eitaa logo
یاسین عصر
1.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
63 فایل
تنها کانال رسمی موسسه پژوهشی یاسین عصر 🌼محمدی دیگر در راه است...
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج کاظم گفت: _میریم دفتر رییس باهم بررسی میکنیم. +درمورد هادی میشه بگید که... حرفام و قطع کرد گفت: _خلاصه مواظب خودت باش. چون هادی میتونه برات دردسر ساز بشه. بعضی از همکاران ما علیرغم اینکه با هادی در بخشی که تو هستی کار نمیکنن اما جزء تیم هادی هستن. +عجب! پس حسابی کادرسازی کرده. _اووووه... چجورم. برای همین هست که میگم حواست باشه. حس خوبی نداشتم. احساس میکردم همون چیزی که فکرش و نمیکردم دیگه موعدش رسیده و داره اتفاق می افته! با ناراحتی پرسیدم: +چقدر ممکنه به پرونده قبلی ربط داشته باشه؟ _تحملش و داری بگم؟ +آره! _عطا رو این وارد ماجرا کرد. +چیییی؟ _عطا رو این آورد پای کار پرونده قبلی و آمارش و به جک اندرسون داد تا بهش نزدیک بشه ! برای همین بود اون پرونده کلی طول کشید. +مگه میشه؟ _بله میشه، وَ شده. این چندوقت تو نبودی ما به خیییلی از سرنخ ها رسیدیم. هادی از کسانی بود که نسترن و هدایت میکرد. خیییلی زیرک بود به نظرم، چون هیچ ردی از خودش طی این سال ها نگذاشت. +پس شما هم رسیدید به همون گزینه ای که من بهش رسیدم. حاجی تاملی کرد گفت: _هادی یک معمای پیچیده بود که بعد از چندسال کشف شد. اونم در بخش ضدنفوذ «ضدجاسوسی» وَ ضدتروریسم تشکیلات اطلاعاتی ما. کسانی که در این واحد کار میکنن مثل خودت آدم های نخبه ای هستند. جزء نمونه ها هستند. هادی هم یکی از همون فوق نمونه هاست. اما خیلی نمیتونست، رو بازی کنه! برای همین دو_سه جا از خودش رد پا به جا گذاشت. خیال میکرد کسی نمیفهمه اما دزد هرچی هم دزد حریفه ای باشه، خلاصه یک روز گیر میوفته. +چندسال کار کرد برای حریف؟ _سه سال. +پناه بر خدا !! یعنی سه سال برای دشمن کار کرده؟ _متأسفانه بله. اما یه سوال! میتونی بگی از کجا روی هادی شک کردی؟ +نمونه هاش در این پرونده زیاده. برای رفتن به عراق علیرغم اینکه چندبار بهش گفتم اما عکس دختر رو بهم نشون نداد. من به سختی و از فکر خودم برای شناساسی اون زن استفاده کردم تا پیداش کنم! همچنین عدم پوشش من در عراق توسط نیروی سایه. هرچند نیروی سایه رو کسی نمیفهمه، اما در اون بیابون مشخص بود که فقط خودم هستم. اگر یاسر نبود معلوم نبود من الآن کجا بودم. _دیگه؟ +وقتی رسیدم هتل نور العباس برام دست خط شما اومد با یه پلاستیکی که داخلش ریش مصنوعی و موی مصنوعی و یه سری وسیله بود که گفتید تغییر چهره بدم. خب این دستور میتونست توسط حاج هادی به من برسه. چون مسئول مستقیم من بود. همه ی این ها باعث شد شک کنم که در این پرونده حفره داریم و اون حفره حاج هادی هست. _وَ دلیل آخر... بحث ورود تو به بخش ضدجاسوسی هست! میتونی ربطش و پیدا کنی؟ کمی فکر کردم.. اما راستش گفتنش هم سخت بود... چون فکر نمیکردم در این حد باشه... با تردید گفتم: +شهادت معاونش؟ حاجی نگام کرد.. خندید گفت: _شیرمادرت حلالت. فکر نمیکردم این و بگی. خودم هنگ کردم، گفتم: +یعنی شهادت اون معاونی که قبل از من در این واحد بوده، کار هادی بوده؟ _دقیقا ! گرای اون شهید و خودِ هادی به افسران اطلاعاتی متخاصم داد. حاجی کمی با محاسنش وَر رفت، چشماش و مالید، گفت: _عاکف حواست باشه. هادی آدم قدرتمندی هست. کادری که برای خودش طی این سال ها در بدنه سیستم چیده و طراحی کرده، یکی یکی دارن توسط من و حاج آقای «.....» حذف و پاکسازی میشن. اما خب شناسایی این شبکه واقعا سخته و زمان میبره. همشون نفوذی نیستند، اما عقایدشون جوری شده که سر سازگاری با نظام ندارند و تفکراتشون خطرناک هست وَ اگر در دراز مدت این افراد رو از تشکیلات حذف نکنیم، به شدت برای سیستم و کل نظام دردسر میشن. +همه ی گزینه هاش در تهران هستند؟ یعنی منظورم همین ستادمرکزی و اصلی خودمون!! اینجا حضور دارند؟ چندتا استان ها رو رصد کردیم. این پرونده کاملا فوق سری هست. تو پنجمین نفری هستی که از این راز بزرگ مطلعی. رییس، من، دونفر دیگه که اصلا قرار نیست شناسایی بشن، وَ آخری هم تو. بعید میدونم نفر ششمی وجود داشته باشه. +باید چیکار کرد؟ _ببین عاکف جان، پسرم، همیشه حواست باشه، اگر یه روزی شرایط جوری شد و منو حاج آقای «...» در این سیستم نبودیم، این شبکه هارو پاکسازی کنید و نزارید درون تشکیلات نفوذ کنند. این افراد دقیقا مثل همون دوستان دیروز ما هستند که از موسسین سیستم اطلاعاتی کشور بودند اما امروز تبدیل به اپوزیسیون شدند و علیه نظام شاخ و شونه میکشن! این شبکه ای که هادی لیدرشون هست، دقیقا عاقبت دوستان دیروز ما رو دارند که الآن میبینی در کشور چه خبره! اقتصاد دستشونه، سیاست دستشونه، فرهنگ، و... همه چیز دستشون هست و دارند به حیثیت و اعتبار نظام آسیب های زیادی میزنند.
حاجی بلند شد چندقدمی راه رفت، بعد کنار میزش ایستاد بهش تکیه داد، گفت: _این موضوعات اصلا ربطی به اصولگرا و اصلاح طلب نداره! اصلا ربطی به فلان جریان و گروه و حزب هم نداره! همشون یکی هستند. چندتا گزینه رو همش جدی بگیر تا همیشه خط قرمزت باقی بمونه! عاکف، اولین خط قرمزت امنیت ملی مردمت باشه. با هیچ جریان و مقامی این خط قرمزت و معاوضه نکن. دومی، تعهدت به این کشور باشه. مردم ایران سال هاست از این جریانات نفوذی که در بدنه ی نظام رخنه کردند، دارند ضربه میخورند و بدبینیشون به کشور داره بیشتر میشه. عاکف، حواست باشه، تا این شبکه ها کشف نشن مردم روز خوش نمیبینن. تو حرف منو بهتر درک میکنی چون خودت قربانیه جریان نفوذی هستی. این مملکت تمام مشکلاتش از نفوذی هایی هست که شبکه دارند کار می‌کنند و سال هاست در دولت ها، اَدوار مختلف مجلس و... حضور دارند. سرم و انداختم پایین، حاجی  صداش و آروم کرد و مثل همیشه مهربانانه گفت: _نمیخوام ناراحتت کنم، اما تو 17 روز قبل، عزیزترین آدم زندگیت و از دست دادی که بخشی از اون اتفاق بخاطر ضربه ی همین نفوذی ها بود. بیشتر از این توصیه نمیکنم، ضمنا، به این پسره عاصف هم بگو حواسش و جمع کنه.. ممکنه بزنن حذفش کنن. +چشم! مگه چیزی شده؟ _زمانی که در عراق بودی، وَ هنوز قرار نبود عاصف رو بفرستیم سمتت، یه روز اومد بهم گفت مادرم مریض شده و برادرمم مسافرت هست، از طرفی کسی رو نداریم دنبال کارای درمان مادرم باشه. +خب. _اومد بهم گفت که هرچی به حاج هادی میگم بهم یه صبح تا غروب مرخصی بده من برم قبول نمیکنه، اگر میشه شما باهاش حرف بزن. +خب بعدش چی شد؟ _به عاصف گفتم من الآن توی این وضعیت نمیتونم کاری کنم و دستام بسته هست! از طرفی عاکف نیست، تو داری در غیابش جای اون در 4412 پُر میکنی تا پرونده در ریل خودش هدایت بشه. اما دیدم همچنان نگران مادرشه، خلاصه مجبور شدم براش از هادی مرخصی بگیرم تا بره و غروب همون روز برگرده. قرار شد موقع رفتن با ماشین خودش بره به شهر خودشون، اما برای برگشت با هواپیما بیاد. بلیط هم براش رزرو شده بود. بعد از اینکه رفت شهرشون کارای مادرش و رسید، وقتی برگشت، اومد دفترم گفت میخوام یه چیزی رو بهتون گزارش بدم. بهش گفتم گزارشت چیه؟ گفت الان برای بار چهارم هست که وقتی میرم شمال به خانوادم سر بزنم، چندتا ماشین اذیتم میکنن. +عجب.. خب پلاک ماشین، افراد ماشین... نتونست اینارو پیگیری کنه!؟ _ هیچکدومشون پلاک نداشتن. شیشه های اون ماشینا هم کلا دودی بودن. سری آخر مجبور شد سلاحش و آماده کنه تا به سمتشون شلیک کنه، اما اونا فرار کردند. +بررسی کردید؟ _آره. تونستیم با یه سری اقدامات فنی و اطلاعاتی بفهمیم چه خبره..  چندروز بعد بچه ها گزارشش و آوردن بهم دادند. گزارشی که اومد برام به عاصف چیزی نگفتم، اما بهش گفتم که به یک سری موارد و سرنخ هایی رسیدیم تا خیالش جمع بشه. +کی هستند؟ _ از همون شبکه ای هست که هادی سازمان دهی کرده. +پناه بر خدا ! _خلاصه تو و عاصف حواستون باشه. هادی مدتهاست که شروع کرده به تسویه حساب درون سازمانی، اما خودش گیر افتاد. امروز قراره طومارش پیچیده بشه. چندنمونه هم فساد مالی داشته. +پس حسابی دارید سیاهش میکنید. _خودش گند زد، برای همین چوبشم میخوره. رییس بدجور قاطیه. یکساعت قبل بودم دفترش، میگفت به جان بچم، به خون برادر شهیدم قسم توی همین اداره وسط حیاط سازمان چگ و لگدش میکنم. دیگه چیزی نگفتم و با حاج کاظم رفتیم دفتر رییس، مسئول دفترش هماهنگ کرد، وارد شدیم. وقتی من و دید بغلم کرد و رفتیم روی مبل دفترش نشستیم. سر صحبت و باز کرد: _خب، عاکف جان، چطوری پسرم؟ اوضاع روحیت چطوره؟ لبخندی زدم گفتم: +والله چی بگم حاج آقا... به قول شاعر که میگه «چه بگویم، نگفته هم پیداست/ غم این دل مگر یکی و دوتاست؟» حاجی تاملی کرد و نگاهی به حاج کاظم کرد، بعد بهم گفت: _ببین آقا عاکف، شما و تموم نیروهای این تشکیلات عین پسر خودم می مونید. امثال تو برای من واقعا با ارزش هستن که به وجودشون در این کشور افتخار میکنم. اما سعی کن با این غم کنار بیای. عمر همه ی ما آدم ها دست خداست. سرنوشت و نمیشه تغییر داد. به جان پسرم این جمله رو از ته دلم میگم. «واقعا دوست دارم و برام محترمی، وَ میدونم در زندگیت چقدر مظلوم واقع شدی! بخصوص با اتفاق تلخی که منجر به مرگ همسرت شد. به نظرم به نوعی میشه گفت شهادت هست. چون جدای توموری که در مغزش بود، اون مرحومه در اثر ضرباتی که به سرش وارد شد و جمجمش ترک برداشت سرش خون ریزی کرد و لخته های خون هم یکی از دلایل این اتفاق بود.» +ممنونم از نگاه پر مهرتون! حاج کاظم بهم گفتن بیایم اینجاخدمتتون، ظاهرا کاری داشتید! @yasinasr
یاسین عصر
📚 حاجت گرفتن عالم از امام رضا علیه السلام @yasinasr
هدایت شده از یاسین عصر
💠پست آخر💠 ✔️همه با هم دعای فرج را زمزمه می کنیم: إِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِي الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً قَرِيباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ🌹 🍃🌸💖🌺🌷🌹💐🌸🌼🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/787611652C944ad0e6a9
هدایت شده از یاسین عصر
