eitaa logo
حسینیه مجازی زهرای مرضیه(س)
54 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
6.2هزار ویدیو
128 فایل
بیاکه بی تو نه سحر را طاقتی است و نه صبح راصداقتی🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 به روایت تصویر؛ 🔹هر ماه تنها بدون محافظ و همراه به اصفهان می‌آمد، تاکسی می‌گرفت و می رفت سر مزار شهید احمد کاظمی. 🔹چند ساعتی می‌نشست، زیارت عاشورا می‌خواند، گریه می کرد و این قرار پنج‌شنبه‌های حاج قاسم سلیمانی و رفیق قدیمی‌اش بود. 🔹سپاه اصفهان از سفر بدون همراه و محافظ سردار که باخبر شد، خواستند برایش خودرو شخصی بفرستند و به استقبالش بروند، حاج قاسم با این جمله درخواستشان را رد کرد که: «خواهش می‌کنم با من کاری نداشته باشید. می‌خواهم خالص برای حاج احمد باشم.»
🔰 به روایت تصویر؛ 🔹هر ماه تنها بدون محافظ و همراه به اصفهان می‌آمد، تاکسی می‌گرفت و می رفت سر مزار شهید احمد کاظمی. 🔹چند ساعتی می‌نشست، زیارت عاشورا می‌خواند، گریه می کرد و این قرار پنج‌شنبه‌های حاج قاسم سلیمانی و رفیق قدیمی‌اش بود. 🔹سپاه اصفهان از سفر بدون همراه و محافظ سردار که باخبر شد، خواستند برایش خودرو شخصی بفرستند و به استقبالش بروند، حاج قاسم با این جمله درخواستشان را رد کرد که: «خواهش می‌کنم با من کاری نداشته باشید. می‌خواهم خالص برای حاج احمد باشم.»
─┅═ঊঈ🌷🌷🌷ঊঈ═┅─ دلنوشته شهدا پناه میبرم به شماازتنهایی،از هیاهوی این شهرغریب... ازقیل وقال آدمهای عجیبش... از هوایش که پرشده ازگناه وتنفس رابرایم سخت کرده است... پناه میبرم به شمابه مزارهایتان که امامزادگان عشق ومهر وصفایند... به جایی که حدیث دردم رامی فهمند،به جایی که خاکش بوی عطرناب الهی می دهدبوی غربت مادر...😔 کجایند مردان بی ادعا؟ کجایند مردان خدا؟ کجارفتندباکری ها،همت ها،آوینی ها،چمرانها،خرازی ها،کاظمی ها... بازگردید...به خدا دلهایمان رنگ وبوی شیطانی گرفته ونفس هایمان آلوده به گناه...جایتان خالیست درشهرودیارمان...😭 شهدادلگیرم...😔 ازکه نمی دانم...ازچه نمی دانم...😭 دلم جایی رامی خواهد مثل شلمچه،فکه،چزابه،طلائیه،دهلران،بازی دراز.. جایی که خاکش آغشته شده به خون پاک شما... جایی که هوایش بوی عطرسیب می دهدبوی سیدالشهداء... جایی که خدارامی شودباتمام وجوداحساس کرد... جایی که زمینش محل فرود فرشتگان است وآسمانش محل پروازهای عاشقانه ی شما... جایی که خداباشد،شماومــن...😔 می خواهم حدیث غربتم رافریادبزنم...حدیث شرمندگیم را... دلم نفس کشیدن می خواهد نفس کشیدن درهوای شما...بخداشهرمان آلوده شده به صدگناه...😭 شهدا مرادریابید به حرمت چادر خاکی مادرتان😔مراکه دیگرجان به لبم رسیده... دریابید مراکه خسته ترینم،خسته از خودم ازنفسم،ازاطرافیانم،ازشهربی شما... به رسم برادری دعایم کنید🙏😔 یادشهداباصلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محسن هاشمی : 🔹مگر در همه خیابان‌ها و ساختمان‌ها حجاب بان داریم که در مترو داریم؟ 🔹چرا مترو را تافته جدابافته کردید؟ 🔹اگر امر به معروف در مترو خودجوش است چرا کسی گردن نمی‌گیرد؟ 🔷 پ ن .... گویا یه فساد دیگه از شاهکارهای اقتصادی دولت روحانی و جریان غرب زده (فساد بیش از سه میلیارد دلاری در واردات چای)  رو شده که دوباره واسه انحراف اذهان مردم دارن آدرس غلط به مردم میدن. (س)
📣📣📣📣 🔹 معاونت آموزشی، پژوهشی و دانشجویی دانشکده علوم پزشکی مراغه برگزار می کند: 🔻 طرح رایگان ارزیابی وضعیت سلامت (آزمایش قند خون و چربی خون) و شاخص¬های تن سنجی با استفاده از دستگاه آنالیز بدن 🔰 بدینوسیله به اطلاع بانوان بالای 45 سال یائسه چاق و با وزن نرمال می¬رساند، در صورت تمایل با شماره تلفن 09022576599 تماس بگیرند و از خدمات رایگان بهره مند گردند. 📅 ساعات تماس: 10 الی 16 🔻 "به دلیل ظرفیت محدود، اولویت با عزیزانی است که زودتر تماس گرفته باشند."
