eitaa logo
چهارشنبه های زهرایی.آتش به اختیار
2.3هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.9هزار ویدیو
99 فایل
|گروه جهادے چهارشنبه های زهرایے✨| -هیئت شهیـ🥀ـده های انقلاب -موسسه راه بهشت اطـ💞ــهر قم المقدسه خادم ڪانال : 09105830377 @yazahraa1397
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 آیه ۱۰۴ سوره یونس به بحث برائت از دشمنان اشاره دارد. ✨بگو: اى مردم! اگر از (درستى) دین من در شک و تردیدید، پس (بدانید که من) کسانى را که شما به جاى خدا مى پرستید، نمى ‏پرستم، بلکه خدایى را مى‏ پرستم که جان شما را (در وقت مرگ) مى‏ گیرد و مأمورم که از مؤمنان باشم.✨ 📝پیام ها ۱- شکّ دیگران، باعث شک و تردید ما نشود. قاطعیّت، شرط رهبرى است. «ان کنتم فى شکّ من دینى فلا اعبد...»   ۲- هرگونه سازش، مداهنه و انعطاف با کافران ممنوع است، باید جبهه‏ کفر را از خود مأیوس سازیم. «فلا اعبد...»   ۳- دشمن حتّى در سران اسلام هم طمع دارد. پس باید برائت و تسلیم‏ ناپذیرى خود را به صراحت اعلام کنیم. «فلا اعبد»  ۴- کسى که مرگ و حیات به دست اوست، سزاوار پرستش است. «اعبد الذى یتوفّاکم»  ۵ - با آن که مرگ و حیات هر دو تنها به دست خداست، امّا این آیه، مرگ را مطرح مى ‏کند. زیرا مرگ، بهترین وسیله‏ هشدار است. «الذى یتوفّاکم»  ۶- مشرکان، معبودهاى خود را عاقل مى‏ پنداشتند. («الذین» براى عقلا مى‏ باشد)  💠 پیام صفحه ۲۲۰ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397
💠 آیه ۳ سوره هود به بحث توبه و بازگشت به سوی خدا پرداخته است. ✨و از پروردگارتان طلب مغفرت کنید و به سوى او بازگردید تا شما را به بهره ‏اى نیکو تا مدّتى معیّن (که عمر دارید) کامیاب کند و به هر با فضیلتى فزونى بخشد و اگر (از بندگى‏ خدا) روى بگردانید، همانا من‏از عذاب روزى بزرگ بر شما بیمناکم.✨ ♻️در آیه‏ قبل، توحید مطرح شد و در این آیه، بازگشت به خداوند و قرار گرفتن در مدار توحید مطرح است.  «مَتاعاً حَسناً» یعنى زندگى دلنشین همراه با آرامش روحى، در برابر کسانى که به خاطر اِعراض از یاد خدا، معیشه‏ ضنک و زندگى تلخ دارند، گرچه از نظر مادّیات در آسایش و رفاه هستند.  📝پیام ها ۱- یکى از وظائف پیامبران، بازسازى منحرفان است. «استغفروا ربّکم ثمّ‏توبوا» ۲- تا انسان خود را از گناه پاک نکند و سبکبال نشود، نمى‏ تواند به سوى حقّ پرواز کند. «استغفروا ربّکم ثمّ توبوا» ۳- محو گناه کافى نیست، حرکت به سوى خدا لازم است. «استغفروا ربّکم ثمّ توبوا» ۴- توبه واجب است. «توبوا الیه» ۵ - توبه از گناه، سبب بازگشت الطاف مادّى خدا نیز مى‏ شود. «توبوا... یمتّعکم» ۶- امکاناتى که در اختیار کافران وگنهکاران است، چون در راه فساد و فتنه به کار مى‏ رود، مبارک و حسن نیست. «متاعاً حسناً» ۷- زندگى خوب، مورد توجّه اسلام است. «متاعاً حسناً» ۸ - ایمان وتوبه، زندگى انسان را تا آخرعمر بیمه مى ‏کند. «یمتّعکم... الى‏ اجلٍ مسمّى‏» ۹- توبه، رمز کامیابىِ کیفى و کمّى است. «متاعاً حسناً الى اجلٍ مسمّى‏» ۱۰- توبه، عامل جلوگیرى از مرگ‏ هاى ناگهانى است. «الى اجلٍ مسمّى‏» ۱۱- تاریخ و زمان مرگ، بر انسان مجهول است. «الى اجلٍ مسمّى‏» ۱۲- درجات در قیامت متفاوت است. هرکس فضیلت بیشترى در دنیا کسب کند، لطف بیشترى در آخرت دریافت خواهد کرد. «یؤت کلّ‏ذى‏ فضلٍ‏ فضله» ۱۳- پیامبران دلسوز مردمند. جمله‏ «انى اخاف علیکم» در قرآن زیاد آمده است. 💠 پیام صفحه ۲۲۱ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397
💠 آیه ۶ سوره هود به رزق رسانی خداوند اشاره دارد. ✨و هیچ جنبنده‏ اى در زمین نیست، مگر آنکه روزى او بر خداست و او قرارگاه دائمى و جایگاه موقّت او را مى‏ داند. همه در کتاب آشکارى ثبت است.