوس برای راهنمایی من,قران راداشتم نام ان یکی کتاب چه بود؟؟؟تا حالا نامش به گوشم نخورده بود,خدایا چه بود؟؟؟ هرچه فکر کردم ,به خاطرم نیامد ,ناگاه به خود امدم...اه وقتم تنگ بود...باید نماز میخواندم وتصمیم میگرفتم که چکار کنم؟ وضو گرفتم وباعشق نمازم راخواندم....به سجده رفتم وباردیگر از خدا خواستم راهی جلوی پایم نهد. اری درست است ,خدا با زبان قران با بشر سخن گفته,پس از زبان قران پاسخ خدایم رامیشنوم..قران راگشودم اولین ایه ای که به چشمم خورد این بود(ومکروا مکرالله,والله خیرالماکرین . .) دقیقا منظورش راگرفتم....اری به خدا که تنها راهش همین است...با اعتماد به نفسی زیاد بلندشدم وبسم الله گفتم باید برای یافتن عماد به قلب داعش میرفتم.. .. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌💦⛈💦⛈💦⛈