6.pdf
725.4K
🌸پی دی اف کتاب بابای #مهربان همه
🌺سوالات #نوجوانان درباره امام زمان عج
🌹نویسنده استاد #محمودی
@yavaranQoran
✍ #تفسیر سوره عبس(۱)
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم» به نام خداوند بخشنده مهربان. دیگران كاری دستشان نیست.
به نام نامی كی؟ بت ها؟ ابرقدرت ها؟ به نام كی؟ به كسی تكیه كنیم كه خودش باشد. الآن همین جا كه شما تشریف دارید كاخ مثلا ناصرالدین شاه بود، كو ناصر الدین شاه؟ الآن اردوگاه شهید عزیز باهنر است. كو كارتر؟ كو ریگان؟ به چه كسی تكیه كنیم؟
1- تكیه بر خدا و توجه به ارزشها
«بِسْمِ اللَّهِ» : به نام او «الله» توكل براو. عشق او، حب او، كه رحمان و رحیم است. هم می دهد و هم به همه می دهد. لطفش از روی مهربانی است، بخشنده مهربان است نه بخشنده محاسبه گر. دیگران یا نمی بخشند و یا اگر می بخشند محاسبه می كنند. می گوید: فندق می اندازم تا گردو برگردد، علف بدهم تا شیر بدوشم. خدا بخشنده محاسبه گر نیست، بخشنده مهربان است. ما می گوییم: كاسه جایی رود كه قدح باز آید. «عَبَسَ وَ تَوَلَّی» (عبس/1)عبوس كرد؟ ! و پشت كرد؟ ! چهره در هم كشید؟ ! روی برتافت؟ چرا؟ ! «أَنْ جاءَهُ الْأَعْمی» (عبس/2)این قصه ای دارد. مؤذن پیامبر (ص) بلال بود. یك مؤذن دیگر هم بود. به نام عبدالله بن مكتوم منتهی چون او نابینا بود گاهی اوقات اذان را اشتباه می گفت. گاهی زود و گاهی دیر می گفت. و لذا سفارش كردند كه با اذان بلال نماز بخوانید نه با اذان ابن مكتوم.
منتهی جلوی اذان گفتن او را هم نمی گرفتند. او دقت بلال را نداشت اما به هر حال اذان می گفت. سوره عبس و تولی درباره اوست. قبر ایشان در باب الصغیر سوریه است. از اصحاب پیغمبر (ص) و نابینا بود. (نابینا شده بود) یكروز وارد مجلسی شد. پیغمبر اسلام (ص) با افرادی مشغول صحبت بودند. در آن جلسه افراد معروف و سرشناسی حضور داشتند. تا این مكتوم وارد شد شروع كرد و رسول خدا را صدا زد: یا رسول الله، یا محمد. یكنفر در جلسه عبوس كرد. چرا؟ ! كه این چه كسی است كه آمده؟ نابینا چرا به جلسه اشراف آمده است؟ او كه به كلاس ما نمی خورد. عبوس كرد. تو چرا عبوس كردی؟ به خاطر لباس كهنه اش؟ !
2- عبس و تولی فراتر از زمان و مكان
این عبوس كردن در جامعه ما هست. عبوس ها وقتی می خواهند به پارك بروند مادرشان را نمی برند؟ ! وقتی می گوید: كجا می روید؟ می گوید: می رویم دكتر! ! ؟ یعنی نمی خواهند آن پیرزن را با خود ببرند. حتی در مكه هم همینطور است. جوانها سریع جیم می شوند، حاجی ها جیم می شوند. پولدارها جیم می شوند. برخی از كسانی كه ماشین دارند، تا چشمشان به آشنایی می افتد سریع سرشان را پایین می اندازند تا مبادا آن شخص او را ببیند و او مجبور شود او را نیز سوار كند؟ ! خیال نكنید عبس و تولی مال آن زمان است. تمام ما گیر این آیه هستیم. خیلی هم حالگیری دارد. یكی از وزرا به نام علی بن یقطین، به یك چوپان راه نداد. رفت مكه، در آنجا امام كاظم (ع) به او راه نداد. گفت: آقا من وزیرهستم! ؟
# درسهایی_ازقرآن
@yavaranQoran
✍ #قصه های قران
يكي از پيامبران خدا حضرت شعيب - عليه السلام - است كه نام او در قرآن يازده بار آمده است. خداوند او را به سوي مردم مَدْين و اَيكه فرستاد تا آنها را به يكتا پرستي و آيين خدايي دعوت نمايد و از بت پرستي و فساد اخلاقي نجات بخشد.