✨ ♻️کلمه‏ «دابّة» از «دَبیب» به معناى آهسته راه رفتن و قدم‏ هاى کوچک برداشتن است، ولى به هر جنبنده‏ اى اطلاق مى‏ شود. ♻️«رزق» به معناى بخشش مستمرّ است، چه مادّى و چه معنوى، و لذا در دعا مى ‏خوانیم: «الّلهم ارزقنى... قلباً خاشعاً... و لساناً ذاکراً... وعلماً نافعا» رزقى که خداوند مى‏ دهد از هر جهت مناسب با موجودات است، مثلاً غذاى کودک در شکم مادر به تناسب نیاز او تغییر مى‏ کند تا آنکه پس از تولّد تبدیل به شیرى گوارا مى‏ شود و الاّ انسان با چه قدرتى مى‏ توانست به نوزاد در رحمِ مادر غذا برساند و یا نوزاد چگونه مى‏ توانست غذاى خود را به دست آورد. «و کایّن من دابةٍ لاتحمل رزقها الله یرزقها» ♻️«مستقرّ»، به معناى جایگاه ثابت و «مستودع» به معناى ودیعه گذاشتن و گرفتن آن است که کنایه از جایگاه موقّت است. ✨حضرت على‏ (ع) در وصیّت به فرزندش امام حسن (ع) مى ‏فرماید: رزق دوگونه است: نوعى از آن را باید با تلاش و کوشش بدست آورى و نوعى دیگر خود به سراغ تو مى ‏آید. مثل نور، باران و هوا در طبیعت و هوش، حافظه و استعداد در انسان) ♻️پس مراد آیه آن نیست که در گوشه‏ اى بنشینیم و منتظر نزول غذاى آسمانى باشیم، بلکه منظور آن است که هم کار و تلاش داشته باشیم و هم آنچه را به دست مى‏ آوریم رزقى از جانب خدا بدانیم، لذا همه پیشوایان دینى ما کار مى‏ کرده‏ اند. ♻️لازمه‏ رزق‏رسانى به همه‏ موجودات، علم به مکان و نیاز آنهاست، باید یک سیستم بسیار دقیق وجود داشته باشد که آخرین آمار، آخرین نیازها و آخرین قرارگاه را بداند. تعداد انسان‏ ها و حیوانات از دریایى، هوایى و صحرایى و همه‏ موجودات ریز و درشت با ویژگى‏ هاى گوناگون و نیازهاى بسیار متنوّع آنان را بداند. «یعلم مستقرها و مستودعها» ♻️اگر همه‏ امور در کتاب مبین است «کلٌ فى کتاب مبین»، پس کسى که علم کتاب را داشته باشد، همه چیز را مى ‏داند. در آیه آخر سوره‏ رعد مى‏ خوانیم: به کفّار بگو: شاهد من خداوند است و کسى که علم کتاب را دارا است. روایات شیعه و سنّى مى‏ گویند که مراد از این شخص حضرت على (ع) است. ♻️خداوند دو سنّت دارد: یکى سنّت رزق رسانى و یکى سنّت اجراى امور از طریق اسباب و وسایل، بنابراین رسیدن به رزق منافاتى با قانون تلاش انسان‏ ها ندارد. 📝پیام ها ۱- موجود زنده، حقّ تغذیه دارد و خداوند این حقّ را بر خود واجب کرده است. «ما من دابّة فى الارض الاّ على اللّه رزقها» ۲- رزق ما بدست خداست، در برابر دیگران گردن خم نکنیم. «ما من دابّة... الاّ على اللّه رزقها» ۳- درباره‏ روزى، نه حرص بورزیم و نه بترسیم. «و ما من دابّة ... الاّ على اللّه رزقها» ۴- خداوند، هم منابع رزق را در اختیار ما قرار داده و هم عقل و وسیله‏ استخراج، اکتشاف و تحصیل آن را به ما عطا کرده است.«الاّ على اللّه رزقها» ۵ - هرکجا برویم، زیر نظر خدا هستیم. چه در سفر و چه در حضر. «یعلم مستقرّها و مستودعها» ۶- همه‏ اطلاعات و آمار این جهان به طور دقیق در مرکزى ثبت و ضبط مى‏ شود. «کلٌ فى کتاب مبین» 💠 پیام صفحه ۲۲۲ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397
💠 آیه ۱۵ سوره هود به پاداش و جزای انسانها در دنیا و آخرت پرداخته است. ♻️کسانى که زندگانى دنیا و زیبایى‏ هاى آن را بخواهند، ما در همین دنیا (نتیجه‏) اعمالشان را به طور کامل مى ‏دهیم، و در آن هیچ کم و کاستى نخواهد بود. ⁉️سؤال: این آیه مى ‏فرماید: ما به دنیاطلبان بدون کم و کاست و به طور کامل نتیجه‏ اعمال شان را در دنیا خواهیم داد، امّا در موارد دیگرى مى‏ فرماید: «من کان یرید العاجلة عجّلنا له فیها ما نشاء لمن نرید» به هر کس و به هر مقدار که بخواهیم عطا مى‏ کنیم. جمع میان این آیات چگونه است؟ ✅پاسخ: در این آیه مى‏ فرماید: نتیجه‏ کارشان را مى‏ دهیم، «اعمالهم» ولى در آن آیه مسئله‏ کار مطرح نیست، بلکه آرزو مطرح است که خداوند مى‏ فرماید: بعضى به گوشه ه‏ایی از آرزوهاى خود مى‏ رسند. ♻️کسانى که ایمان به معاد ندارند و یا براى خداوند کار نمى‏ کنند، طلبى از پروردگار ندارند و در برابر خدمات و اختراعات و اکتشافات خود در همین دنیا به نام و نانى مى‏ رسند. کسى مى‏ تواند به پاداش اخروى انتظار داشته باشد که به آن ایمان داشته باشد و الاّ کسى که نه خدا را قبول دارد و نه معاد را، چه توقّعى از خداوند دارد؟ ♻️انسان اگر به جاى آخرت، دنیا، به جاى باقى، فانى و به جاى نامحدود، هدف محدود را دنبال کند، نتیجه‏ى عملش نیز محدود به همین دنیاى فانى خواهد بود. 📝پیام ها ۱- انگیزه و هدف مهمّ است، نه فقط خود عمل. «من کان یرید الحیاة الدنیا» ۲- انسان اختیار دارد و مى‏ تواند آن گونه که مى‏ خواهد اراده کند. «من کان یرید» ۳- خداوند عادل است، حتّى کسانى که براى او کار نکنند، پاداش آنها را بدون کم و کاست در دنیا مى‏ دهد. «نوفّ الیهم ... لایبخسون» ۴- دلیل نپذیرفتن حقّ، دنیاطلبى است. «فان لم یستجیبوا... من کان یرید الحیاةالدنیا» 💠 پیام صفحه ۲۲۳ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397
