💌 #هدیه_معنوی جمعه های کانال
✍داستان واقعی #امام_زمان فرمودند به پدرت بگو انقدر غُر نزند! 😔
👈پدرش #مخالف روحانی شدنش بود، میگفت ملا شدن آب و نان نمی شود، سید ابوالحسن اما دوست داشت یاد بگیرد #علوم_دینی را،هرچه بود دل را به دریا زد و رفت🏃🏃...
🌹رفت به حوزه ی علمیه نجف تا در آن دیار در محضر استاد زانو بزند و کسب فیض کند...💼
🚼 #اطاقی در نجف اجاره کرده بود و با سختی زندگی اش را سپری می کرد، درآمد آنچنانی نداشت و آنچه او را پایبند کرده بود #عشق❤️ به مولا یش امام زمان ارواحنافداه بود و بس..
✍ در یکی از روزهایی که از شدت #فقر حتی پول خرید ذغال برای گرم کردن اطاق نداشت، پدر تصمیم گرفت سَری به او بزند و از حال و روزش با خبر بشود...
👱 پدر رسید نجف، حجره ی محقر سید ابوالحسن، پسر پدر را احترام کرد و او را در آغوش کشید،پدر اما با دیدن اوضاع و احوال سید ابوالحسن شروع کرد به #سرکوفت زدن، که چرا ملا شدی، که چرا سخنش را اعتنا نکردی، که باید در این سیاهی زمستان شبها را بدون ذغال در سرما بلرزی و خودت را با نان و تُرب سیر کنی... 😡
❌از پدر کنایه زدن بود و از سید ابوالحسن خودخوری، خجالت میکشید، پدرش شبی را مهمانش شده بود که هیچ چیز در بساطش نبود برای پذیرایی😔
✅ در همین سرکوفت زدن ها درب اطاق بصدا درآمد، سید ابوالحسن درب را باز کرد، #جوانی پشت درب بود با شتری پر از بار،ذغال و بود و همه ی مایحتاج و خوراکی،🍔🍒🍚
سید را که دید گفت:آقایت سلام رساندند🙏 و عرض کردند:به پدرت بگو آنقدر #غُر نزند😐 ما در مراعات حال شیعیانمان کوتاهی نمی کنیم... ☺️
❤️آنقدر پیش خدا دستِ تو باز است آقا
لب اگر باز کنم هر چه بخواهم دادی... 👍
📚 برداشتی آزاد از سخنان شیخ مجید احمدی
🔰کانال یاوران نماز
http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab
🔰کانالی جامع بروز و کاربردی در ایتا