eitaa logo
مجمع عاشقان بقیع اردکان
3.9هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
3.4هزار ویدیو
32 فایل
مجمع عاشقان بقیع اردکان اردکان ، خیابان مطهری جلسات هفتگی: جمعه شب ها، با سخنرانی سخنرانان توانا و مداحی مداحان اهل بیت از استان وکشور، آموزش مداحی ارتباط با مدیران کانال @Maa1356 @h_ebrahimian
مشاهده در ایتا
دانلود
عارفانه  آغوشِ تو برای زمستانِ من بس است من زيرِ بارِ هيچ بهاری نمي روم... ┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆یکی از صحنه های قشنگ امروز بارش باران در یادمان شهید گمنام پارک آزادی😍😍😍 🔹️ خواندن نماز در زیر باران در کنار شهید گمنام و لذت ارتباط با خدای خودش...💔😭💔 ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبحتون به خیر🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی بہ زندگیمان🌸 سرسبزی ببخش از نعمت‌هایت سیرابمان کن🌸 به قلبمان مهربانی به روحمان آرامش🌸 به زندگیمان محبت ببخش سلام صبح بخیر عزیزان🌸
namaaz9.mp3
4.04M
❤️وضو می گیری،میری سر سجاده ات... درست همون جا روبروی چشمان تو، خدا وهمه اهل آسمون،با اشتیاق منتظرت ایستادند. ✨با اشتیاق، سر قرار حاضر شو❣ 9 https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆🎥معلمه میگه : اسلام یه دین کهنه است؛ مال عرب‌های ۱۴۰۰ سال پیشه! با زور شمشیر عرب‌ها مسلمان شدیم ! 👌وجواب‌های‌زیبا وجالب دانش‌آموزان👆 برای فرزندانتان کوتاه و مفیده😁 https://eitaa.com/yasegharibardakan
✍امام رضا علیه‌السلام: هر كه غم و نگرانى مؤمنى را بزدايد خداوند در روز قيامت گره غم از دل او بگشايد 📚الکافي  ج2 ص200 واحد خیریه مجمع عاشقان بقیع اردکان https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ضد شایعات 🎬 موشن گرافیک| خرید و فروش پولیِ بهشت !!!! ❌ شبهه : "در اسلام با پول ميشود هركارى كرد، هم نماز و روزه را خريد و هم به جاى خواندن قرآن معادلش را پرداخت كرد.  پول داشته باشید نه نياز به زحمت نماز و روزه داريد و نه ترسى از رفتن به جهنم " !!! ✅ پاسخ را در کلیپ فوق ببینید. https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 یک آهنگ و نغمه جدید از حنجره جوانان اردکانی 🔶 قسمت بعدی ایران سرود با صدا و آوای جوانان گروه شهید حججی اردکان گرمابخش خانه های ایرانی خواهد بود. 💠 سی و پنجمین قسمت ایران سرود 📍 شهر اردکان 🎙️ گروه سرود شهید حججی ❇️ ایران سرود محفلی برای شکوفایی آوازها و نغمات گروهی ❇️ شنبه تا پنجشنبه حدود ساعت 15:45 از شبکه دو، ساعت 21:45 از شبکه امید انشاالله بهشون رای بدین تا اردکانیها بدرخشند🌹
چه جالب !! شما وقتی دارین کتاب میخونین تصورات مغز شما برای داستان کتاب، فیلم سینمایی و یا سریالی میسازه تا لذت ببرید🫐💕•.• https://eitaa.com/yasegharibardakan
چه جالب!! میدونستی که اگه سرتون رو به مدت ۲ دقیقه خیلی تند به چپ و راست حرکت بدید به عالم خلسه میرید و یجور بیهوشی رو تجربه میکنید که بیدارید ولی درعین حال بیهوشید؟ (ادمین :خواهشا تستش نکنین!/: )✨🌻 https://eitaa.com/yasegharibardakan
چه جالب!! میدونستی که " باب راس" برای اجرای تمام ۴۰۰ قسمت از برنامه ی معروفش یعنی " لذت نقاشی" هیچ پولی نگرفت و از سازنده ها خواست که همه دستمزدش به نیازمندها داده بشه! او هر روز تعداد زیادی نامه از طرفدارش دریافت می کرد و برخلاف خیلی از آدم های معروف، سعی می کرد به همه ش جواب بده! حتی اگه طرفداری بعد یه مدت براش نامه نمی نوشت، خودش از حالش خبر می گرفت تا مطمئن بشه خوبه و مشکلی نداره! به این میگن سلبریتی واقعی!📽⏱ 🔘 https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه جالب!! 🔅عروس دریایی سواحل هرمزگان🔅 جالبه بدونید که این عروس دریایی نه قلب داره، نه مغز، نه خون، نه اندام تنفسی و نه حتی دندون! بیشتر از ۹۸ درصد از وجودشان را آب تشکیل داده و ۶۵۰ میلیون سال است که وجود دارند ! الله اکبر 🔘 https://eitaa.com/yasegharibardakan
