♨️حکمت برخی تفاوتها و تناقضهای ظاهری در کُنشگری امامجامعه با کُنشگری خواص دلسوز، چیست؟
⁉️مثلا چرا امیرالمؤمنین(ع) از خلیفه سوم تا آنجا حمایت میکند که فرمود: «به خدا سوگند، آنقدر از او دفاع كردم كه ترسيدم گناهكار باشم»(خطبه۲۴۰نهجالبلاغه)؛
درحالیکه جناب ابوذر، چنان تیغ انتقاد و افشاگری علیه عثمان را تیز میکند که مغضوب و تعبید میشود؟
✍پاسخ #علامه_مصباح در کتاب "بزرگترین فریضه" ص۱۲۶-۱۲۹ نسبت به ضرورت توجه به اختلاف در روشها به تناسب شرایط زمان و مکان:
📌«هدف امربهمعروفو نهیازمنکر، اصلاح مفاسد و جلوگیری از رواج بدعتهاست. برای رسیدن به این هدف، در هر زمان و مکانی، و تحت شرایط مختلف، راههای عمل به این فریضه هم تغییر میکند.
📌...مطالعه سیر تاریخ صدر اسلام و سیره امیر مؤمنان(ع) و دیگر ائمه اطهار(علی) نشان میدهد که بهقدری اختلاف روشها و رفتارها دراینزمینه وجود دارد که آدمی تصور میکند بین رفتار این بزرگواران #تناقض وجود داشته است.
📌البته همه ما معتقدیم که آنها حلقههای یک زنجیر بههمپیوستهاند؛ ولی چون شرایط زمانی هریک از آنها متفاوت بود، روشهایشان نیز متفاوت به نظر میرسید. همه آنان، در پی احیای دین بودند؛ منتها بر اساس مقتضیات و شرایط زمانی و مکانی خاص خود
📌...میتوان نمونههای فراوانی را در صدر اسلام جستوجو کرد. ابوذر(ع) یکی از بزرگترین صحابه پیامبر اکرم(ص) بهقدری به فریضه امربهمعروف و نهیازمنکر عنایت داشت و بدان عمل میکرد که عثمان، خلیفه سوم، را به ستوه آورد و موجب شد که وی او را به شام تبعید کند.
📌او در مقابل خلیفه، از باب نصیحت حاکم مسلمین، با صراحت انتقاد میکرد و رسواییهای مالی، بذل و بخششهای بیجا و جناحگرایی و باندبازی دستگاه خلافت را گوشزد مینمود تا کار به رسوایی کشیده شد. انتقادهای تند و صریح ابوذر در مقابل عثمان، به دلیل موقعیت خاص او در آن زمان بود؛ بهطوریکه عثمان نمیتوانست با او مقابله کند. موقعیت ابوذر در جامعه اسلامی، آنچنان بود که به این زودی نمیشد با او برخورد تند کرد.
📌در شام نیز چون تمام مردم، ابوذر را بهمنزله یکی از صحابه بزرگ پیامبر(ص) میشناختند، نمیتوانستند به او جسارتی کنند. او انتقادهای خود را از دستگاه معاویه ادامه داد تا اینکه معاویه از عثمان خواست که او را به مدینه بازگرداند.
📌نقل شده در مجلسی، کعبالاحبار، یهودی تازهمسلمان، برای نشان دادن خود، صحبتی کرد تا جواب ابوذر را داده باشد. ابوذر چنان به کعبالاحبار حمله کرد که سرش شکست و خون از آن جاری شد. ابوذر به او گفت ای یهودیزاده! تو میخواهی دین را به ما یاد بدهی؟!
📌در همان زمان، موقعیت امیرمؤمنان(ص) با ابوذر کاملاً متفاوت بود که وظیفه دیگری را میطلبید. البته امام علی(ع)، به صورتهای کلی و خصوصی، انتقادهایی را مطرح میکرد اما نه آنگونه که ابوذر عمل میکرد؛ چراکه موقعیت ایشان با ابوذر متفاوت بود. ایشان میکوشید تا با موعظه کردن، مردم را از اعمال ناصواب برحذر دارد. پس ابوذر وظیفهای داشت و امیر مؤمنان(ع) وظیفهای دیگر.
📌ازاینروست که نهتنها علی(ع) دراینزمینه با ابوذر مخالفتی نکرد، بلکه وقتی ابوذر را به ربذه تبعیت کردند، علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را فرستاد تا او را مشایعت کنند.
آنگاه کلام عجیبی را خطاب به ابوذر فرمود که در نهجالبلاغه نیز آمده است: «ای اباذر، همانا تو برای خدا به خشم آمدی، پس امید به کسی داشته باش که به خاطر او غضبناک شدی. این مردم برای دنیای خود از تو ترسیدند، و تو بر دین خویش از آنان ترسیدی.»
📌موقعیت علی(ع) در آن زمان، موقعیتی ویژه بود؛ بهگونهایکه مصلحت ایجاب نمیکرد برخورد ایشان همچون ابوذر باشد؛ زیرا ایشان، درصورتیکه بنای انتقادات شدید را در پیش میگرفتند، متهم میشدند که چون اعضای شورای ششنفره، که علی(ع) هم خود در میان آنها بود، او را برای خلافت رد کردهاند، کارشکنی میکند.
📌علی(ع) بهقدری تنها مانده بود که اگر انتقاد تندی میکرد، فوراً از دستگاه حکومتی شایعه میکردند که چون علی رأی نیاورده، حسادت میورزد و اسلام و نظام اسلامی را تضعیف میکند. اما ابوذر هیچگاه ادعای خلافت نداشت و ازاینروی نمیتوانستند او را چنین متهم کنند.
📌بنابراین هرکسی در هر موقعیت اجتماعی که قرار دارد، باید بکوشد وظیفه خود را درست تشخیص دهد و در هر پست و مقامی که قرار دارد، متناسب با شأن، مقام، موقعیت و شرایط زمانی و مکانی، آن کاری را انجام دهد که به نفع اسلام است؛ مثلاً نویسنده باید بنویسد، سخنران باید حرف بزند و مسئول رسمی کشور هم باید در اجرای احکام اسلام اهتمام داشته باشد.
📌البته گاه تشخیص کار صحیحی که به نفع اسلام باشد، مشکل است؛ چون در بسیاری از نمونهها، تعارض مصالح و مفاسد پیش میآید؛ اما درهرحال باید مصمم بود که به هرچه تشخیص داده شد عمل شود هرچند به قیمت شهادت باشد
🏴@yavaranenghelabe🏴