هدایت شده از •یٰاوَراݩِگُمنٰامِْإمٰاݦزَمٰاݩ(عـج)•🇵🇸
•| جشن بچه شیعهها🧸 |•
قراره بریم پیش بچههای بیسرپرست🪴
و یه جشن و دورهمی جذاب و خاطره انگیز رو براشون رقم بزنیم🍭🎊
و شاپرک لبخند برای لب های قشنگشون به ارمغان بیاریم🦋💙
شماهم میتونین توی آوردن لبخند رو لب این بچه ها سهیم باشین:)
از طریق شماره کارت:
💳
6037998213064156به نام منیره سادات مجتبیزاده (با زدن روی شمارهکارت به راحتی کپی میشه) https://eitaa.com/banatolmahdi_315
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برایدیدنتوهیچکارینکردم...!💔
امامحاضرم رومنیارینکردم!
#امام_زمانعج
#منتظࢪانہ
#اللھمعجلاݪولیڪالفࢪج
•یاورانگمنامامامزمان•
@yavaranegomnam_315
•یٰاوَراݩِگُمنٰامِْإمٰاݦزَمٰاݩ(عـج)•🇵🇸
#رنگعشق ❤️ 🍀قسمت دوم: همین طور صحبتش رو ادامه می داد و من مثل آتشفشان در حال فوران و آتش زیر خاکس
#رنگعشق❤️
🍀قسمت سوم:
✒من از خدا جذابترم!!
چند روز پام رو از خونه بیرون نگذاشتم. غرورم به شدت خدشه دار شده بود ... تا اینکه اون روز مندلی زنگ زد و گفت که به اون پیشنهاد ازدواج داده و در کمال ادب پیشنهادش رد شده ... و بهم گفت یه احمقم که چنین پسر با شخصیت و مودبی رو رد کردم و ... .
دیگه خون جلوی چشمم رو گرفته بود ... می خواستم به بدترین شکل ممکن حال این پسره رو بگیرم.
پس به خاطر لباس پوشیدن و رفتارم من رو انتخاب کردی ... من اینطوری لباس می پوشیدم چون در شان یک دختر ثروتمند اصیل نیست که مثل بقیه دخترها لباس بپوشه و رفتار کنه ...
همون طور که توی آینه نگاه می کردم، پوزخندی زدم و رفتم توی اتاق لباس هام ... گرون ترین، شیک ترین و زیباترین تاپ و شلوارک مارکدارم رو پوشیدم ... موهام رو مرتب کردم ... یکم آرایش کردم ... و رفتم دانشگاه ...
از ماشین که پیاده شدم واکنش پسرها دیدنی بود ... به خودم می گفتم اونم یه مرده و ته دلم به نقشه ای که براش کشیده بودم می خندیدم ...
بالاخره توی کتابخونه پیداش کردم ... رفتم سمتش و گفتم: آقای صادقی، می تونم چند لحظه باهاتون خصوصی صحبت کنم؟
سرش رو آورد بالا، تا چشمش بهم افتاد ... چهره اش رفت توی هم ... سرش رو پایین انداخت ... اصلا انتظار چنین واکنشی رو نداشتم ...
