✍تفسیر سوره قیامت(۴)
پیام ها:
1- در نزد خداوند،وقوع قیامت قطعی است و لذا به آن سوگند می خورد. «لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَهِ»
2- یکی از ویژگی های انسان،داشتن وجدان اخلاقی و شناخت فطری خوبی ها و بدی ها و سرزنش و ملامت خود یا دیگران به هنگام انجام بدی ها است.
«بِالنَّفْسِ اللَّوّامَهِ»
3- در میان سه نفس امّاره،مطمئنّه و لوّامه،آن که به سرزنش ها و حسرت های روز قیامت شباهت دارد،نفس لوّامه است. لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَهِ ... بِالنَّفْسِ اللَّوّامَهِ
4- ایمان به معاد مانع از انجام فسق و فجور است.لذا آنان که بنای بر انجام گناه و فجور دارند،معاد را زیر سؤال می برند. «بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ یَسْئَلُ أَیّانَ یَوْمُ الْقِیامَهِ»
5-منکران معاد،بر اساس پندار و خیال به انکار قیامت می پردازند نه استدلال و دلیل و برهان. «أَ یَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ»
6- اعضا و جوارح و استخوان های پوسیده و پراکنده،در قیامت قابل جمع آوری است. «نَجْمَعَ عِظامَهُ»
7- معاد جسمانی است و در قیامت وجود انسان از استخوانهای خودش است.
«نَجْمَعَ عِظامَهُ»
8-نقل پندارهای باطل و ردّ آنها جایز است. أَ یَحْسَبُ ... بَلی قادِرِینَ
9- آفریده خداوند،دارای نظم و نظام است،چه در دنیا: «الَّذِی خَلَقَ فَسَوّی» و چه در آخرت: «نُسَوِّیَ بَنانَهُ»
10- انسان قیامت،همان انسان دنیایی است. «بَلی قادِرِینَ عَلی أَنْ نُسَوِّیَ بَنانَهُ»
11- خداوند به انسان قدرت انتخاب و اختیار و اراده عطا کرده است و او می تواند بر خلاف عقل و فطرت و آگاهی خود تصمیم بگیرد. «بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ»
12- بسیاری از کسانی که قیامت را انکار می کنند مشکل علمی ندارند،بلکه از نظر روانی انکار آنان برای آن است که به خیال خود راه را برای خواسته های خود باز کنند. «یُرِیدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ»
فَإِذا بَرِقَ الْبَصَرُ وَ خَسَفَ الْقَمَرُ وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ یَقُولُ الْإِنْسانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّکَلاّ لا وَزَرَ إِلی رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ یُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ یَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ أَخَّرَ بَلِ الْإِنْسانُ عَلی نَفْسِهِ بَصِیرَهٌ وَ لَوْ أَلْقی مَعاذِیرَهُ
پس آنگاه که(در آستانه قیامت)چشم ها خیره گردد.و ماه تاریک شود و خورشید و ماه جمع شوند.در آن روز انسان خواهد گفت:گریزگاه کجاست؟ هرگز،ملجأ و پناهگاهی نیست.آن روز قرارگاه فقط نزد پروردگار توست.آن روز انسان به آنچه پیش فرستاده و آنچه به جا گذاشته است خبر داده می شود.با آن که انسان بر(نیک و بد)نفس خویش بینا است(که چه کرده و چه می کند).اگر عذرهایی بتراشد.
🔰یاوران قرآن
http://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
✍قصه های قرانی
📖یاجوج و ماجوج(۱)
یأجوج و مأجوج که بودند؟/ ذوالقرنین پیامبر بود؟
یکی از داستان های جالب قرآنی، داستان یاجوج و ماجوج و مواجه ذوالقرنین با آنهاست.
در دو جای قرآن از یاجوج و ماجوج نام برده شده است. در آیه96 انبیاء و در انتهای سوره کهف که در باره ذوالقرنین و سفرهایش سخن گفته می شود.
"حَتَّى إِذا بَلَغَ بَیْنَ السَّدَّیْنِ وَجَدَ مِنْ دُونِهِما قَوْماً لا یَکادُونَ یَفْقَهُونَ قَوْلاً . قالُوا یا ذَاالْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجاً عَلى أَنْ تَجْعَلَ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ سَدًّا"
((و هم چنان به راه خود ادامه داد) تا به میان دو کوه رسید، و در آنجا گروهى غیر از آن دو را یافت که هیچ سخنى را نمىفهمیدند. (آن گروه به او) گفتند اى ذو القرنین یاجوج و ماجوج در این سرزمین فساد مىکنند آیا ممکن است ما هزینهاى براى تو قرار دهیم که میان ما و آنها سدى ایجاد کنى.)(93 و 94 کهف)
ذوالقرنین به سرزمینی می رسد که مردمش در سطح پایینی از تمدن بودند و در سخن گفتن(یا فهم و درک سخن) که یکی از نشانه های تمدن است ضعیف و عقب مانده بودند و بین دو کوه زندگی می کردند، این مردم از دست اقوام یاجوج و ماجوج در رنج و عذاب بودند که از پشت کوه ها به آنها حمله می کردند و آنها را غارت می کردند.
مردم این سرزمین به ذوالقرنین پیشنهاد کردند که مالى را از ایشان بگیرد و میان آنان و یاجوج و ماجوج سدى ببندد که مانع از تجاوز آنان بشود.