💠 آیات ۲۵ و ۲۶ سوره هود به داستان حضرت نوح پرداخته است. ✨و همانا ما نوح را به سوى قومش فرستادیم، (او به مردم گفت:) من براى شما هشدار دهنده‏ ى روشنى هستم. ✨ ✨(دعوت من این است) که جز خداوند را نپرستید، که همانا من از عذاب روزى دردناک بر شما مى‏ ترسم.✨ ♻️حضرت نوح‏ (ع) اوّلین پیامبر اولوالعزم است که علیه شرک و بت ‏پرستى قیام کرد و چون نسل بشر پس از غرق شدن کفّار، همه از حضرت نوح و همراهان اوست، لذا او را پدر دوّم گفته ‏اند و چون عمرش از همه‏ پیامبران بیشتر بوده است، او را «شیخ ‏الانبیا» خوانده ‏اند. ♻️شاید مراد از عذابى که حضرت نوح از نزول آن بر قومش مى ‏ترسید، قهر الهى در همین دنیا باشد. چنان‌که در چند آیه‏ بعد مى‏ خوانیم که کفّار به نوح مى‏ گفتند: «فأتنا بما تعدنا ان کنت من الصادقین» 📝پیام ها ۱- حوزه‏ تبلیغ پیامبران، در مرحله اوّل قوم خودشان است. «ارسلنا... الى قومه» ۲- هشدار انبیا، به نفع مردم است. «انّى لکم نذیر» ۳- انسان غافل، بیش از هر چیز به هشدار نیاز دارد. «انّى لکم نذیر» ۴- پیام و تبلیغ باید روشن و روشنگر باشد. «نذیرٌ مبین» ۵ - پیامبران هم هشدار مى‏ دهند، هم مصالح مردم را بیان مى ‏کنند.«نذیرٌ مبین» ۶- هدف و وظیفه‏ انبیا، بیان مسئله‏ توحید است. «الاّ تعبدوا الاّ اللّه» ۷- تاریخ شرک، به زمان حضرت نوح نیز بر مى‏ گردد.«لاتعبدوا الاّ اللّه» ۸ - اصل پرستش و عبادت در هر انسانى وجود دارد، لکن پیامبران مسیر و جهت آن را معیّن مى‏ کنند. «لاتعبدوا الاّ اللّه» ۹- انبیا، خیرخواه و دلسوز مردم بوده‏ اند. «انّى اخاف علیکم» ۱۰- وظیفه‏ مبلّغ و مربّى، بیان خطرات و عواقب سوء شرک به خداوند است. «اخاف علیکم عذاب یوم الیم» 💠 پیام صفحه ۲۲۴ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397
💠 آیه ۲۹ سوره هود به داستان حضرت نوح پرداخته است. ✨(نوح ادامه داد که) اى قوم من! از شما در برابر این دعوت، اجرتى درخواست نمى‏ کنم، پاداش من تنها بر خداست و من کسانى را که ایمان آورده ‏اند (به خاطر خواست نابه جاى شما) طرد نمى‏ کنم، (چرا که) آنان پروردگارشان را ملاقات خواهند کرد (و از من شکایت خواهند نمود)، ولى من شما را قوم جاهلى مى‏ بینم.✨ 📝پیام ها ۱- بى ‏توقّعى پیامبران، یکى از نشان ه‏اى حقّانیّت آنهاست. «لااسئلکم علیه مالاً» ۲- رمز موفّقیّت مبلّغ، توقّع نداشتن از مردم و بى ‏اعتنایى به سرمایه ‏داران است. «لااسئلکم علیه مالاً» البتّه مبلّغان دینى نزد خداوند، اجر بزرگى دارند. «ان اجرى الا على اللّه» ۳- اگر انبیا دنبال سوء استفاده بودند، به سراغ اشراف مى‏ رفتند، نه فقرا. «لااسئلکم علیه مالاً» ۴- اشراف براى ایمان آوردن خود شرط مى‏ کردند که فقرا رانده شوند، ولى انبیا قاطعانه با این درخواست مخالفت مى‏ کردند. «ما أنا بطارد...» (جمله اسمیّه و حرف (باء) نشانه‏ قاطعیّت است) ۵ - کسى که هدفش از تبلیغ، مال و مقام نیست، فقیر و غنى در نزد او یکسان است. «ما انا بطارد الذین امنوا» ۶- به توقّع مستکبران اعتنا نکنیم. «ما انا بطارد الذین امنوا» ۷- کفّار مؤمنان را اراذل مى ‏شمردند، امّا پیامبر مى‏ فرمود: من آنها را با شما عوض نمى‏ کنم. «ما انا بطارد الذین امنوا» ۸ - حکومتِ حقّ نباید به خاطر جلب رضایت مرفّهین، طبقه محروم را از دست بدهد. «ما انا بطارد الذین امنوا» ۹- آنها که نزد خدا آبرو دارند نباید طرد شوند. «ما انا بطارد الذین امنوا» ۱۰- یاد قیامت، به موضع‏ گیرى‏ هاى دنیوى جهت صحیح مى‏ دهد. «ملاقواربّهم» ۱۱- تحقیر مؤمنان به خاطر فقرشان، نشانه‏ بى‏ خردى است. «قوم‏ تجهلون» ۱۲- قرآن کسانى که مؤمنان را اراذل مى‏ شمرند، جاهل و نادان معرّفى مى‏ کند. «قوم تجهلون» (نه اشرافى‏ گرى نشانه‏ فهم است و نه فقر نشانه‏ جهل) ۱۳- یکى از درجات عرفان، ملاقات و شهود است که مرفّهان نسبت به این مقام بى‏ خبرند. «الّذین آمنوا انّهم ملاقوا ربّهم ولکنّى اراکم قوماً تجهلون» 💠 پیام صفحه ۲۲۵ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397
