eitaa logo
🇵🇸عطرعاشقی🇮🇷
481 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
8.2هزار ویدیو
63 فایل
ارتباط باادمین کانال @Yasyaali
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📝 |  در حلقه لشکر فرشتگان 👈 روایت حاشیه‌های مراسم جشن تکلیف دختران ⭐ حسینیه وزین و موقر همیشگی، شبیه مدرسه دخترانه شده بود! 📍«از کجا اومدید بچه‌ها؟» اولین سؤالی بود که می‌پرسیدم. از همه‌جا بودند. تهران، اراک، تبریز، کاشان، سمنان و حتی دختران مدرسه کپرنشین زهکلوت کرمان. ⭐ اگه آقا اومد دوست دارید بهش چی بگید؟ یاسمین گفت: «من از آقا یه دونه کربلا خواسته‌ام، یه دونه هم دوچرخه صورتی نو!» ⭐ چند تا از بچه‌های معلول را با ویلچر آوردند و نزدیک ما جا دادند. پرستو، یک دختر نابینا را هم توی جمع نشانم داد. ⭐ از صدای جیغ و کف و بالا پایین پریدن بچه‌ها متوجه ورود آقا شدیم. ⭐ آقا نماز مغرب را شروع کردند. ما هم در یکی از صف‌های انتهایی در اتصال به «لشکر فرشته‌ها» به آقا اقتدا کردیم. ⭐ بچه‌ها یک بار دیگر سرودشان را برای آقا اجرا کردند و آقا برایشان دست زدند و با تشویق‌ از شعر و اجرایشان تعریف کردند. ⭐ نماز عشا را هم به جماعت خواندیم و یک هو انگار رستاخیز شد. خیلی صحنه قشنگی بود. آقا «در حلقه لشکر فرشته‌ها» نشسته بودند و عجله‌ای برای رفتن نداشتند. 🔍 ادامه را بخوانید👇 https://khl.ink/f/51883
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 | در حلقه‌ی بهارستان 👈 روایتی از نخستین دیدار نمایندگان مجلس دوازدهم با رهبر معظّم انقلاب اسلامی 🔸شوق دیدار 🔹از خیابان فلسطین که به کشوردوست می‌رسم، پا تند می‌کنم. تندیِ آفتاب بیشتر از گرمای ساعت هشت صبح است؛ به گرمای ظهرگاهیِ نیمه‌ی تابستان می‌ماند. پیشانی‌ام عرق کرده است. ناگهان دل‌شوره می‌گیرم! دست می‌کشم روی جیب پیراهن مشکی‌ام تا مطمئن شوم کارت دیدار را همراهم آورده‌ام. کارت را بیرون می‌آورم و یک بار دیگر نگاه می‌کنم. ـ برادر! کجا؟ سر می‌چرخانم، پاسدار جوانی نگاهم می‌کند و می‌خندد. ـ برای دیدار آقا آمده‌ای؟ بله ... بله ... ببخشید ... باید کارت را نشانتان می‌دادم 🔹به جیب پیراهنم دست می‌کشم، کارت نیست! دلهره و نگرانی می‌ریزد توی قلبم. با دستپاچگیِ تمام، دست راستم را به جیب کت می‌کشم. شقیقه‌هایم داغ شده است، قلبم تُندتُند می‌زند. پاسدار جوان ریسه می‌رود از خنده: استرس نگیر برادر! کارت که دستته. 🔹به دست چپم نگاه می‌کنم که کارت دیدار را محکم گرفته‌ام. خجالت می‌کشم. می‌خندیم هردویمان. اسمم را توی فهرست پیدا می‌کند و با خودکار آبی جلویش تیک می‌زند. 🔹صورت عرق‌کرده‌ام را که می‌بیند، خنده‌اش را پنهان می‌کند و دستش را روی شانه‌ام می‌زند: بچّه‌های خبرنگار همین الان رفتند سمت حسینیّه؛ پا تُند کنی بهشان رسیده‌ای؛ به سلامت؛ التماس دعا؛ آقا را دیدید از جانب ما بچّه‌های پاسدار هم سلام برسانید. 🔹خیابان منتهی به حسینیّه را می‌گیرم و تقریباً می‌دوم. خودم را می‌کشم زیر سایه‌ی درختان کنار حیاط... 🔍 متن کامل را بخوانید: khl.ink/f/57129
🖥 | معصومه؛ دوست علم وجهاد و شهادت، مثل ام یاسر! 👈 روایت رسانه ریحانه KHAMENEI.IR از دیدار خانواده شهیدان معصومه کرباسی و رضا عواضه با رهبر انقلاب 🔸بخش اول - عکسی از شهید سیّدعبّاس موسوی و همسرش امّ‌یاسر روی میز کار من است که خیلی دوستش دارم؛ لای بوته‌ها ایستاده‌اند، دستشان در دستِ هم است، به افق دوری نگاه می‌کنند و خنده‌ی قشنگی روی لب هر دویشان دیده می‌شود. زیرش نوشته: «امّ‌یاسر رفیقة العلم و الجهاد و الشّهادة.» عکس را از پیرمرد خادمی گرفته‌ام که دو سال پیش، درِ مزارِ سیّدعبّاس را در روستای نبی‌شیث بعلبک برایمان باز کرد، بعد هم توضیح داد که سیّدعباس چطور خانه‌ی کوچکی را که در این روستا داشت، حوزه‌ی علمیّه کرد و توانست نیروهایی تربیت کند که هسته‌ی اصلی حزب‌الله لبنان را تشکیل بدهند؛ نیروهایی که فقط یکی‌شان سیّدحسن نصرالله بود. ماشینِ صدمه‌دیده‌ی سیّدعبّاس را توی حیاط آرامگاه، داخل محفظه‌ای شیشه‌ای حفظ کرده بودند. امّ‌یاسر بخش خواهران حوزه‌ی علمیّه را اداره می‌کرد و آن روز، همراه همسر و فرزند چهارساله‌اش سوار ماشین بودند؛ روزی که اسرائیل دیگر نتوانسته بود حضور سیّدعبّاس در لبنان را تحمّل کند و با بالگرد، ماشینش را گلوله‌باران کرد. 🔹چند روز پیش که فیلم حمله‌ی پهپادها به ماشین معصومه کرباسی و رضا عواضه را دیدم، دوباره انگار نحوه‌ی شهادت سیّدعبّاس برایم زنده شد. لابد عواضه خیلی برای اسرائیل هزینه درست کرده بود که پهپادهایشان را فرستاده‌اند تا درون جادّه‌ها بگردند و پیدایش کنند. ولی دوست داشتم بدانم آیا زیرِ تصویرِ دوتاییِ آن‌ها هم می‌شود نوشت «معصومة رفیقة العلم و الجهاد و الشّهادة؟» شاید به خاطر همین سؤالی که در ذهنم آمده بود، خدا طوری رقم زد که به دیدار خانواده‌ی این شهدا با حضرت آقا دعوت شوم و فرصتی باشد که از نزدیک، جواب سؤالم را پیگیری کنم. 🔎 متن کامل را از اینجا بخوانید. khl.ink/f/58074 https://eitaa.com/yassyaali