eitaa logo
مجمع عاشقان بقیع اردکان
4هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
3.8هزار ویدیو
36 فایل
مجمع عاشقان بقیع اردکان اردکان ، خیابان مطهری جلسات هفتگی: جمعه شب ها، با سخنرانی سخنرانان توانا و مداحی مداحان اهل بیت از استان وکشور، آموزش مداحی ارتباط با مدیران کانال @Maa1356 @h_ebrahimian
مشاهده در ایتا
دانلود
6zamine-hamid.mp3
5.45M
🗣ذاکر: 🔶 مراسم عزاداری شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام 🚩 🆔 @YasegharibArdakan
7tak-haji.mp3
5.87M
🗣ذاکر: 🔶 مراسم عزاداری شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام 🚩 🆔 @YasegharibArdakan
8shoor-vahid.mp3
7.66M
🗣ذاکر: 🔶 مراسم عزاداری شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام 🚩 🆔 @YasegharibArdakan
9monajat-haji.mp3
3.13M
🗣ذاکر: 🔶 مراسم عزاداری شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام 🚩 🆔 @YasegharibArdakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 حمله اسرائیل به ایران یا پیری جمعیت کشور...کدام خطرناک‌تر است؟!
22.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امید قلب ها باب الحوائج کلیدی آشنا باب الحوائج ز کار خستگان وا می نماید گره ها، ذکر یا باب الحوائج @yasegharibardakan
36.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
... 👆 🏴 بمناسبت شهادت امام موسی کاظم علیه السلام ▪️عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را خواندیم بعد از ربنا باب الحوائج را ▪️روزی ما کرده خدا باب الحوائج را از ما نگیرد کاش “یا باب الحوائج ” را ▪️هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد ☑️ شهادت باب الحوائج امام موسی بن‌جعفر (ع) بر همه شما عزیزان تسلیت😔 🤲 انشاالله همگی حاجت روا بشین... @yasegharibardakan
اون چندروز منو زینب همش میرفتیم حرم فقط یه بار زینب بازار رفت برای خرید زغفران و انگشتر اما من نرفتم اون چندروز مشهدمون سریع گذشت وقتی از مشهد برگشتیم رفتم اسممو کلاس رزمی کاراته ثبت نام کردم نماز خوندن شده بود غمم واقعا بلد نبودم نماز بخونم 😫😫 دستام تو هم قلاب کرده بودم خدایا من باید چیکارکنم تانماز بخونم خودت کمکم کن تو همون حالت گریه، خوابم برد خواب دیدم تو شلمچه ام 😭😭 یه جمع از برادران بسیجی اونجا بودن یه آقای بهم نزدیک شد و گفت : سلام خواهرم تو حسینه نماز جماعت هست شما هم بیا -آخه من نماز خوندن بلد نیستم شما بیا یاد میگیری -ببخشید حاج آقا شما کی هستی؟ من محمد ابراهیم همتم به سمت حسینه رفتیم حاج ابراهیم ایستاد ذکرای نماز بلند گفت منم میخوندم تو خواب نماز خوندن یاد گرفتم بعداز اتمام نماز حاج ابراهیم رو به سمتم کرد و گفت :خانم معروفی من برادرتم همیشه تا زمانی که چادر مادرم سرته من برادرتم هرجا کم آوردی بهم متوسل شو صدام کن حتما جوابتو میدم یهو از خواب پریدم اذان صبح بود رفتم وضو گرفتم قامت بستم برای نماز صبح بدون هیچ کم و کاستی تمام ذکرها یادم بود بدین ترتیب نماز خوندن توسط حاج ابراهیم همت یاد گرفتم چندماهی از ماجرای نماز میگذشت احساس میکردم چشمم تار میبینه از یه دکتر چشم وقت گرفتم فردا نوبت دکترمه .. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