💠 آیه ۳۸ سوره هود به داستان حضرت نوح اشاره دارد. ✨و نوح (به فرمان الهى) مشغول ساختن کشتى شد. (امّا) هر زمان که اشراف قومش بر او مى‏ گذشتند، او را مسخره مى کردند. (او) گفت: اگر شما ما را مسخره کنید، ما (نیز) قطعاً همین گونه شما را مسخره خواهیم کرد.✨ ♻️از تمسخر دشمنان، سستى به خود راه ندهیم که پیامبران نیز مورد تمسخر قرار مى ‏گرفتند. وقتى حضرت نوح مشغول ساختن کشتى شد، یکى مى ‏گفت: پیامبریش نگرفت، دست به نجّارى زد! دیگرى مى‏ گفت: در وسط خشکى کشتى مى‏ سازى، دریا از کجا مى‏ آورد؟ ♻️امام صادق‏ (ع) فرمود: حضرت نوح‏ (ع) کشتى خود را در مدّت هشتاد سال ساخت. و محلّ ساخت کشتى، مسجد کوفه و طول کشتى حدود ۴۰۰ متر و عرض آن حدود ۴۰ متر بوده است. 📝پیام ها ۱- انبیا تسلیم فرمان خداوند هستند. «اصنع الفلک ... یصنع الفلک» ۲- کارگاه کشتى سازى حضرت نوح، در محل عبور و مرور مردم بود. «مرّ علیه» ۳- حرکت تبلیغاتى و ایذائى دشمن، همه ‏جانبه، همیشگى وفراگیر است.«کلّمامرّ» ۴- اگر حکمت کارى (به خصوص کار انبیا) را نفهمیدیم، آن را مسخره نکنیم. «کلّما مرّ علیه... سخروا منه» ۵ - دشمنى که منطق و برهان ندارد، دست به مسخره و استهزاى مؤمنان مى‏ زند. «سخروا منه» ۶- به خاطر فشار وحرف مردم، از اصلاحات و زمینه ‏سازى براى آیندگان غفلت نکنیم. «و یصنع الفلک ... سخروا منه» ۷- پیروان نوح، حضرت را در ساختن کشتى کمک مى‏ کردند. «ان تسخروا منّا فانّا نسخر منکم» ۸ - گرچه مخاطب دشمنان شخص نوح بود، امّا هدفشان استهزاى آئین نوح و پیروان او بود. «سخروا منه ... تسخروا منّا» ۹- شروع به استهزا زشت است، امّا براى کیفر مسخره کننده و مقابله به مثل، استهزاى او عین عدل است. «ان تسخروا منّا فانّا نسخر منکم» ۱۰- در برابر استهزاى دشمنان خود را نبازیم، بلکه عکس ‏العمل نشان دهیم. «ان تسخروا منّا فانّا نسخر منکم» 💠 پیام صفحه ۲۲۶ قرآن 🌸 || @yazahraa_1397
💠 آیه ۴۷ سوره هود به استعاذه و پناه بردن به خداوند اشاره دارد. ✨(نوح) گفت: پروردگارا! به تو پناه مى ‏برم از اینکه چیزى را که به (خیر و شرّ) آن آگاهى ندارم، از تو درخواست کنم و اگر تو (این خواسته را) بر من نبخشایى و بر من ترحّم ننمایى، از زیانکاران خواهم بود.✨ 📝پیام ها ۱- پیامبران بى‏ درنگ تسلیم خداوند هستند. «فلاتسئلن... قال ربّ انّى اعوذ بک» ۲- در دعاها از کلمه‏ «ربّ» غفلت نکنیم. «ربّ انّى اعوذ...» ۳- استعاذه و پناه‏ بردن به خداوند، بهترین راه بیمه‏ انسان در گرفتارى‏ هاست. «ربّ انّى اعوذبک» ۴- در برابر مواعظ الهى، ادب و تواضع کنیم.«انى اعظک ... ربّ انى اعوذبک» ۵ - هرکجا علم به مصلحت نداریم، درخواست نکنیم. «انّى اعوذ بک ان اسئلک ما لیس لى به علما» ۶- هر گونه سؤال بی‌جا و کلام بی‌جا، نیاز به توبه دارد. «والاّ تغفرلى» (اگر پیامبران از تقاضاى بی‌جا به خداوند پناه مى ‏برند، پس تکلیف ما که دائماً براى خداوند تعیین تکلیف مى ‏کنیم چگونه است؟) ۷- اوّل آمرزش و سپس دریافت رحمت. «والاّ تغفر لى و ترحمنى» ۸ - خسارت واقعى، بخشیده نشدن است. «والاّ تغفر لى... اکن من الخاسرین» ۹- انسان‏ ها حتّى انبیا، بدون لطف خداوند به مقصد نمى‏ رسند و آن کس که از مغفرت الهى محروم شد، خاسر و زیانکار است. «اکن من الخاسرین » 💠 پیام صفحه ۲۲۷ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397
💠 آیه ۵۷ سوره هود به دعوت پیامبران اشاره دارد. ✨پس اگر شما (از دعوتم) روى برگردانید، پس براستى که من آنچه را که به خاطر آن به سوى شما (مأمور و) فرستاده شده ‏ام، به شما رسانده ‏ام و پروردگارم گروه دیگرى را جانشین شما خواهد کرد، و شما هیچ ضررى به او نمى‏ رسانید. همانا پروردگارم بر هر چیزى نگهبان است.✨ 📝پیام ها ۱- انبیا پس از دعوت و ابلاغ امر الهى، اتمام حجّت مى‏ کنند. «فان‏تولّوا فقد ابلغتکم» ۲- مسئولیّت مبلّغ، بیان معارف دینى است، نه اجبار بر آن. «فان تولّوا فقد ابلغتکم» ۳- مبلّغ دین و رهبر امّت نباید اعراض مردم را نشانه‏ ضعف و شکست خود به حساب آورد. «فان تولوا فقد ابلغتکم » ۴- استقرار یا انقراض امّت ‏ها، بدون حساب و تصادفى نیست، بلکه تابع قانون و سنّت‏ هایى است که خداوند حاکم فرموده است. «یستخلف ربى قوماً غیرکم» (شرک، گناه و مخالفت با انبیا، از عوامل نابودى جامعه‏ ها و تحوّلات تاریخى است) ۵ - کفر، سرپیچى، مرگ و نابودى ما، ضررى را متوجّه خداوند نمى‏ سازد. «ان تولّوا، یستخلف... غیرکم و لا تضرّونه» ۶- خداوند بر همه چیز و همه کس حافظ است، لذا کفر و توطئه‏ ما بر خداوند ضررى نمى‏ رساند. «انّ ربّى على کلّ شى حفیظ » 💠 پیام صفحه ۲۲۸ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397