•یاورانگمنامامامزمان(عج)•
@yavaranegomnam_315
•یٰاوَراݩِگُمنٰامِْإمٰاݦزَمٰاݩ(عـج)•🇵🇸
#رنگعشق❤️ 🍀قسمت سوم: ✒من از خدا جذابترم!! چند روز پام رو از خونه بیرون نگذاشتم. غرورم به شدت خدش
https://harfeto.timefriend.net/16870212424777
سلام به همراهان همیشگی کانال یاوران گمنام امام زمان «عج»💛
_حالتون چطوره؟
امیدوارم همیشه حال دلتون عالی باشه😍
_اومدم بگم که هر نظر و انتقادی که نسبت به رمان #رنگعشق❤️دارید توی لینک ناشناس بــــالا بگید👆،همه رو جواب میدم✨🍀
_در ضمن دوست دارید شبی دو قسمت از رمان بزارم؟؟؟
اگه دوست دارید توی لینک بگید🌷
•یاورانگمنامامامزمان(عج)•
@yavaranegomnam_315
🔖🔖:))))
#شاعرانه
•یاوران گمنام امام زمان(عج)•
@yavaranegomnam_315
#اللھمعجلاݪولیڪالفࢪج
•یاورانگمنامامامزمان•
@yavaranegomnam_315
1_1861354433.mp3
8.21M
#یاصاحبالزمان :
گر ز آمدنت خبر بیارند
من جان بدهم به مژدگانی:)...🥺💔
صوت قرائت #دعای_عهد
•قرارصبحگاهیمنتظرانثابتقدمظهور
•یاورانگمنامامامزمان•
@yavaranegomnam_315
•یٰاوَراݩِگُمنٰامِْإمٰاݦزَمٰاݩ(عـج)•🇵🇸
🌱تلاوت صبحگاهی🌱 روزی یک صفحه قرآن بخوانیم...✨ #قرآن_خوانی #سوره_بقره صفحه۱۲ •یاوران گمنام امام ز
🌱تلاوت صبحگاهی🌱
روزی یک صفحه قرآن بخوانیم...✨
#قرآن_خوانی
#سوره_بقره
صفحه۱۳
•یاوران گمنام امام زمان(عج)•
@yavaranegomnam_315
با کسینشستوبرخاستکنیدکه
همینکهاورادیـدیدبهیادخدابیفتید
نهاینکهباکسیکهگناهـکاراست
ودرفـکرگنـاهباشد !
#آیتاللهبهجت
@yavaranegomnam_315
امربهمعروف،ازنوعدفاعازحقوقانسانیت
است،نهدخالتدرآزادیهایفردی.
#شهیدمطهری
@yavaranegomnam_315
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طور سینین: علی بن ابی طالب❤
🎙استاد رائفی پور
#استوری
#یکشنبههایعلوی
•یاورانگمنامامامزمان•
@yavaranegomnam_315
زندگیمثلجلسهامتحانه...
بارهاغلطمینویسیم؛
پاکمیکنیم؛
ودوبارهغلطمینویسیم...
غافلازاینکهناگهانمرگفریادمیزنه:
برگههابالا...!
#حواسمونهست:)؟!
#تلنگرانہ
#صرفاجهتاطلاع
#تباهیآت
•یاورانگمنامامامزمان•
@yavaranegomnam_315
ما برای عقیـده میجنگـیم
شما برای عقـده،
ما مثل هم نیستیم...!
#چیریکی
•یاورانگمنامامامزمان(عج)•
@yavaranegomnam_315
عشق تو دل مرا هدف می گیرد
هرکس که به ذکر یاعلی دل گرم است
از فاطمه(س) ایوان نجف می گیرد…💞
#یکشنبههایعلوی
@yavaranegomnam_315
#اذانگاهی✨
اللهلَاالهاِلاهُـوَوَعَلَـیاللهِفَلیَتَوَکلِالمُومِنُون
-نشانهایمـٰانواقعـی،توکلبرخـداست..
سـورهتغـٰابنآیه۱۳🌻
•یاورانگمنامامامزمان(عج)•
@yavaranegomnam_315
•یٰاوَراݩِگُمنٰامِْإمٰاݦزَمٰاݩ(عـج)•🇵🇸
🌸روز شمارِ عیدِ بزرگِ غدیرِ خم🌸 •یاورانگمنامامامزمان• @yavaranegomnam_315
🌸روز شمارِ عیدِ بزرگِ غدیرِ خم🌸
•یاورانگمنامامامزمان•
@yavaranegomnam_315
خدا را
درقلب کسانی بیابید که
بی هیچ توقعی مهربانند:)
#انگیزشی
•یاوران گمنام امام زمان(عج)•
@yavaranegomnam_315
اشک نشانه عشق است
#اللھمعجلاݪولیڪالفࢪج
#امام_زمان
•یاوران گمنام امام زمان(عج)•
@yavaranegomnam_315
•یٰاوَراݩِگُمنٰامِْإمٰاݦزَمٰاݩ(عـج)•🇵🇸
#رنگعشق❤️ 🍀قسمت سوم: ✒من از خدا جذابترم!! چند روز پام رو از خونه بیرون نگذاشتم. غرورم به شدت خدش
#رنگعشق❤️
🍀قسمت چهارم :
دوباره جمله ام رو تکرار کردم ... همون طور که سرش پایین بود گفت: لطفا هر حرفی دارید همین جا بگید ...
