✍ #خاطره_ای_از_شهید_علی_بانی
🌷احترام خاصی برای پدر و مادرش قائل بود. پدر می گفت: «نمی خواد بری جبهه.»
می گفت: «چشم.»
وقتی به خانه اش در تهران می رفت، چند نامه می نوشت و می گذاشت پیش همسایه ها یا در پایگاه تا هر کدام در تاریخ خاصی برای #پدر و #مادر فرستاده شود. بعد زنگ می زد و می گفت: « #خواهرجان! من جبهه هستم به پدر نگوئید. نمی خواهم ناراحتش کنم اما تکلیف است که به فرمان امام گوش داده عازم جبهه ها بشوم.»🌷
✍ #راوی:خواهر شهید
🇮🇷