چه جالب!! اگه کسی هنگام صحبت کردن زیاد پلک زد یا زیاد تکون خورد یعنی داره چیزی رو از شما پنهون میکنه؟ 🔘 https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانواده ها حتما ببینید.... 🔰 فرمول استراحت کودکان ✍ استراحت کار ذهنی، کار جسمی و استراحت کار جسمی خواب است. اگر کار ذهنی انجام دهید و به خواب پناه ببری دچار تشویش افکار و استرس مزمن می‌شوید. بعضی وقت ها بچه‌ها را باید به کار گرفت. همه لباس‌ها را در لباسشویی نگذارید! بچه باید یاد بگیرد که لباس زیر خودش را چنگ بزند. استراحت درس خواندن، تبلت و موبایل و موسیقی و چت در واتساپ و اینستاگرام گردی و خواندن رمان و دیدن فیلم نیست! 🟣استراحت کار ذهنی جمع کردن کمد، پیاده‌روی، پهن کردن سفره، ظرف شستن و جارو کردن و هر کاری است که جسم درگیر باشد. این را جدی بگیرید بچه ها باید تحرک داشته باشند. این کلیپ رو با آدرس کانال مجمع ، حداقل برای ✌️ خانواده فرزند دار بفرستین🌹 https://eitaa.com/yasegharibardakan
فواید حرز امان جواد ع: از آثار توسل به اهل بیت (ع) آرامش وبرکت دررزق وروزی هست یکی از آثار حرزامام جواد (ع) هم همین مورد هست که دراحادیث وروایات زیادی بهش اشاره شده درادامه به استفاده ازحرز امام جواد(ع) اززبان بزرگان وعالمان مذهبی اشاره میکنیم👇👇👇👇 دعای حرز امام جواد (علیه السلام) را سید بن طاووس در یکی از کتبش نقل کرده‌است و علامه مجلسی هم در جلد ۹۱ کتاب بحار الانوار به آن اشاره کرده و آن را از سید بن طاووس نقل نموده‌است. نوشتن و قرائت و معیت دعای حرز جواد ع تاثیر فراوانی دارد و خواندنش بسیار توصیه شده‌است. ۱- سید بن طاووس: در روایات آمده‌است که مامون در جنگ با دشمنانش تا هنگامی که این دعا را به همراه داشت پیروز از میدان جنگ بیرون می‌آمد و آسیب نمی‌دید. (مهج الدعوات ص61) ۲- آیت الله مجلسی: جادو و سحر به وسیله عوذات (ادعیه منقول از اهل بیت عصمت) و آیات قرآن کریم و امید به خداوند باطل می‌گردد. ۳- سید بحرالعلوم در مورد دعای حرز امام جواد علیه السلام می‌گویند: دعای حرز امام جواد علیه السلام مشهور و معروف و مورد تایید است و جواز گذاشتن دعا در قابی از نقره را صادر می‌کند. ۴- مرحوم سید علی قاضی: حرز امام جواد (ع) که به بازو بسته می‌شود و خاصیتش (به خصوص به جهت باطل کردن جادو و طلسم) تنها در حالت بستن به بازوی راست می‌باشد. https://eitaa.com/yasegharibardakan
Hagh Midam Ali Montazeri.mp3
5.13M
🎵حق میدم 🎧علی منتظری در یک غروب پاییزی و هوای ابری و صدای غرش آسمون ، تقدیم به ....🌹 https://eitaa.com/yasegharibardakan
رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: روح الله و فاطمه در راه مهماتی بودند، مهمانی عجیب با دعوتی عجیب تر، روح الله تا به حال یاد نمیداد که پدرش او را به جایی دعوت کرده باشد،پس این میهمانی باید چیز خاصی باشد و احتمالا شر فتانه کم شده و محمود جشن و پایکوبی به پا کرده... بالاخره ماشین خطی که روح الله کرایه کرده بود، جلوی در خانهٔ پدرش و منور ایستاد. رنگ در تغییر کرده بود و مشخص بود تازه رنگ شده، رنگ قرمز و سفید و آیفونی که گویا تازه نصب شده بود. روح الله و فاطمه جلوی در ایستادند، فاطمه لبخندی زد و گفت: انگاری بابات همه چیش را نو کرده، حتی رنگ در هم تغییر کرده، دلم میخواد ببینم منور هم تغییر کرده و بعد صدایش را پایین تر آورد و ادامه داد: نکنه منور بارداره و این جشن برای بچه دارشدن دوبارهٔ آقا محمود هست؟! روح الله لبخندی زد و گفت: حالا خودت بارداری فکر نکن همه اینجورین، شایدم این جشن برای اولین نوه آقا محمود عظیمی باشه.. فاطمه خنده ریزی کرد و گفت: نه بابا! این که محاله باشه...