رنگ صورتش عوض شده بود ... حس می کردم داره دندون هاش رو محکم روی هم فشار میده ... به خودم گفتم: آفرین داری موفق میشی ... مارش پیروزی رو توی گوش هام می شنیدم ...
با عشوه رفتم طرفش، صدام رو نازک کردم و گفتم: اما اینجا کتابخونه است ...
حالتش بدجور جدی شد و گفت: الانم وقت نمازه ... اینو گفت و سریع از جاش بلند شد ... تند تند وسایلش رو جمع می کرد و می گذاشت توی کیفش ... .
مغزم هنگ کرده بود ... از کار افتاده بود ... قبلا نماز خوندنش رو دیده بودم و می دونستم نماز چیه ... .
دویدم دنبالش و دستش رو گرفتم ... با عصبانیت دستش رو از توی دستم کشید ...
با تعجب گفتم: داری میری نماز بخونی؟ یعنی، من از خدا جذاب تر نیستم؟
سرش رو آورد بالا ... با ناراحتی و عصبانیت، برای اولین بار توی چشم هام زل زد و خیلی محکم گفت: نه!
ادامه دارد....
•یاورانگمنامامامزمان(عج)•
@yavaranegomnam_315
•یٰاوَراݩِگُمنٰامِْإمٰاݦزَمٰاݩ(عـج)•🇵🇸
#رنگعشق❤️ 🍀قسمت چهارم : دوباره جمله ام رو تکرار کردم ... همون طور که سرش پایین بود گفت: لطفا هر ح
#رنگعشق❤️
🍃 قسمت پنجم:
✒میخواهم غرورم برگرده
غرورم له شده بود ... همه از این ماجرا خبردار شده بودن ... سوژه مسخره کردن بقیه شده بودم ...
بدتر از همه زمانی بود که دوست پسر سابقم اومد سراغم و بهم گفت: اگر اینقدر بدبخت شدی که دنبال این مدل پسرها راه افتادی، حاضرم قبولت کنم برگردی پیشم؟
تا مرز جنون عصبانی بودم ... حالا دیگه حتی آدمی که خودم ولش کرده بودم برام ژست می گرفت!
رفتم دانشگاه سراغش ... هیچ جا نبود ... بالاخره یکی ازش خبر داشت ... گفت: به خاطر تب بالا بیمارستانه و احتمالا چند روز دیگه هم نگهش دارن ...
رفتم خونه ... تمام شب رو توی حیاط راه می رفتم ... مرگ یا غرور؟ ... زندگی با همچین آدمی زیر یک سقف و تحملش به عنوان شوهر، از مرگ بدتر بود ... اما غرورم خرد شده بود ...
پسرهایی که جرات نگاه کردن بهم رو هم نداشتن حالا مسخره ام می کردن و تیکه می انداختن ...
عین همیشه لباس پوشیدم ... بلوز و شلوار ... بدون گل و دست خالی رفتم بیمارستان، در رو باز کردم ... و بدون هیچ مقدمه ای گفتم: باهات ازدواج می کنم ...
خیلی تعجب کرده بود ... ولی ساکت گوش می کرد ... منم ادامه دادم ... بدجور غرورم شکسته و مسخره همه شدم ... تو می خوای تا تموم شدن درست اینجا بمونی ... من می خوام غرورم برگرده ...
اینو که گفتم سرش رو انداخت پایین ... ناراحتی رو به وضوح می شد توی چهره اش دید ... برام مهم نبود ...
ادامهدارد.....
•یاورانگمنامامامزمان(عج)•
@yavaranegomnam_315