💠 آیه ۶۴ سوره هود اشاره به ناقه حضرت صالح دارد. ✨و (صالح در بیان معجزه‏ خود گفت:) اى قوم من! این شتر ماده (که به اراده‏) خداوند (آفریده شده) معجزه‏ اى براى شماست، پس او را آزاد بگذارید تا در زمین خدا (چرا کند و از مراتع و علف‏هاى آن) بخورد، و آزارى به او نرسانید که بزودى عذاب (الهى) شما را فرا خواهد گرفت.✨ ♻️ناقه‏ حضرت صالح از جهات زیادى استثنایى بود: ۱- از دل کوه بیرون آمد. ۲- بدون تماس با شتر نر حامله بود. ۳- یک روز تمام آب روستا را مى‏ خورد. ۴- به اندازه نیاز مردم منطقه شیر مى ‏داد. ۵ - مردم هیچ مسئولیّتى در قبال او نداشتند. ♻️حضرت صالح (ع) به مردم فرمود: من از بُت‏ هاى شما چیزى درخواست مى ‏کنم و شما نیز از خداى من چیزى بخواهید، هر کدام از بت‏ ها و خداوند که پاسخ مثبت دادند، همگى او را مى‏ پرستیم. مشرکین پذیرفتند. خواسته آنان این بود که همین الآن یک شتر ماده در حالى که حامله هم باشد از دل این کوه بیرون بیاید. ♻️ خداوند درخواست آنان را اجابت فرمود و شتر با تمام این شرایط از میان کوه خارج شد. ماجراى ناقه‏ صالح در آیاتى از سوره شعرا (۱۵۵ - ۱۵۸) و سوره قمر (۲۷ - ۳۱) نیز آمده است. 📝پیام ها ۱- دلیل و معجزه‏ پیامبر الهى باید براى مردم، محسوس، قابل فهم و در معرض دید باشد.«هذه» ۲- دست قدرتِ خداوند باز و او سبب ‏ساز است و مى ‏تواند خروج شترى را از دل کوه، معجزه‏ پیامبرى قرار دهد. «هذه ناقة اللَّه» ۳- ناقه‏ صالح، معجزه ‏اى بزرگ بود. «ناقة اللَّه لکم آیة» ۴- باید به مقدّسات احترام گذاشت.«فذروها ، لاتمسّوها» ۵ - اهانت به مقدّسات، عذاب فورى خداوند را به دنبال دارد.«عذاب قریب» 💠 پیام صفحه ۲۲۹ قرآن 📿 🌸|| @yazahraa_1397
💠 آیه ۷۴ سوره ی هود اشاره به نگرانی حضرت ابراهیم درباره حضرت لوط دارد. ✨پس چون ترس و وحشت از ابراهیم برطرف شد و بشارت (فرزند نیز) براى او آمد، درباره‏ قوم لوط با ما به (گفتگو و) مجادله پرداخت (تا شاید در مورد آنان شفاعت کند).✨ ♻️شاید مجادله‏ حضرت ابراهیم‏ (ع) همان باشد که در سوره‏ عنکبوت، آیه ۳۱ آمده است که او به فرشتگان گفت: چگونه منطقه را زیر و رو مى‏ کنید درحالى که حضرت لوط (ع) پیامبر خدا، در میان آنهاست. ♻️آنها جواب دادند: ما به ‏احوال آنان شناخت کامل داریم و لوط و یارانش را نجات مى ‏دهیم.  📝پیام ها ۱- علم، مقدّمه‏ آرامش است. (چون ابراهیم‏ (ع) آگاه شد، آرام شد) «ذهب عن ابراهیم الروع»  ۲- ترس در انبیا، عارضى است، نه خصلتى و ذاتى. «ذهب»  ۳- اوّل دفع ضرر، بعد جلب منفعت. «ذهب عن ابراهیم الروع و جائته البشرى‏»  ۴- آرامش روحى، زمینه‏ توجّه به همنوعان است. «فلما ذهب عن ابراهیم الروع»  ۵ - به هنگام هیجان، موضع ‏گیرى نکنیم. «ذهب عن ابراهیم الروع... یجادلنا»  ۶- بشارت به نعمت، ما را از سرنوشت دیگران غافل نسازد. «جائته البشرى‏ یجادلنا فى قوم لوط»  ۷- انبیا به فکر افراد زیر دست خود هستند. «یجادلنا فى قوم لوط»  ۸ - تنها به فکر قوم و طایفه‏ خویش نباشیم. «یجادلنا فى قوم لوط»  ۹- در مواردى که مقدّرات الهى حتمى نیست، اصرار کردن و شفاعت و دعا و توسّل مؤثّر است. «یجادلنا»  ۱۰- جدال با فرشتگان و مأموران الهى، جدال با خداست. «یجادلنا»  💠 پیام صفحه ۲۳۰ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397