37.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کودک غزه😭 نماهنگ بسیار عالی در مورد کودکان شهید غزه با زیر نویس عربی لالایی ای کودک غزه...🌹 به قربون چشم گریونت ای مادر غزه😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 سرعت گسترش اسلام در جهان کارشناسان را شگفت‌زده کرده است...!🤔
14.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌻 الهی، 🌻 در این صبح که نوید بخش امید و رحمت توست هرآنکه چشم گشود قلبش سرشار از امید وزندگیش سرشار از رحمت وبرکت تو باد🍃🌼🍃 ای‌نبض‌زمان؛زمانہ‌دلگیرشده‌است برگردکہ‌ظھورتان‌،دیرشده‌است..(:💔 🍃🌼🍃 گر نگاهی به ما كند زهرا دردها را دوا كند زهرا بر دل و جان ما صفا بخشد گر نگاهی به ما كند زهرا كم مخواه از عطای بسیارش🍃🌼🍃 تمام زندگی ات را به خالق این جهان بسپار همه ذرات هستی نشان از حضور یار دارد از افت و خیزهای زندگی هرگز دل آشوب نباش آرام باش گام هایت را با امید بردار و تنها به او اعتماد كن خداوند برای تو کافیست🍃🌼🍃 بیا کمی ساده باشیم به دور از تجملات به دور از حرف ها به دور از تمام صفات بدی که این روز ها عادت شده اند🍃🌼🍃 نـزدیکترین آدم به تو همـــونیه که از دورترین فاصله هم به فکــرته🍃🌼🍃 طوفان ريشه‌های درخت را عميق‌تر وقوى‌تر می‌کند درطوفان‌هاى زندگى به برگ هایی كه از دست می‌دهى فكر نكن به ريشه‌اى فکر کن که قوی‌ترمی‌شود🍃🌼🍃 سلام صبح شما بخیر 🍃🌼🍃🌻
🎋شفای زن مسیحی توسط حضرت معصومه (س)🎋 گستره کرامات حضرت معصومه (س) در قم چنان وسیع است، که اشخاص غیر شیعه و حتی غیر مسلمان نیز از آن برخوردار می شوند و البته عموما نیز بعد از کسب شفای خود به مذهب حق روی می آورند. نمونه این سعادتمندان خانمی است بنام نانسی، زن مسیحی اهل تهران، که خودش می گفت: شانزده سالم بود که ازدواج کردم و هنوز پانزده روز از ازدواجمان نگذشته بود که پدر و مادر شوهرم در تصادف کشته شدند و من سرپرستی سه فرزند آن ها (آلبرت، ادیت و آلبرتین) را عهده دار شدم. پس از ۲۰ سال که دخترها ازدواج کردند و آلبرت خود را برای تحصیلات دانشگاهی آماده می کرد، ناگهان رامان برادر گمشده شوهرم پیدا شد. او با همسر و سه فرزندش، خانه ای نزدیک منزل ما اجاره کرد و به همراه همسرش برای آوردن وسایل به شمال رفت، ولی آن دو نیز تصادف کردند و کشته شدند و من بار دیگر مسئول سرپرستی از کودکان او شدم. پس از مدتی مبتلا به درد پا شدم و بارها به دکترها مراجعه کردم و سرانجام گفتند که باید عمل شود. من تعلل کردم تا آن که پایم کاملا متورم شد و دکترها گفتند که باید قطع شود. من ترسان و گریه کنان به خانه آمدم. غروب بود که از شدت خستگی به خواب رفتم. در خواب زن مقدسی را دیدم که چادر مشکی بر سر و لباس سبز بر تن داشت. او دست مرا گرفت و گفت: نترس، بچه های رامان تو را با پای سالم نیاز دارند. از خواب پریدم، در همان حال، صدای زن همسایه توجهم را جلب کرد. او یکی از همسایه های ما و زنی مسلمان بود که در مورد شفا یافتن یک بیمار لاعلاج به آلبرتین داستانی تعریف می کرد. من جریان خوابم را به او گفتم. زن همسایه رنگش مثل گچ سفید شد و گفت: به خدا قسم شما خوب می شوید. من حتم دارم آن بانو، حضرت معصومه بود، درست است که شما مسلمان نیستید، اما این خاندان کریم تر از آن هستند که لطفشان فقط شامل حال مسلمانان شود، حتما قبل از عمل به قم برو. فردا راه افتادیم و هر چه نزدیک تر می شدیم ، انگار چراغ امیدی در دلم روشن تر می شد، وارد حرم شدیم و...نزدیک های صبح بود، که باز آن بانو را در خواب دیدم، فرمود: بچه های رامان منتظرند، مگر قرار نبود امروز برایشان سبزی پلو بپزی؟!. هنوز پاسخی نداده بودم که چیزی به پایم خورد و از خواب بیدار شدم، برخاستم و ایستادم. چند قدم راه رفتم و باورم شد که کاملا شفا گرفته ام. پای من کاملا خوب شد و پزشکانی که قرار بود مرا عمل کنند، بعد از معاینه مجدد، همه اعتراف کردند که در حق من معجزه شده است. پس از شفا گرفتن نذر کردم، هر ماه یک بار به قم بروم و بالاخره بعد از یک سال و اندی مسلمان شدم و نام سمیه را برای خودم انتخاب کردم منبع: کتاب کرامات معصومیه، ص ۱۱۸ تا ۱۲۳ (با تلخیص فراوان)، نقل از مجله زن روز» ۲۷ اسفند ۱۳۶۲ 📗📗📗📗📗📗📗