در مورد سلسله نسب شعيب، به اختلاف نقل شده، محدّث معروف مسعودي او را از فرزندان نابت بن مَدْين بن ابراهيم دانسته است.(1)
مَدْين شهري بود كه در سرزمين معان، نزديك شام، در قسمت انتهايي حجاز قرار داشت، مردم آن علاوه بر بت پرستي و فساد اخلاقي، در داد و ستدها خيانت و كلاه برداري ميكردند، كم فروشي و خيانت در خريد و فروش حتي كم نمودن طلا و نقره در سكههاي پول، در ميانشان رايج بود، و به خاطر حبّ دنيا و ثروت اندوزي، به نيرنگ و حيله دست ميزدند و به انواع تباهيهاي اجتماعي خو گرفته بودند.
اَيكه نيز قريهاي آباد و پر درخت در نزديك مَدْين بود، مردم آن جا نيز هم چون مردم، مَدْين غرق در فساد بودند.
خداوند از ميان مردم مَدْين، حضرت شعيب - عليه السلام - را به پيامبري برانگيخت تا آنها و مردم اطراف را از لجنزار تباهيها برهاند و به سوي توحيد و صفا و صميميت دعوت نمايد.(2)
حضرت شعيب يكي از پيامبران عرب بود، ولي به گفته بعضي او از نسل ابراهيم - عليه السلام - بود، بلكه نوه دختري حضرت لوط بود، توضيح اين كه:
از شيخ صدوق به سند خود روايت شده كه حضرت شعيب - عليه السلام - و حضرت ايوب و بلعم با عورا، از فرزندان گروهي بودند كه هنگام تبديل آتش نمرودي به گلستان، به ابراهيم - عليه السلام - ايمان آوردند، و همراه ابراهيم - عليه السلام - و لوط - عليه السلام - به سرزمين شام هجرت كردند، و سپس آن گروه با دختران حضرت لوط - عليه السلام - ازدواج نمودند، و هر پيامبري كه بعد از ابراهيم - عليه السلام - و قبل از بني اسرائيل به وجود آمد، از نسل همين سه نفر بود.(3)
حضرت شعيب - عليه السلام - 242 سال عمر كرد، از بعضي از روايات و گفتار مفسّران و قرائن استفاده ميشود كه شعيب - عليه السلام - از طرف خدا به سوي دو قوم (قوم مَدْين و قوم اَيكه) فرستاده شد، هر دو قوم از اطاعت او سركشي نمودند و هر كدام به يك نوع عذاب سخت گرفتار شدند.(4)
حضرت شعيب - عليه السلام - با منطق و استدلال و شيوههاي حكيمانه و مهرانگيز، قوم خود را به سوي خدا و عدالت دعوت ميكرد، بيان او به قدري جالب و جاذب و گيرا بود كه پيامبر اسلام - صلّي الله عليه و آله - فرمود:
«كانَ شُعَيبٌ خَطِيبُ الْأنبِياءِ؛ شعيب - عليه السلام - خطيب و سخنران در بين پيامبران بود.»(5)
✍ ادامه دارد .....ان شاءالله
@yavaranQoran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوک خنده دار استاد قرائتی در برنامه زنده