#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#امام_رضا_ع_شهادت
کعبۀ اهل ولاست، صحن و سرای رضا
شهر خراسان بُوَد، کربوبلای رضا
در صف محشر خدا مشتری اشک اوست
هر که در اینجا کند، گریه برای رضا
کیست پناه همه جز پسر فاطمه؟
چیست رضای خدا غیر رضای رضا؟
بر سر دستش برند هدیه برای خدا
ریزد اگر دُرّ اشک، دیده به پای رضا..
نغمۀ قدّوسیان بود به آمین بلند
حیف که خاموش شد صوت دعای رضا
یاد کند گر دَمی، زآن جگرِ چاک چاک
خون جگر جوشد از، خشت طلای رضا
از در باب الجواد، میشنوم دم به دم
یا ابتای پسر، وا ولدای رضا
بوسه به قبرش زدم، تازه ز طوس آمدم
باز دلم در وطن، کرده هوای رضا
گر برود در جنان، یا برود در جحیم
بر لبِ میثم بُوَد، مدح و ثنای رضا
✍️ #غلامرضا_سازگار
💎 یا زهرا (سلام الله علیها):
🆔 @yasyazahra213
بـه کعبـه روی نهـادم کـه دور یـار بگردم
کجـای خانـه بـه دنبـال آن نگـار بگـردم
میان این همه حاجی کجاست حاجی زهرا؟
کـه هـر نـفس بـه فدایش هزار بار بگردم
مقام و زمزم و رکن و حطیم را همه گشتم
کنـار حجـر روم، یـا بـه مستجـار بگردم؟
میـان خلـق دویـدم که در کنار تو باشم
بگـو چقـدر بـه هر گوشه و کنار بگردم
دلم گرفته بگـو ای عزیـز فاطمـه تا کی...
تو را نبینم و بر گِرد ایـن جـدار بگردم؟
به شوق این که فقط زیر سایۀ تو بمیرم
چو آفتاب به هر کوه و کوهسار بگردم
اگر چـه گَردِ رهم، با نسیم در به درم کن
که در هوات به هر شهر و هر دیار بگردم
خدا گـواست که نـومید نیستم ز وصالت
اگر چـه دور تو تـا دور روزگار بگردم
بـه انتظار قسـم بـا خـود این قرار نهادم
که در هـوای تـو تـا وقت انتظار بگردم
عنـایتی کـه همـه عمـر «میثم» تو بمانم
بسـانِ میثـمِ تـو دور چـوبِ دار بگردم
✍️ #غلامرضا_سازگار
🌸🌹🌸🌹🌸
#یازهرا(سلام الله علیها):
🆔 @yasyazahra213
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_ولادت
امشب بـشیـر از جانب حـیِّ تعـالی آمده
گوید که یاسینی دگر از صُلب طاها آمده
یــا کــوثــری از دامـن امابــیـهــا آمــده
چـارم عـلی در مجـمع اولاد زهـرا آمده
از نـسل مصباح الـهـدی هـادی به دنـیا آمده
نور هدایت تـافـتـه هم در عـرب هم در عجـم
کهف التقی، بدرالشرف، نورالهدا، ابنالرضا
رُخْ رحمة للعـالمین، هیبتْ علیِ مرتضی
قرآن از پا تا به سر، توحید از سر تا به پا
هر دیده بر او یک حرم، هر دل بر او یک سامرا
هم وجـه ذات کـبـریـا، هـم نـجـل خـتمالانـبـیا
آیـیـنـۀ حُـسـنِ قَـدم، بـگـذاشـت در عـالـم قـدم
