السلطان🥀
شڪ ندارنم ڪه پس از مرگ ملائڪ گویند
ازدل مقبره برخیزڪه مهمان داریم
ما سراسیمه بپرسیم ڪه آن مهمان کیست
وبگویند ڪه مهمان ز خراسان داریم
#امام رضاقول داده میاد💖💖
منویادت نره لحظه ی آخرم
http://eitaa.com/joinchat/1153040404C9300177263
#شعر
ما ساکن عصر جمعه هاییم...
تو منتظری که ما بیاییم...
غربت چه حکایتِ غریبیست...
آقا تو کجا و ما کجاییم...
اللهم عجل لولیک الفرج
#یاصاحب الزمان
#شعر
http://eitaa.com/joinchat/1153040404C9300177263
آنچنان زیبا تومیخندی که جادو میشوم
مثل یک کودک دمادم پر هیاهو میشوم
تا به گل ها میرسی آنها خجالت میکشند
غنچه ها گل میدهد منهم غزلگو میشوم
پیش من باشی به دستان تو عادت میکنم
گر تو از پیشم روی بسیار ترسو میشوم
هر کجا باشی تو آنجا را بهشتم میکنی
تونباشی پیش من هرلحظه اخمو میشوم
تا قیامت پیش من باش و مرا ترکم نکن
درکنارم توبمانی خوب وخوشرو میشوم
#شعر
#عشق
http://eitaa.com/joinchat/1153040404C9300177263
✨مابرای باتو بودن عمرِخود را باختیم
بدنبودایدوست،گاهیهمتودلمیباختی
#فاضلنظری
#شعر
https://eitaa.com/yase_ya_ali
در مجلسى از ژولیده نیشابوری پرسیدند، میتوانی فی البداهه شعری بگویی که ده تا کلمه "دل" در آن باشد و هرکدام معانی مختلفی داشته باشند؟
ژولیده رباعی زیر را در همون مجلس سرود:
ﺩﻟﺒﺮﯼ ﺑﺎ ﺩﻟﺒﺮﯼ ﺩﻝ ﺍﺯ ﮐﻔﻢ ﺩﺯﺩﯾﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﻫﺮﭼﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﺩﻝ، ﺳﻨﮕﺪﻝ ﻧﺸﻨﯿﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
ﮔﻔﺘﻤﺶ ﺍﯼ ﺩﻟﺮﺑﺎ، ﺩﻟﺒﺮ ﺯ ﺩﻝ ﺑﺮﺩﻥ ﭼﻪ ﺳﻮﺩ؟
ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺩﻝ ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ
#شعر
https://eitaa.com/yase_ya_ali
در حضور خارها هم میشود
یک یاس بود . . .
در هیاهوی مترسکها
پر از احساس بود . . .
می شود حتی
برای دیدن پروانه ها . . .
شیشه های مات یک متروکه را الماس بود . . .
دست در دست پرنده . . .
بال در بال نسیم . .
ساقه های هرز این اندیشه ها را
داس بود . . .
کاش می شد
حرفی از " ای کاش "
ها هرگز نبود . . .
هر چه بود احساس بود و
عشق بود و
یاس بود . . .!!
#شعر
https://eitaa.com/yase_ya_ali
گاهی دلت برای غزل، تنگ میشود
گاهی همان غزل، چه بدآهنگ میشود
گاهی همان دلی که از آیینه، صاف بود
درگیر ودار حادثه، چون سنگ میشود
گاهی فرار میکنی از ذات خویشتن
"گاهی دلت برای خودت،تنگ میشود"
🌷#غزل
#شعر
https://eitaa.com/yase_ya_ali
میگذاری پا به شعرم ،شور برپا میشود
حس بی اندازه ام هر بارمعنا میشود
تا کنارم میرسی قلبم پریشان میکنی
پیش آواز صدایت،عشق شیدا میشود
هر دمی از من بگیری آن نگاه نافذت
بیشتر در چشم من عشقت هویدا میشود
گرچه مخفی میکنم از دیگران گاهی تو را
در غزلهایم کماکان عشق،پیدا می شود
#شعر
https://eitaa.com/yase_ya_ali
لطف کن، از وسطِ خاطره هایم برخیز
دورشو ای شبِ بی حوصلگی در پاییز
با تو شاعر شدنم عینِ بلاتکلیفی ست
دست بردار از این در به درِ بی همه چیز
ریخته در بم ِ تنهاییِ من آوارت
در تو چادر زده ام ای گُسلِ حادثه خیز
پیله کردم به تو وُ شعر تنیدی در من
از تو آغاز شدم ای شبِ پروانه ستیز
به خیابان ، به دلِ نازکِ باران زده ام
که ندارم به جز آغوشِ خودم راهِ گریز
چه کنم؟ شهرِ پر از فته یِ چشمانت را
که به من زل زده از قاب شکسته سر میز
که تو هم دردی و هم مرهمِ تنهایی هام
لاعلاجیِ تو غیر از تو ندارد تجویز
#شعر
http://eitaa.com/joinchat/1153040404C9300177263
یکی آمد که دنیایش شروعی تازه در من بود
پر از احساس موسیقی شبیه لحن سوسن بود
ردیف آرزوهایش، کمی تا قسمتی ابری
نگاه ساده اش اما، همیشه صاف و روشن بود
حریم پاک مریم را به کرکس ها نمی بخشید
برایش ناز سنجاقک، همیشه سهم لادن بود
به زخم گل نمی خندید، مهتابی تر از شب بود
همیشه بود و می آمد، ولی از جنس رفتن بود
شبی در شعر من گم شد، کسی که با غزل آمد
عزیزی بود که دنیایش، شروعی تازه در من بود
#شعر
http://eitaa.com/joinchat/1153040404C9300177263
و به گفته صائب:
ما ره نزدیک، دور از طبع کاهل کرده ایم
در میان ره ز غفلت خواب منزل کرده ایم
این بادیه از کاهلی توست پر از خار
از خار شود ساده اگر گرم برانی
در گرشاسب نامه می خوانیم:
دهد کاهلی هرکسی را گزند
درِ دانش و روزی آرد به بند
تو را چون نباشد غم کار خویش
غم تو ندارد کسی از توبیش
#صائب
#شعر
http://eitaa.com/joinchat/1153040404C9300177263
🕊 همه ما عاشق
آفریده شدهایم
اما معشوقمان را
خودمان انتخاب
میکنیم...
#علی_صفایی_حائری
#شعر
http://eitaa.com/joinchat/1153040404C9300177263