✍شرح حدیث #قرب_نوافل(۱۰)
👈بزرگى نقل مىكند كه مدّتى بود حال #عبادت و نماز شب از من گرفته شده بود، با تضرّع و زارى از خدا خواستم علّت را بيابم. در عالم كشف به من گفته شد: «شكت عنك عصفورة عند الحضرة» متوجّه شدم كه بچّه گنجشكى از من نزد خدا #شكايت كرده است. به ياد آوردم كه چند روز قبل در راه مسجد مشاهده كردم كه چند بچه در حال اذيت و آزار يك بچه گنجشك هستند. من #بى_تفاوت از آن مسير عبور كردم و به اين موضوع اعتنا ننمودم. از يادآورى موضوع خيلى ناراحت شدم و حالت قبض و بیتوفيقى من مدّتى ادامه داشت تا روزى در صحرا ديدم يك بچه گنجشك از درخت روى زمين افتاده و مارى قصد بلعيدن او را دارد. با عصايم به مار حمله كردم و بچه گنجشك را نجات داده، پس از نوازش به مادرش تحويل دادم. ناگهان در عالم كشف به من گفتند: «شكرت عنك عصفورة عند الحضرة». فهميدم آن گنجشك نزد خداوند از من #تشكر كرده است. پس از آن مجدداً حال عبادت براى من پديدار شد، از ناراحتى بيرون آمدم و حالت قبض من مبدّل به حالت بسط شد.
👈استاد بزرگوار ما علامه طباطبائی نقل میکردند: یک بچه گربه افتاده بود در چاه باران خانۀ ما، و من شب خوابم نمیبرد که چه کار بکنم؟ بالاخره خرج و مخارج بالایی کردم تا آن را از چاه در آوردم و به مادرش رساندم. ایشان میفرمود: من میدانم یکی از توفیقاتی که خدا به من عنایت کرد، همین است که به فریاد این بچه گربه رسیدم.
🆔 کانال یاوران نماز
http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab