یاوری( خبر،تحلیل)
| | 🔴 نظم جهانی چگونه ساخته میشود؟ 💰 تعداد کلمه: 493 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: 5 دقیقه
|
🔸نظم، مولود #بحران است. تاریخ گواهی میدهد که بحرانهای بزرگ، آبستن نظمهای فراگیر و گسترده در جهان بودهاند. معمای #نظم آنجاست که یک دستش در پنجهی آشفتگی است و دست دیگرش درگیر شکلدادن به روابط و معادلات جهانساز. درجاییکه رنجمویههای بحران به آسمان بلند شده است، ناگهان صدای گریهی تولد #نظم_جدید نیز برمیخیزد و از درراهبودن آیندهای متفاوت از امروز خبر میدهد.
🔹توجه استراتژیستهای سرشناسی مثل #وولفرز و #کیسینجر به تولد نظم از دل بحران این پرسش را پیش میکشد که آیا در شرایط آشفته و بحرانی امروز جهان، آیا طرحی در حال شکلدادن به نظم آینده است؟ طراحان نظم آینده چگونه به این میدانهای پرآشوب نگاه میکنند؟ مواد خام و اولیهای که در این بحرانها تولید میشوند، چگونه در ساخت نظم جهان آینده به کار گرفته میشوند؟
🔸برای پاسخ به این پرسش، مرور فرآیند منتهی به نظم امروزین جهان میتواند مفید باشد. کمتر کسی همزمان با هیاهوی سالهای 1914 تا 1918 میلادی (در اثنای #جنگ_جهانی_اول) صدای پایهگذاری ستونهای #نظم_نوین_جهانی را نیز به گوش خود میشنید. اگرچه این نظم در بازهی 1919 میلادی تا 1991میلادی تکوین پیدا کرد و بعد از پایان #جنگ_سرد و فروپاشی #شوروی در سال 1991میلادی توانایی خلق وضعیت امنیتی مطلوب خود را به دست آورد، اما پایههای این وضعیت در بحبوحهی جنگ جهانی اول بر زمین گذاشته شد.
🔹رد پای پایهگذاری نظمهای جهانی را میتوان در تقلاهای نظری و تئوریکی جستوجو کرد که میکوشند تا دیدگاه تازهای دربارهی #جنگ، #قدرت و #امنیت ترسیم کنند. با فروکشکردن شعلههای #جنگ_جهانی_اول توجه به تدوین نظریههای جنگ، قدرت و امنیت مورد توجه قرار گرفت. نظریهپردازان میخواستند با پیشبینیپذیرکردن میدان، بحرانهای بینالمللی پساجنگ را مهار کرده و در ید کنترل ایدهی مطلوبشان درآورند.
🔸نخستین موج واقعگرایی در #روابط_بینالملل در اثنای گرگومیش پس از جنگ جهانی اول متولد شد. از مهمترین شخصیتهای پیشگام این رویکرد میتوان به #آرنولد_اسکار_وولفرز (Arnold Oscar Wolfers) 📎 اشاره کرد. وی به مفهوم #نفوذ تمرکز کرد و اعلام نمود: تقلا برای اعمال نفوذ و کسب #اعتبار در سطح جهان که مورد اهتمام قدرتهای بزرگ قرار میگیرد، محیط امنیتی خاصی را در روابط بینالملل ایجاد میکند و به روابط و معادلات جهانی سمتوسو و راستای مشخصی میبخشد.
🔹نام #وولفرز در صدر فهرستی قرار دارد که میتوان آن را جریان اندیشکدههای سیاسی، دفاعی و امنیتی غرب نامید. وولفرز که حتی در میانهی #جنگ_جهانی_دوم نیز به تفکر نازی در آلمان تعلق خاطر داشت، ناگهان این کشور را ترک کرد و به #دانشگاه_ییل در آمریکا پیوست. او افراد مستعدی را شناسایی و جذب نمود و آنها را در «دفتر خدمات استراتژیک» به کار گرفت. این مرکز به زودی به یک قطب #تصمیمسازی برای دولت آمریکا تبدیل شد. وولفرز به مدت 10سال، مدیر مرکز تحقیقات سیاست خارجی واشنگتن در دانشگاه جان هاپکینز بود. امروز که به مهاجرت وولفرز از #آلمان به آمریکا نگاه میکنیم، رد پای فرآیند تغییر نظم را نیز در این مهاجرت میبینیم.