از آیۀ «اللهُ نور» افکـنـده گـل سیمای او
نام دلآرایش علی، قـلب محـمّد جای او
در چشم عرش کبریا پیداست جای پای او
دل، حج بجا آرد ولی در طوف سامرّای او
جود و کرم، بذل و عطا، یک قطره از دریای او
عالم اگر سائل شود در پیش بـذل اوست کم
چشم عطا بر درگه و چشم کرم بر دامنش
یعقوبهـا بینـا شوند از نفخـۀ پیراهـنش
نور الهـی در دلش، روح محمّـد در تنش
قرآن، کتـاب منقـبت؛ مداح ذات ذوالمنش
شیرین دعای جـامعه از منطق شور افکنش
بیـن زیـارات دگر، این جـامعـه گـشـته عَـلَـم
باغ بهشت من بُود صحن و سرای سامره
مرغ دلـم دائـم زند پَر در هـوای سامره
تا چهره بگذارم شبی بر جایجای سامره
سعی و صفا و مروهام باشد صفای سامره
ای کاش یارب میشدم عمری گدای سامره
هرچند دائم خـویش را بـیـنـم کـنار آن حـرم
ای آفـتاب شهرِ دل، روی جهـانآرای تو
ای گشته زیبایی خجل از طلعت زیبای تو
روی خدا را اهل دل دیدند در سیمای تو
نور خدا میتابـد از سرداب سامرّای تو
دُر کـرامت ریخـتـه از لعـل گـوهـر زای تو
در زیر بارِ دِیـنِ تو پُـشت فـلک گردیده خَم
تو وجه حی داوری، یابنالجواد ابنالرضا
تو احمدی، تو حیدری، یابنالجواد ابنالرضا
تو جسم ایمان را سری، یابنالجواد ابنالرضا
تو روح را بال و پری، یابنالجواد ابنالرضا
از هرچه گویم برتری، یابنالجواد ابنالرضا
چون مینگارم وصف تو، در دست میلرزد قلم
من عبد بیپا و سرم؛ اما سر و سرور تویی
ساحل تویی، دریا تویی، کشتی تویی، لنگر تویی
گمگشتگان را تا ابد، هادی تویی، رهبر تویی
علم و کمال و فضل را، گردون تویی، محور تویی
لبتشنگـانِ نور را، ساقی تویی، ساغـر تویی
باشد که از لطف و عطا جامی کنی برما کرم
تو هادی و با نور خود ما را هدایت میکنی
تو دوستان خویش را مست ولایت میکنی
در گیرودار حشر هم، از ما حمایت میکنی
بر خصم خود هم بس که آقایی عنایت میکنی
بر ما عنایت نه، که لـطف بینهـایت میکنی
ای وصف تو خیرالکلام، ای لطف تو خیرالنِعَم
ای داده ذات حق تو را بر خَلقِ عالم برتری
جـِّد امـام منـتظـر! باب امـام عـسکری!
جوشد ز تیغ مهدیات نور عدالتگستری
از ما سراسر تیرگی، از تو همه روشنگری
میثم کند با مـدح تو پیـوسته گوهـر پروری
باشد که جوشد مـدح تو از خـامۀ او دمبهدم
✍ #غلامرضا_سازگار
🌸🌹🌸🌹🌸
#یازهرا(سلام الله علیها):
🆔 @yasyazahra213
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_ولادت
امشب بـشیـر از جانب حـیِّ تعـالی آمده
گوید که یاسینی دگر از صُلب طاها آمده
یــا کــوثــری از دامـن امابــیـهــا آمــده
