eitaa logo
کانال .مهدویت☀️🌱
74 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
16 فایل
أیـنَ‌الشُّـمُـوس‌ُالطّٰالِعَــة☀️🌱 . | تلاش در راه تبیین | جایی برای نـزدیک‌شدن بـه آفـتـاب‌ولایـتــ✨ـ . با فروارد مطالب میتونید در این راه بهمون کمک کنید❗
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻برگی از زندگی شهید زین الدین ✍یه روز عصر که پشت موتور نشسته بود، رسید به چراغ قرمز. ترمز زد و ایستاد. یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد: الله اکبر و الله اکــــبر… نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب! اشهد ان لا اله الا الله… 🔸هرکی آقا مجید رو نمیشناخت غش غش میخندید و متلک مینداخت و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد که این مجید چش شُدِه ؟! قاطی کرده چرا ؟! خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید؟ چطور شد یهو؟ حالتون خوب بود که! مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت: 🔸“مگه متوجه نشدید؟ پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش میکردن. من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان داره گناه میشه. به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !” 🌷