🔸میراث فکری وولفرز در #مطالعات_امنیت، اهمیت «نفوذ» و «اعتبار» را برای معماران #نظم_جهانی برجسته کرد و از طریق اعتباربخشی به رهیافت #واقعگرایی در مطالعات سیاسی، سمتوسوی خاصی را به نظم جهانی بخشید.
#نظریه_مقاومت
#منطق_مقاومت
@yavari57
یاوری( خبر،تحلیل)
| 🔴 تاثیر تحولات الهیاتی بر تحولات نظم جهانی 💰 تعداد کلمه: 424 کلمه ⏰ زمان مورد نیاز برای مطالعه:
|
🔸 آرنولد وولفرز در سال 1892میلادی در #سوئیس از مادری یهودی زاده شد. بهدلیل تعلق خاطری که به تفکر نازی داشت، به #آلمان مهاجرت کرد. در میانهی جنگ جهانی دوم راهی آمریکا شد و تا پایان عمر خود در آنجا زیست. وی در عداد نظریهپردازان #واقعگرایی در روابط بینالملل و از بنیانگذاران این رهیافت شمرده میشود.
🔹وولفرز تا سال 1930در مدرسهی سیاسی برلین (Deutsche Hochschule für Politik) مشغول تدریس بود. این مدرسه بهخاطر تمرکز ویژهاش روی «مطالعهی رفتار سیاسی» شهرت داشت. وولفرز، این مطالعات را در این مدرسه سرپرستی میکرد.
🔸وولفرز تحتتاثیر آرای #پل_تیلیش، الهیدان لوتری بود و از اعضای اولیهی حلقهی تیلیش به حساب میآمد. توجه و تکریم الهیات تیلیش و تمرکز بر مطالعهی رفتار سیاسی، محیط مدرسهی سیاسی برلین را برای سوسیالیستهای مذهبی آلمان بسیار مساعد کرده بود. ازاینرو بهتدریج این مدرسه به کانون تجمع و فعالیت سوسیالیستهای مذهبی تبدیل شد. آنها میکوشیدند راهی پیدا کنند تا بتوان میان «توسعهی معنوی» با «اصلاحات اجتماعی» جمع کرد و ترکیبی ارائه نمود که در برابر جاذبهی مارکسیسم تابآوری بالاتری داشته باشد.
🔹وولفرز به «نظریهی مرد بزرگ» (Great man theory) باور داشت. براساس «نظریهی مرد بزرگ» #کارلایل، تحولات تاریخی باید بهتبع مردان بزرگ توضیح داده شود. این نظریه پایهی مکتب #قهرمانگرایی در #فلسفه_تاریخ است. چهار فرد تاثیرگذار این نظریه عبارت بودند از: پیامبر اسلام، حضرت مسیح، بودا و نیوتن. وولفرز، نظریهی مرد بزرگ را به #ملت_بزرگ تسری داد و این تعمیم را در نظریهی روابط بینالملل خود وارد نمود. شاید همین مطلب بود که وی را در برحهی اول زندگی علمی خود به نازیهای آلمان نزدیک میکرد. اما مهاجرت به آمریکا، وجه دیگری از نظریهی مرد بزرگ و ملت بزرگ را آشکار ساخت و آن را در معماری #نظم_جهانی تجلی بخشید.
🔸وولفرز به این جمعبندی رسیده بود که #توازن_قدرت در اروپا، بهدلیل #ایدئولوژی الحادی مارکسیسم به هم خورده است. مرز این درگیری، مرزهای روسیه و آلمان بود. جاذبهی انقلابی مارکسیسم، رقیب مهمی در برابر جاذبهی آموزههای دینی اروپا بود. اروپا با همین آموزهها متحد شده بود و رشد مارکسیسم این اتحاد را در معرض تهدید قرار میداد.
🔹وولفرز در تمایل به جریان نازی نوشت:
درست است که #هیتلر تمایلات ضددموکراتیک دارد، اما او مردی است که یک جنبش واقعی مردمی را رهبری میکند... ما به سمتی میرویم که بهمرور زمان، این جریان به نیرویی تبدیل خواهد شد که خالق #دموکراسی در این کشور خواهد گردید. این جریان، مثل یک محافظ در برابر ارتجاع اجتماعی است که #مارکسیسم میخواهد آن را در اروپا توسعه دهد. لذا این سیاست، از یک ضرورت عینی و اضطراری نشأت گرفته است. تهدید #یکپارچگی_سرزمینی آلمان بهتبع ورود ایدئولوژی جدید از سمت #روسیه، یکی از این واقعیتهای عینی میدانی است.
@yavari57