💠 آیات ۸۲ و ۸۳ سوره هود به عاقبت قوم لوط اشاره دارد. ✨پس هنگامى که فرمان (قهر) ما آمد، آن سرزمین را زیر و رو کردیم و بارانى از سنگ‏هایى از گِل‏هاى لایه لایه بر آنها فرو ریختیم.✨ ✨(سنگ‏هایى که) نزد پروردگارت نشاندار بودند، و این (کیفر سنگباران) از (سایر) ستمگران (و فاسدانى که در خط قوم لوط باشند،) دور نیست.✨ ♻️«سِجّیل» به معناى کلوخ است، چیزى نه مثل گِل، نرم و نه مثل سنگ، سفت، و «مَنضود» یعنى رویهم و پى در پى. منظور از سنگ نشاندار، یا این است که هر سنگ براى شخص خاصّى در نظر گرفته شده بود و یا اینکه آن سنگ‏ها با سنگ‏هاى زمینى فرق داشته است. ♻️این آیه، پایان کار قوم لوط را بیان مى‏ فرماید. در یک جمع‏ بندى باید گفت که حضرت لوط علیه السلام پیامبر قوم لوط بود و در زمان حضرت ابراهیم‏ علیه السلام مى‏ زیست و دین او را تبلیغ مى‏ کرد. ♻️به همراه حضرت ابراهیم‏ علیه السلام عازم فلسطین شد و سپس به طرف سرزمینى به نام مؤتفکات رفت که مردم آن منطقه، بت‏ پرست بودند و علنى لواط مى‏ کردند. حضرت لوط علیه السلام به مبارزه با این فساد و آفت بزرگ پرداخت، امّا هر چه تلاش نمود، تأثیرى نبخشید، تا جایى که او را تهدید به اخراج کردند. ♻️ آنها مى‏ گفتند: «لئن لم تنته یا لوط لتکوننّ من المخرجین»(۱۱۵) اى لوط! اگر موعظه را قطع نکنى، تو را تبعید مى‏ کنیم. سرانجام فرشتگان مأمور عذاب نازل شدند و پس از در جریان قرار دادن حضرت ابراهیم و سپس حضرت لوط علیهما السلام، مأموریّتشان را انجام داده و منطقه‏ ى این قوم فاسد را زیر و رو کردند. ♻️در آیه‏ ى ۷۳ سوره‏ ى حجر آمده است که قوم لوط را صیحه فرا گرفت. شاید به واسطه‏ ى همین صداى مهیب که منطقه را زیر و رو کرده، سنگ‏هایى از درون زمین به طرف آسمان پرتاب شده و سپس بر سر آنها فرود آمده است، نظیر آتشفشان و انفجارهایى که به دنبال آن واقع مى‏ شود. و شاید هم در حین باریدن سنگ، صیحه‏ ى آسمانى نیز منطقه را فرا گرفته باشد. 📝پیام ها ۱- کیفر کسانى که فطرت انسانى را واژگون مى‏ کنند آن است که شهر بر سرشان واژگون شود. «جعلنا عالیها سافلها» ۲- قدرت الهى مى‏ تواند به جاى باران، سنگباران کند. «امطرنا ...حجارة» ۳- انحرافات اخلاقى و جنسى، ظلم است. «من الظالمین» ۴- هر کس همچون دنیاى غرب، همجنس‏ بازى را جایز و آزاد بداند، باید منتظر قهر خدا و زیر و رو شدن منطقه‏ ى فساد باشد. «و ما هى من الظالمین ببعید» 💠 پیام صفحه ۲۳۱ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397
💠 آیه ۸۹ سوره هود به داستان حضرت شعیب پرداخته است. ✨و (شعیب گفت:) اى قوم من! دشمنى و مخالفت با من، شما را به کارى وادار نسازد که (عذابى) مثل آنچه به قوم نوح، یا قوم هود (و) یا قوم صالح رسید به شما هم برسد و (مى‏ دانید که ماجراى) قوم لوط (چندان) از شما دور نیست.✨ 📝پیام ها ۱- حتّى با مخالفان نیز با لحن خوب سخن بگوییم.«یا قوم»  ۲- به خاطر دشمنى با یک فرد، سرنوشت و سعادت خود و جامعه را به آتش نکشیم. «لا یجرمنّکم شقاقى»  ۳- تاریخ اقوام بشرى، به یکدیگر شباهت و پیوند دارد، و بازگو کردن آن، درس عبرت است.«مثل ما اصاب»  ۴- سرنوشت تلخ پیشینیان را ساده، شوخى، موسمى، موضعى، فردى و تصادفى نگیریم. « مثل ما اصاب قوم نوح...» (حضرت نوح، هود، صالح و لوط، قبل از حضرت شعیب بوده ‏اند)  ۵ - دست خدا براى قهر و عذاب باز است. او هر قومى را به هر شکل و در هر منطقه و در هر زمانى که بخواهد مى‏ تواند هلاک کند. همانطور که قوم حضرت نوح (ع) را با غرق کردن، قوم حضرت هود را با طوفان، قوم حضرت صالح‏ (ع) را با صیحه‏ آسمانى و قوم حضرت لوط (ع) را با ویرانى به قهر خود مبتلا نمود. «مثل ما اصاب قوم نوح او قوم هود او قوم صالح»  ۶- بهترین جریان تاریخى براى عبرت آموزى، نزدیک‏ ترین آنهاست. قوم شعیب با قوم لوط، هم از لحاظ مکانى نزدیک بودند و هم از جنبه‏ زمانى.«و ما قوم لوط منکم ببعید 💠 پیام صفحه ۲۳۲ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397
💠 آیات ۹۹ و ۱۰۰ سوره ی هود به عاقبت ظالمان اشاره دارد. ✨و در این دنیا با لعنتى بدرقه شدند و روز قیامت نیز چنین خواهد بود. (و این) چه بد عطایى است که به آنان داده مى‏ شود.✨ ✨و ما به آنان ظلم نکردیم، بلکه آنان خود بر خویشتن ستم روا داشتند و چون قهر پروردگارت آمد، پس (آن) خدایانى که به جاى «اللَّه» مى‏ خواندند، سودى به حال آنان نبخشید و آنان را جز ضرر و هلاکت چیزى نیفزوند.✨ ♻️ممکن است منظور آیه این باشد که در بعض موارد، تنها خودشان را هلاک نمودیم از این روى آثارشان باقى است، ولى در بعضى دیگر آنها را همراه با تمامى آثار و خانه‏ هایشان نابود کردیم.  ♻️بیان داستان در قرآن، داراى نقش و اثرات مهمّى است، زیرا؛  ۱- دلنشین و جذّاب است. ۲- هموار کننده‏ راه نفوذ و تأثیر بیشتر دلائل عقلى و برهانى است. ۳- دلیلى دیگر بر اعجاز پیامبر است که چگونه فردى درس ناخوانده چنین اخبارى را مى‏ داند. ۴- براى شنوندگان آن درس عبرت است.  📝پیام ها ۱- هر کس دنباله ‏رو فرعون‏ ها و طاغوت‏ ها شد، در دنیا و آخرت بد نامى و نفرین او را دنبال خواهد کرد. «اتّبعوا امر فرعون ، و اُتبعوا ... لعنة»  بیان تاریخ به مقدارى لازم است که سبب رشد، پندآموزى و هشدار باشد.«من انباء» (بعضى از تاریخ گذشتکان نه همه‏ آن)   ۲- تاریخ نوح، هود، صالح، لوط، شعیب و موسى، از بخش مهم تاریخ بشرى است. «انباء» («انباء» به معناى اخبار مهمّ است)  ۳- قرآن منبعى براى آشنایى با تاریخ گذشته و فرجام پیشینیان است.  ۴- گفتن داستان ‏هاى صحیح، مستند و آموزنده، کارى خدایى است، از آن غفلت نکنیم. «نقصّه»  ۵ - داستان‏ هاى قرآنى، صادق ‏ترین و صحیح‏ترین قصه‏ هاست، زیرا گوینده‏ آنها خداست.«نقصّه»  ۶- حساب تاریخ امّت‏ ها از حساب آثار و بقایاى آنها جداست، زیرا تاریخ امرى ماندگار است، گرچه ممکن است از آثار و بقایاى آنان خبرى نباشد. «حَصید»  💠 پیام صفحه ۲۳۳ قرآن 📿 🌸|| @yazahraa_1397
💠 آیه ۱۱۲ سوره هود به استقامت در راه خدا پرداخته است. ✨پس (اى پیامبر!) همان گونه که مأمور شده ‏اى، استوار باش و (نیز) هر کس که با تو، به سوى خدا آمده است، و سرکشى نکنید که او به آنچه مى‏ کنید بیناست.✨ ♻️در روایات آمده است که پیامبر فرمود: سوره‏ هود مرا پیر کرد. و گفته ‏اند که مراد حضرت این آیه از سوره‏ هود بوده است. اگر چه فراز نخست این آیه «فاستقم کما امرت» در سوره دیگرى از قرآن مجید نیز آمده، امّا آیه‏ فوق به چنین خصوصیّتى معروف شده است. ♻️ شاید سنگینى این آیه، وجود فرازهاى دیگرى از تاریخ است که در آیه بیان نشده و آن، استقامت یاران پیامبر است که همه‏ آنها وفادار نبودند و پیامبر از بى‏ وفایى و ناپایدارى آنان در ناراحتى بود. 📝پیام ها ۱- حال که خداوند کیفر و پاداش همه را بدون کم و کاست مى ‏دهد، پس استقامت کن. «کلا لیوفّینّهم...فاستقم» ۲- نتیجه‏ تاریخ انبیا، استقامت است. «فاستقم» ۳- در استقامت و پایدارى، رهبر باید پیشگام همه باشد. «فاستقم» (شرایط مکّه براى مسلمانان صدر اسلام، دشوار و نیاز به استقامت بوده است) ۴- پایدارى زمانى ارزش دارد که در همه‏ امور باشد. در عبادت، در ارشاد، تحمل ناگوارى‏ ها و مانند آن. «فاستقم» ۵ - عمل باید بر طبق نص و فرمان الهى باشد، نه بر اساس قیاس و استحسان و خیال و امثال آن. «کما اُمرت» ۶- پایدارى رهبر بدون همراهى و پایدارى امّت بى‏ نتیجه است.«و مَن تاب معک» ۷- رجوع و بازگشت به خدا، بهاى سنگینى را مى‏ طلبد و آن، استقامت و پایدارى در راه مستقیم است. «و مَن تاب معک» ۸ - همه چیز باید طبق فرمان باشد، نه زیاده ‏روى و طغیان. «کما اُمرت... و لاتطغوا» ۹- رهبر و امّت باید در راه مستقیم حرکت کنند و از افراط و تفریط بپرهیزند. «فاستقم ، و لاتطغوا» ۱۰- استقامت در دین، پاداش الهى را در پى دارد. «فاستقم... انه بما تعملون بصیر» 💠 پیام صفحه ۲۳۴ قرآن 📿 🌸|| @yazahraa_1397
💠 آیه ۱۱۸ سوره هود به بحث آزادی انسانها اشاره دارد. ✨و اگر پروردگارت مى‏ خواست، هر آینه همه‏ مردم را (با اجبار)، یک امّت واحده ( و داراى یک عقیده‏ حق) قرار مى ‏داد، در حالى که همچنان اختلاف مى‏ ورزند.✨ ♻️در قرآن مجید، بارها به مسئله‏ آزادى انسان ‏ها در انتخاب راه و عقیده اشاره شده است. یعنى با اینکه خداوند مردم را به سوى خویش هدایت مى ‏فرماید، امّا هرگز در این راه اجبار نمى ‏کند و به پیامبر اکرم‏ نیز حقّ مجبور کردن مردم را نداده است، بلکه فقط از آن حضرت خواسته که مردم را تذکّر دهد و راه را به آنان یادآورى نماید. «انّما انت مذکّر، لست علیهم بمصیطر». ♻️بنابراین، خداوند راه تقوى‏ و فجور را به نحوى که فطرت انسان خوبى‏ ها و بدى‏ ها را از درون درک کند، الهام مى‏ فرماید، و از بیرون هم انبیا را براى راهنمایى مى‏ فرستد و این خود انسان است که با اراده و اختیار کامل راه خویش را برمى‏ گزیند. 📝پیام ها ۱- سنّت الهى در آفرینش انسان، بر اساس آزادى و انتخاب عقاید و افکار است. «لو شاء ربّک لجعل الناس امة واحدة»  ۲- خواست خداوند، قابل تخلّف نیست. «لوشاء ربّک لجعل» ۳- در هیچ زمان همه‏ مردم یکدست نبوده ‏اند. «ولایزالون مختلفین»  ۴- دلیل اختلاف مردم، قدرت آزاد بودن آنان است. «لو شاء... ولایزالون مختلفین»   💠 پیام صفحه ۲۳۵ قرآن 📿 🌸|| @yazahraa_1397