ذوالقرنین پیشنهاد آنها را پذیرفت و به آنها گفت: " آنچه را خدا در اختیار من گذارده بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد مىکنید) مرا با نیرویى یارى کنید، تا میان شما و آنها سد محکمى ایجاد کنم."(95 کهف)
سپس از آنها خواست یاریش کنند."قطعات بزرگ آهن براى من بیاورید (و آنها را به روى هم قرار داد) تا کاملا میان دو کوه را پوشانید، سپس گفت (آتش در اطراف آن بیفروزید و) در آتش بدمید، (آنها دمیدند) تا قطعات آهن را سرخ و گداخته کرد، گفت (اکنون) مس ذوب شده براى من بیاورید تا به روى آن بریزم.(سرانجام آن چنان سد نیرومندى ساخت) که آنها قادر نبودند از آن بالا روند و نمىتوانستند نقصى در آن ایجاد کنند."(96 و 97 کهف)
پس از بنای سد، ذوالقرنین گفت: "این از رحمت پروردگار من است اما هنگامى که وعده پروردگارم فرا رسد آن را در هم مىکوبد و وعده پروردگارم حق است."
این سد خود رحمتى از پروردگار بود، یعنى نعمت و سپرى بود که خداوند با آن اقوامى از مردم را از شر یاجوج و ماجوج حفظ فرموده و وقتی وعده خدا رسد آن را در هم می کوبد و منظور از وعده، وعدهاى است که پروردگار در خصوص آن سد داده بوده که به زودى یعنى در نزدیکىهاى قیامت آن را خرد مىکند، در این صورت وعده مزبور پیشگویى خدا بوده که ذو القرنین آن را خبر داده و یا همان وعدهاى است که خداى تعالى در باره قیام قیامت داده است و گفته شده شکسته شدن سد ذوالقرنین از نشانه های قیامت است.
درباره اینکه ذوالقرنین چه کسی بوده نظرات متعددی وجود دارد ،اما در روایات پیامبر(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت(علیهم السلام) آمده:" او پیامبر نبود بلکه بنده صالحى بود."
و درباره اینکه این دو قوم یاجوج و ماجوج که بودند نیز نظرات زیادی وجود دارد.
در برخی روایات آمده که از نژاد ترک از اولاد یافث بن نوح بودند، و در زمین فساد مىکردند. ذو القرنین سدى را که ساخت براى همین بود که راه رخنه آنان را ببندد.
در بعضى روایات دیگر آمده که این قوم از نظر نیروى جسمى و شجاعت به حدى بودهاند که از هیچ حیوان و یا درنده و یا انسانى نمىگذشتند مگر آنکه آن را پاره پاره کرده مىخوردند. و نیز از هیچ کشت و زرع و یا درختى نمىگذشتند مگر آنکه همه را میچریدند، و از هیچ نهرى برنمىخورند مگر آنکه آب آن را میخوردند و آن را خشک مى کردند.
و نیز روایت شده که سه طائفه بودهاند:
یک طائفه مانند ارز بودهاند که درختى است بلند.
طائفه دیگر طول و عرضشان یکسان بوده و از هر طرف چهار زرع بودهاند، و طائفه سوم که از آن دو طائفه شدیدتر و قوىتر بودند هر یک دو لاله گوش داشته اند که یکى از آنها را تشک و دیگرى را لحاف خود مى کرده، یکى لباس تابستانى و دیگرى لباس زمستانى آنها بوده اولى پشت و رویش داراى پرهایى ریز بوده و آن دیگرى پشت و رویش کرک بوده است. بدنى سفت و سخت داشتهاند.کرک و پشم بدنشان بدنهایشان را مى پوشانده.
و روایت شده که قامت هر یک از آنها یک وجب و یا دو وجب و یا سه وجب بوده است.
و همچنین در روایات آمده که یاجوج یک قوم و ماجوج قومى دیگر و امتى دیگر بوده اند، و هر یک از آنها چهار صد هزار امت و فامیل بودهاند، و به همین جهت جز خدا کسى از عدد آنها خبر نداشته.
🔰یاوران قرآن
http://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
شعر خداشناسی خردسال.pdf
4M
🔶مجموعه شعر "خداشناسی " ویژه خردسالان🔶
🍒بیست شعر انتخاب شده از شاعران برتر عرصه کودک با موضوع مفهوم خداشناسی وتوحید وآشنایی با صفات خدا با نگاه به مخلوقات و نشانه های او ویژه مقطع پیش دبستان🎈
#شعر #خردسال
🌳یاوران قرآن @yavaranQoran
#تلنگر
هر چیزی را اگر رهایش کنی، پژمرده میشود.
به جز #قرآن، که اگر رهایش کنی، خودت پژمرده خواهی شد.
چون قرآن، شفا و درمانِ همهی ماست.
خداوند در آیه ۸۲ سوره اسراء میفرماید: ...
👈 برای دیدن ادامه مطلب تصویر باز شود
و ما آنچه را برای مومنان مایه درمان و رحمت است از قرآن نازل می کنیم
👈اگر میخواهی پژمرده نشوی
به #قرآن رجوع کن.
بدون قرآن نباش
🔸یاوران قرآن @yavaranQoran