#یه_متنِ_فوق_العااااده
"ردِ پا"
✍یک شب مردی خواب دید؛ که دارد در کنار #ساحل همراه با خدا قدم میزند. روی آسمان صحنه هایی از زندگی او صف کشیده بودند.
✨در همه آن صحنه ها دو ردیف رد پا روی شن ها دیده می شد که یکی از آنها به #خودِ او تعلق داشت؛ و دیگری متعلق به #خدا بود.
هنگامی که آخرین صحنه جلوی چشمانش امد،دید که......
👈🏻بیشتر از یک جفت #رد_پا دیده نمیشود. او متوجه شد که اتفاقا در این صحنه،سخت ترین دوره زندگی او را از سر گذرانده است.
🔻این موضوع، او را ناراحت کرد و به #خدا گفت:خدایا تو به من گفتی که در تمام طول این راه را با من خواهی بود،ولی حالا متوجه شدم که در سخت ترین دوره زندگیم فقط یک جفت رد پا دیده می شود.
سر در نمی آورم که چطور در لحظه ای که به تو احتیاج داشتم #تنهایم گذاشتی.
خداوند جواب داد، من تو را "دوست دارم" و هرگز #ترکت نخواهم کرد.
🌷دوره #امتحان و #رنج،یعنی همان دوره ای که فقط یک جفت رد پا را میبینی زمانی است که من تو را در #آغوش گرفته بودم. 💚
🇮🇷
🌷 #مذهبی_ها_عاشقترند 🌷
کــــانــــال ایـــــتـــــا
https://eitaa.com/yasmotahar
ڪــانــــال ســــروشـــ
https://sapp.ir/mazhab_va_eshg
کــانــال تـــلــــگــــرام
https://t.me/yasmotahar
🍃❤️