🍃🌹🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃 🍃 💚 توسل امروز(روز چهارشنبه) 💚 🌹یا اَبَا الْحَسَنِ یا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ اَیُّهَا الْکاظِمُ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ🌹 🌹یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ مُوسى اَیُّهَا الرِّضا یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ🌹 🌹یا اَبا جَعْفَرٍ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ🌹 🌹 یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الْهادِى النَّقِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ یا حُجَّةَ اللهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌹🍃 🌹🍃🌹🍃 🍃🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/787611652C944ad0e6a9
🔴خدا یک تار موی مومن را به همه عالم نمیفروشد! 🔰مرحوم حاج اسماعیل دولابی: 🔸صاحب مال، قیمت مال را می‎داند. ❤️خدا یک موی سر مؤمن را به همه‎ی عالم نمی‎فروشد. شما قیمت خودتان را نمی‎دانید، لذا گاهی اوقات خودتان را ارزان(به گناه و شیطان) می‎فروشید. 🔵شخصی الاغ لنگی داشت. آن را به حراجی داد تا بفروشد. حراجی شروع به تبلیغات کرد که این الاغ نیست، بلکه براق است و همان مرکبی است که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم با آن به معراج رفتند. 💡آن‎قدر از آن الاغ تعریف کرد که خود طرف باورش شد و دید حیف است آن را بفروشد؛ لذا فریاد زد نمی‎فروشم! نمی‎فروشم! و الاغ را پس گرفت. 🌷بدن مؤمن به راستی براق است و با آن عبادت می‎کند و به معراج می‎رود. 💐 هر چه خدا و اولیای خدا می‎گویند تو خوبی و باارزشی، تو باور نمی‎کنی و خودت را بد و کم ‎ارزش می‎دانی. مشکل در باور خودت است. 🌿شخصی که خود را فقیر و بد می‎پندارد،خود را ارزان (به هر گناهی)می‎فروشد! 💥 اگر کسی پیدا شود که بتواند برای او حقّ مطلب را در توصیف ارزش و بزرگی یک دوست اهل بیت علیهم السّلام ادا کند و آن شخص هم آن را باور کند، دیگر حاضر نخواهد شد آن را در قبال متاع کم‎ارزش دنیا بفروشد. 🔸مؤمن نزد خدا شریف است و یک موی او را در قبال همه‎ی زمین و آسمان نمی‎دهد. ?🌺🌕🌺🌕🌺🌕🌺 📘مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب 🔰با ما همراه باشید👇 لینک در ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/787611652C944ad0e6a9 در سروش👇 https://sapp.ir/yasinasr
18.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | وقتی مجری شبکه سعودی ایران اینترنشنال در برنامه‌ ای بمناسبت تولد "محمدرضا پهلوی" تلاش می کرد برنامه را به سمت تطهیر وی هدایت کند، کارشناس برنامه، نقشه هایش را نقشه برآب کرد. #کانال_رسمی_موسسه_پژوهشی_یاسین_عصر 🔰با ما همراه باشید👇 لینک در ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/787611652C944ad0e6a9 در سروش👇 https://sapp.ir/yasinasr
10.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید | به این اعتراف در مورد دختر وزیر سابق گوش کنید ▪️شبنم نعمت زاده همیشه میگفت: من یعنی اداره دارو، اداره دارو یعنی من! 📌پ.ن #پرستو_مروجی 👇👇👇 ➕در این مدت تحریم دارو برای بیماران ، داخلی بوده تا خارجی! #کانال_رسمی_موسسه_پژوهشی_یاسین_عصر 🔰با ما همراه باشید👇 لینک در ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/787611652C944ad0e6a9 در سروش👇 https://sapp.ir/yasinasr