بعد هشت ماه؟! لااقل میزاشتن بچه دنیا بیاد، و بعد آه کوتاهی کشید و‌گفت: روح الله حس خوبی ندارم، انگار چیزی به دلم چنگ میزنه، انگار یه نیرو میگه توی این خونه پا نذارم... روح الله دستش را روی زنگ آیفون گذاشت و‌گفت: به دلت بد نیار، تا اینجا اومدیم، یه توک پا میشینیم و بعد اگر حالت خوب نبود، سریع پا میشیم و برمیگردیم. در بدون اینکه از اونطرف بپرسن کی هست، باز شد و روح الله و فاطمه با تعجب وارد خانه شدند‌. حیاط خانه تغییری نکرده بود و بر خلاف همیشه که منور روی بالکن منتظرشان بود، کسی به استقبالشان نیامده بود، فقط فاطمه از پشت شیشه پنجره، دستی را دید که پرده را کمی کنار زد و بعد به حالت اول درش آورد. میهمانان باصدای یاالله یالله روح الله وارد خانه شدند. فاطمه اطراف را نگاهی انداخت، همان قالی و مبل های منور که محمود برایش خریده بود و البته بوفه شکیل و زیبا و چندین اشیاء قیمتی و تزیینی به آن اضافه شده بود فاطمه همانطور که همه جا را از نظر میگذراند ناگهان متوجه مبل کنار دیوار روبه رو شد، مبلی که تقریبا صدر مجلس محسوب میشد، باورش نمیشد..این...این که منور نیست.. چقدر شبیه فتانه است، اما فتانه هم نمی توانست باشد.. آخه فتانه صورتی پر از چین چروک با بینی گوشتی عقابی و ابروهایی کم رنگ داشت که انگار اصلا ابرو نداشت اما این زن.. فاطمه جلو رفت و سلام کرد،روح الله هم که با چشمانی که از تعجب از حدقه بیرون زده بود سلام کرد. فتانه از جا بلند شد و همانطور که نزدیک می آمد گفت: به به، میبینم که تشریفتون را آوردین! اما انگار انتظار نداشتین که منو اینجا ببینین، ای نمک به حرومها، خبراتون را داشتم که با اون منور بی کس و کار روی هم ریختین و توی مهمونی ها همچی تحویلش می گرفتین که انگار ملکه ایران هست.. فاطمه متوجه شده بود که زن پیش رویش هیچ‌کسی جز فتانه نمی توانست باشد با این تفاوت که کلی پول خرج کرده بود گونه هایش را پروتز و ابروهایش را تاتو و دماغش را عمل کرده بود، یعنی از اون چیزی که بود یک درجه ترسناک تر شده بود. روح الله لبخندی زد و گفت: باید تعجب کنیم،آخه شما کجا و اینجاکجا؟! فتانه روی مبل نشست و گفت: تعجب نداره اینجا خونه زندگی من بود که یک زنیکه فلان فلان شده تصاحبش کرده بود و الان من پسش گرفتم و بعد با چشمان شیطانیش به فاطمه و شکم برآمده اش خیره شد و گفت: فقط اینو بدونید هر که با فتانه درافتاد، ورافتاد در همین حین اقا محمود در حالیکه آب از دست هایش میچکید از سرویس ها بیرون آمد و با دیدن روح الله و فاطمه، لبخندی زد و گفت: به به! خوش آمدین، صفا اوردین، چرا با این حالت سرپا وایستادی دخترم، بشینین... میهمانان سلامی کردند و روح الله همانطور که هنوز غرق تعجب بود گفت: بابا این وقت روز چرا توی خونه هستین؟! فتانه به جای او اوفی کرد و گفت: خوب به شما چه؟! فضولید؟! رفت خودش را بازنشست پیش از موعد کرد و می خواد چند صباحی به جبران قبل پیش زن و بچه اش باشه، از نظر تو اشکالی داره؟! روح الله سرش را به دو طرف تکان داد و گفت: صلاح مملکت خویش خسروان دانند اما انگار قرار بود میهمانی باشه این میهمانی به مناسبت بازنشستگی باباست؟! محمود روی مبل نشست و گفت: حالا اینم میشه گفت اما.. فتانه نیشخندی زد و وسط حرف محمود پرید و همانطور که دستی به موهای تازه رنگ شده اش میکشید و آنها را اززیر روسری حریرش بیرون میداد تا به چشم میهمانان بیاید گفت: نه خیر امروز تولد من هست و بابات برای همین جشن گرفته و شما هم زود اومدین فاطمه خنده اش گرفته بود اما سعی کرد خنده اش را بخورد تا بهانه دست این ابلیسک ندهد و زیر لب تکرار کرد...تولد.. و با خود فکر میکرد ایا چه بر سر منور آمده؟ انگار این خانه مملکتی بزرگ بود که فتانه پادشاه واحد و مقتدرش بود و محمود هم جز خادم جزء محسوب میشد.