چـارم عـلی در مجـمع اولاد زهـرا آمده
از نـسل مصباح الـهـدی هـادی به دنـیا آمده
نور هدایت تـافـتـه هم در عـرب هم در عجـم
کهف التقی، بدرالشرف، نورالهدا، ابنالرضا
رُخْ رحمة للعـالمین، هیبتْ علیِ مرتضی
قرآن از پا تا به سر، توحید از سر تا به پا
هر دیده بر او یک حرم، هر دل بر او یک سامرا
هم وجـه ذات کـبـریـا، هـم نـجـل خـتمالانـبـیا
آیـیـنـۀ حُـسـنِ قَـدم، بـگـذاشـت در عـالـم قـدم
از آیۀ «اللهُ نور» افکـنـده گـل سیمای او
نام دلآرایش علی، قـلب محـمّد جای او
در چشم عرش کبریا پیداست جای پای او
دل، حج بجا آرد ولی در طوف سامرّای او
جود و کرم، بذل و عطا، یک قطره از دریای او
عالم اگر سائل شود در پیش بـذل اوست کم
چشم عطا بر درگه و چشم کرم بر دامنش
یعقوبهـا بینـا شوند از نفخـۀ پیراهـنش
نور الهـی در دلش، روح محمّـد در تنش
قرآن، کتـاب منقـبت؛ مداح ذات ذوالمنش
شیرین دعای جـامعه از منطق شور افکنش
بیـن زیـارات دگر، این جـامعـه گـشـته عَـلَـم
باغ بهشت من بُود صحن و سرای سامره
مرغ دلـم دائـم زند پَر در هـوای سامره
تا چهره بگذارم شبی بر جایجای سامره
سعی و صفا و مروهام باشد صفای سامره
ای کاش یارب میشدم عمری گدای سامره
هرچند دائم خـویش را بـیـنـم کـنار آن حـرم
ای آفـتاب شهرِ دل، روی جهـانآرای تو
ای گشته زیبایی خجل از طلعت زیبای تو
روی خدا را اهل دل دیدند در سیمای تو
نور خدا میتابـد از سرداب سامرّای تو
دُر کـرامت ریخـتـه از لعـل گـوهـر زای تو
در زیر بارِ دِیـنِ تو پُـشت فـلک گردیده خَم
تو وجه حی داوری، یابنالجواد ابنالرضا
تو احمدی، تو حیدری، یابنالجواد ابنالرضا
تو جسم ایمان را سری، یابنالجواد ابنالرضا
تو روح را بال و پری، یابنالجواد ابنالرضا
از هرچه گویم برتری، یابنالجواد ابنالرضا
چون مینگارم وصف تو، در دست میلرزد قلم
من عبد بیپا و سرم؛ اما سر و سرور تویی
ساحل تویی، دریا تویی، کشتی تویی، لنگر تویی
گمگشتگان را تا ابد، هادی تویی، رهبر تویی
علم و کمال و فضل را، گردون تویی، محور تویی
لبتشنگـانِ نور را، ساقی تویی، ساغـر تویی
باشد که از لطف و عطا جامی کنی برما کرم
تو هادی و با نور خود ما را هدایت میکنی
تو دوستان خویش را مست ولایت میکنی
در گیرودار حشر هم، از ما حمایت میکنی
بر خصم خود هم بس که آقایی عنایت میکنی
بر ما عنایت نه، که لـطف بینهـایت میکنی
ای وصف تو خیرالکلام، ای لطف تو خیرالنِعَم
ای داده ذات حق تو را بر خَلقِ عالم برتری
جـِّد امـام منـتظـر! باب امـام عـسکری!
جوشد ز تیغ مهدیات نور عدالتگستری
از ما سراسر تیرگی، از تو همه روشنگری
میثم کند با مـدح تو پیـوسته گوهـر پروری
باشد که جوشد مـدح تو از خـامۀ او دمبهدم
✍ #غلامرضا_سازگار
🌸🌹🌸🌹🌸
#یازهرا(سلام الله علیها):
🆔 @yasyazahra213
#حضرت_زهرا_س_مدح
اگر بال و پرم بخشند، بی زهرا نمیخواهم
وگر جان و سرم بخشند، بی زهرا نمیخواهم
اگر روز قیامت از عطش جانم به لب آید
شراب کوثرم بخشند، بی زهرا نمیخواهم
اگر آب بقا ریزند، بی حیدر نمینوشم
و گر چشم ترم بخشند، بی زهرا نمیخواهم
اگر سلمان شوم بی مهر زهرا، نامسلمانم
خلوص بوذرم بخشند، بی زهرا نمیخواهم
اگر چون نخل خشکی باشم و از روضهی رضوان
همه برگ و برم بخشند، بی زهرا نمیخواهم
اگر با آن همه فیض مِنی در ماه ذیحجّه
وقوف مشعرم بخشند، بی زهرا نمیخواهم
اگر با دست جبریل امین پروانهی جنّت
به صبح محشرم بخشند، بی زهرا نمیخواهم
اگر از کلّ سادات ملک بر قلّهی گردون
مقام برترم بخشند، بی زهرا نمیخواهم
اگر بر مسند شاهی به بام عرش بنشینم
هزاران کشورم بخشند، بی زهرا نمیخواهم
اگر از کثرت اشک سحر در خلوت شبها
دو دریا گوهرم بخشند، بی زهرا نمیخواهم
اگر دائم بمیرم وز نفسهای مسیحایی
روان بر پیکرم بخشند، بی زهرا نمیخواهم
اگر با جام خضر از چشمهی آب بقا هر دم
حیات دیگرم بخشند، بی زهرا نمیخواهم
کیام من! «میثمم!» عمری گدای کوی زهرایم
و گر صد افسرم بخشند، بی زهرا نمیخواهم
✍ #غلامرضا_سازگار
#یازهرا(سلام الله علیها):
🆔 @yasyazahra213
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_مناجات
ای گوهر کلام محمد ثنای تو
تا حشر افتخار ولایت ولای تو
هم کوثر خدایی و هم دخت مصطفی
هم آمده است امّ ابیها ثنای تو
پیغمبری که جان همه انبیا فداش
فرمود با تو جان محمد فدای تو
با آنکه نیست روی خداوند دیدنی
پیداست در جمال تو، وجه خدای تو
پیغمبران، ملائکه، حوریّه، جنّ و انس
دارند احتیاج به ذکر دعای تو
تا صبح حشر حسرت بیماریاش بوَد
آید اگر مسیح به دارالشفای تو
هرگز نگه به وادی سینا نمیکند
گر بنگرد کلیم به دارالولای تو
امواج نور سر زده از خانهی گلین
بوی بهشت میدمد از خاک پای تو
بیت الحرام خواجهی اسراست حجرهات
آرد ملک طواف، به دور سرای تو
گلبوسههای پشت هم ختم انبیا
پیداست روی آبلهی دستهای تو
در حیرتم که روی تو را دید در بهشت
آدم نداد جان ز چه بر رو نمای تو؟
سوگند میخورم به خدا تا خدا خداست
بیگانه با خدا نشود، آشنای تو
حوّا امید داشت شود فضهی درت
آدم شد از بهشت، برون در هوای تو
تصویر توست، خندهی گلخانهی بهشت
بوی خداست، در نفس دلربای تو
پیغمبر و خدا و رسول و ائمهاند
با حُسن اتفاق، مدیحت سرای تو
آن روزها که صحبتی از ماسوا نبود
کوثر نداشت، ذات الهی سوای تو
پیش از ظهور عالم خلقت، هماره بود
آغوشِ غیبِ ذاتِ خداوند، جای تو
والله بهترینِ کسانند در زمین
ابنا و شوی و امّ و بنات و نیای تو
مُلک وجود در حرمت گشته ناپدید
کی گفته گم شده حرم با صفای تو؟
محدود نیست بحر عنایات رحمتت
وصل است بر عطای الهی، عطای تو
آگاه نیست کس به جز از ذات ذوالجلال
از بدو ابتدای تو و انتهای تو
گر جنّ و انس، حاتم طایی شوند باز
باید زنند بوسه به خاک گدای تو