رمان واقعی«تجسم شیطان» 🎬: با ورود دوباره فتانه به زندگی محمود، ورودی که قرار بود خروج باشد، اوضاع زندگی روح الله و فاطمه هم کمی دگرگون شده بود، آنها اصلا نفهمیدند که منور،زنی که محمود عاشقانه دوستش داشت چگونه از زندگی محمود بیرون رفت؟ و فتانه چگونه صاحب تمام زندگی و وسائل منور شد؟! چیزی که همه را متعجب کرده بود، اما واقعیتی بود که وجود داشت. منور آنچنان بی سرو صدا رفت که انگار هیچ وقت نیامده بود، فتانه محمود را مجبور به بازنشستگی پیش از موعد کرده بود و زندگی را داشت آنگونه که بر وفق مرادش بود می ساخت، حالا دیگر خیالش بابت هوو راحت شده بود و می خواست تمام توانش را بگذارد تا فرزندان مطهره، آب خوش از گلویشان پایین نرود، انگار او عهدی کرده بود تا زندگی عاطفه و روح الله را به آتش بکشد و تا آتش نمیداد، دست بردار نبود. فتانه که زنی کینه جو بود چون چندین بار شنیده بود که روح الله و فاطمه به خانه منور آمد و شد داشتند و گاهی در مجالس مختلف فاطمه با منور دیده شده بود و به گوش فتانه هم رسیده بود، حس نفرت عجیبی به فاطمه داشت و فاطمه که به خواستهٔ پدر شوهرش، منور را تحویل میگرفت نمی دانست که فتانه چه نقشه هایی برایشان چیده است. فاطمه که همزمان دانشگاه و حوزه می خواند و همه جا عنوان می کرد که به خواندن درس علاقهٔ شدیدی دارد به طوریکه زمان بارداری هم باز از دانشگاه رفتن صرفنظر نمی کرد، الان با ورود دوباره فتانه به زندگیشان، هر روز باید بابت درس خواندنش به آنها جواب پس میداد. چندین بار فتانه علنی از فاطمه خواست که دور درس خواندن را خط بکشد، انگار به فاطمه نه به چشم عروس بلکه به چشم هوویش نگاه می کرد و نمی خواست فاطمه به جایی برسد و روح الله به همسرش افتخار کند، اما هر چه فتانه اصرار می کرد، فاطمه انکار می کرد و پیگیر درس و دانشگاه و حوزه بود. بعد از یک ماه پر از التهاب، زینب اولین فرزند روح الله پا به دنیا گذاشت، دخترکی زیبا که صورتش ترکیبی از روح الله و فاطمه بود، دختری که با ورودش خیر و برکت را به زندگی این زوج سرازیر کرد، روح الله مشغول کار جدیدی در حوزه تخصصی خودش شد و علاوه بر حقوق طلبگی، درامدی دیگر اضافه شد و آنها توانستند، آن زیرزمین کوچک و نمور را ترک کنند و خانه ای بزرگ و دلباز اجاره کنند، زمزمه هایی بود تا موتوری که روح الله با پس انداز طلبگی گرفته بود تبدیل به پرایدی سفید رنگ شود، همه چیز خوب بود تا اینکه روزی فتانه و محمود برای سر زدن به خانهٔ انها به قم آمدند.. ادامه دارد 📝به قلم:ط_حسینی 🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂 https://eitaa.com/yasegharibardakan
لبخند 😂 اینکه میگن سی سالگی شروع جذابیت و پختگی چهره‌ هستش صرفا یه دروغ رسانه‌ایه، الان تو چین و چروک‌های صورت من میشه گوجه خیار پرورش داد چه جذابیتی اخه🤦‍♂🤦‍♂🤣🤣🤣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طولانی‌ترین فیلم کوتاه جهان!😰 + این یک دقیقه واقعا تمومی نداره! میخ کوب شدم انگار جاذبه زمین از کار افتاد چقدر استرس گرفتم که نگیرتش😐 🔘https://eitaa.com/yasegharibardakan
معمای کانال مجمع در عکس بالاکدوم زن ، مادر بچه ست ؟ چرا؟ تا ۲۳:۴۵ جواب بدین.... منتظر جواباتونم😎 جواب رو راس ساعت ۰۰:۰۰ میزاریم😊 https://eitaa.com/yasegharibardakan