حقّا که شد گشوده ز بازوش ریسمان
مشکل گشا به پنجهی مشکلگشای تو
تاریخ شاهد است که آید هنوز هم
از مسجد مدینه صدای رسای تو
گویی فقط رسول خدا حرف میزند
وقت خطابه با دو لب جانفزای تو
با آنکه از صدای تو هفت آسمان گریست
انگار هیچ کسی نشنیده صدای تو
حتی یکی نگفت به زهرا ستم شده
حتی نکرد گریه کسی از برای تو
هرگز نگشت چون تو کسی در وطن غریب
بالله نبود این همه غربت، سزای تو
اجر رسالت پدرت خوب شد ادا
گردید تازیانهی امّت، جزای تو
ای یاس نیلی نبوی! کاش خورده بود
آن تازیانهها به تن ما به جای تو
تا روز حشر کاسهی خون جگر شود
چشمی که تر نگشت ز اشک عزای تو
باید به "میثمت" دُر مضمون عطا کنی
تا گوهر قصیده بریزد به پای تو
✍ #غلامرضا_سازگار
#یازهرا(سلام الله علیها):
🆔 @yasyazahra213
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
امروز روز عید هستی آفرین است
عیدی که از هست آفرینش آفرین است
امشب به فُلک آفرینش نوح دادند
بار دگر بر جسم احمد روح دادند
نوری که از سیب بهشت آن شب درخشید
امشب به چشم آفرینش نور بخشید
ای چار سادات بهشت اینک کجایید؟
کلثوم، ساره، آسیه، مریم بیایید
چون اختران امشب به گرد ماه باشید
پروانهی شمع رسول الله باشید
اطراف آن پاکیزه مادر را بگیرید
تطهیر و قدر و نور و کوثر را بگیرید
قرآن روی دست احمد را ببینید
در دامن احمد محمد را ببینید
پیغمبر و زهرا و حیدر یک وجودند
روز ازل تصویر یک آیینه بودند
این هر سه یک نورند و دارای سه اسماند
در اصل یک روح مجرد در سه جسماند
ای روح پاک و جسم پاکت آسمانی
ای مصطفی را صورتت "سبع المثانی"
دست تو بالای سر خلق دو عالم
پایت به چشم حاملان عرش اعظم
تو آسمان آسمانها در زمینى
محکمترین رکن امیرالمؤمنینى
وصف تو از قول نبی «روحی فداها"ست
تطهیر و قدر و کوثر و یاسین و طاهاست
دست تو دست کبریا در آستین است
اعضای تو اعضای ختم المرسلین است
چشم تو در چشم محمد «حا و میم» است
ابروت «بسم الله رحمان و رحیم» است
آدم چو در امواج غم نام تو را گفت
ذات الهی توبه او را پذیرفت
تو کیستی که عقل کل گوید فدایت
یا دست بوسد یا که خیزد پیش پایت
تو کیستی که روز و شب ختم نبوت
کرده زیارت خانهات را پنج نوبت
تو کیستی که ذات حق خوانده عزیزت
اعجاز مریم آید از دست کنیزت
تو کیستی؟ من کیستم تا از تو گویم؟
گیرم دهان خویش از کوثر بشویم
آخر چه گویم تا نریزد آبرویم
طوطی شوم تا هرچه گویی من بگویم
در حشر امت هرچه دارند از تو دارند
پیغمبران هم بانگ یا زهرا برآرند
آید ندا از جانب ذات الهی
محبوبهام! از من طلب کن هرچه خواهی
گو خلق را بر عصمت و پاکیت بخشم
بر وصلههای چادر خاکیت بخشم
امروز در بین خلایق داوری کن
هم اولیا، هم انبیا را مادری کن
آن روز باشد روز داد زینبینات
آن روز خون جوشد ز رگهای حسینت
آن روز حکم از خالق یکتا بیاید
هرکس که زهرایی است با زهرا بیاید
روزی که امتها ز دوزخ میهراسند
هم فاطمه هم شیعهاش را میشناسند
آتش کجا و ما کجا؟ کی باور ماست
ما با همه گفتیم زهرا مادر ماست
روز قیامت روز وانفساست فردا
ای وای بر آنکس که بی زهراست فردا...
✍ #غلامرضا_سازگار
#یازهرا(سلام الله علیها):
🆔 @yasyazahra213