💠 آیه ۵ سوره یوسف به نکات تربیتی در تربیت فرزند پرداخته است ✨(یعقوب) گفت: اى پسر کوچکم خوابت را براى برادرانت بازگو مکن، که برایت نقشه ‏اى (خطرناک) مى‏ کشند. زیرا شیطان، براى انسان دشمنى آشکار است.✨ ♻️یکى از اصول زندگى، رازدارى است. اگر مسلمانان به مفاد این آیه عمل مى‏ کردند، این همه کتب خطى، آثار علمى، هنرى و عتیقه ‏هاى ما، در موزه کشورهاى خارجى جاى نمى‏ گرفت و به اسم کارشناس، دیپلمات و جهانگرد از منابع و امکانات و منافع ما آگاه نمى‏ شدند و در اثر سادگى یا خیانت، اسرارمان در اختیار کسانى‏ که دائماً در حال کید و مکر بر علیه ما هستند، قرار نمى‏ گرفت. ♻️حضرت یوسف، خواب خود را دور از چشم برادران، به پدر گفت که این خود نشانه‏ تیزهوشى اوست. 📝پیام ها ۱- فرزندان را با مهربانى مورد خطاب قرار دهید.«یا بنىّ» ۲- پدر و مادر بایستى رابطه ‏اى صمیمانه با فرزندان داشته باشند تا فرزندان بتوانند سخن خود را با آنان مطرح کنند. «یا بنىَّ» ۳- خطر حسادت در محیط خانه و جامعه را به فرزندان گوشزد کنیم. «یا بنىّ لا تقصص...» ۴- از کودکى و در خانواده رازدارى را به فرزندان بیاموزیم. «یا بنىّ لا تقصص» ۵ - دانسته ‏ها و اطلاعات، باید طبقه‏ بندى شود و محرمانه و غیرمحرمانه از هم جدا گردد. «لا تقصص» ۶- هر حرفى را به هر کسى نزنیم. «لا تقصص» ۷- کتمان فضایل به خاطر جلوگیرى از حسادت‏ ها، کارى بایسته است. «لا تقصص» ۸ - با پى بردن به استعداد یک فرزند، آن را با سایر فرزندان مطرح نکنیم.«لا تقصص» ۹- در معرّفى افراد تیزهوش و نابغه، باید احتیاط کرد. «لا تقصص» ۱۰- حضرت یعقوب نیز داراى علم و موهبت تعبیر خواب بوده است. «لا تقصص رؤیاک» ۱۱- گاهى شیطان در آستین است. «اخوتک» ۱۲- پیشگیرى بهتر از درمان است. (نگفتن خواب به برادران، نوعى پیشگیرى از تحریک حسادت است) «لا تقصص رؤیاک على اخوتک فیکیدوا» ۱۳- در خانواده انبیا نیز، مسایل ضد اخلاقى همچون حسد و حیله میان فرزندان مطرح است.«یا بنىّ لا تقصص... فیکیدوا...» ۱۴- زمینه‏ هاى حسادت را شعله‏ ور نکنید. «لا تقصص... فیکیدوا» ۱۵- حسادت، موجب نادیده گرفته شدن حقوق حتّى حقّ خویشاوندى مى‏ گردد. «لا تقصص... فیکیدوا» ۱۶- برادران یوسف‏ (ع) که از خواب وى و مقام آینده او اطلاعى نداشتند چنان کردند. اگر اطلاع مى‏ یافتند چه مى‏ کردند؟! «لا تقصص... فیکیدوا» ۱۷- پیش بینى و آینده نگرى صفاتى ارزنده هستند. «لا تقصص... فیکیدوا» ۱۸- افشاى اسرار و برخى اخبار، ممکن است بسیار گران تمام شود. «لا تقصص... فیکیدوا» ۱۹- برخى اسرار به قدرى مهم هستند که افشاى آن زندگى فرد یا افرادى را به مخاطره مى‏ اندازد. «فیکیدوا لک کیداً» ۲۰- در موارد مهم و حسّاس باید خطر را قبل از وقوع آن گوشزد کرد. «فیکیدوا لک کیداً» ۲۱- حضرت یعقوب در مورد کید برادران نسبت به یوسف اطمینان داشت. «فیکیدوا لک کیداً» ۲۲- در پیش‏ بینى مسایل مهم، گاهى اظهار سوءظن و یا پرده ‏برداشتن از خصلت‏ ها مانعى ندارد. «فَیَکیدوا لَک کَیدا» ۲۳- لازم است والدین، از روحیات فرزندانشان نسبت به هم آگاه باشند تا بتوانند اعمال مدیریّت کامل نمایند. «فَیَکیدُوا لَک کَیداً» ۲۴- کید وحیله، کارى شیطانى است. «فیکیدوا...انَّ الشَیْطان» ۲۵- شیطان با استفاده از زمینه‏ هاى درونى بر ما سلطه مى‏ یابد. (حسادت برادران، زمینه را براى بروز دشمنى شیطان نسبت به انسان فراهم ساخت.) «فیکیدوا ... انّ الشیطان للانسان عدو مبین» ۲۶- شیطان دشمن انسان است، حتّى اگر پیامبر زاده باشد. «انّ الشیطان للانسان عدوّ مبین» ۲۷- از کودکى، شیطان را به کودکان معرّفى و نقش او را بیان نمایید. «انّ الشیطان للانسان عدوّ مبین» 💠 پیام صفحه ۲۳۶ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397
💠 آیه ۱۵ سوره یوسف به بحث رازداری پرداخته است. ✨پس چون او را با خود بردند و همگى تصمیم گرفتند که او را در مخفیگاه چاه قرار دهند (تصمیم خود را عملى کردند) و ما به او (در همان چاه) وحى کردیم که در آینده آنها را از این کارشان خبر خواهى داد در حالى که آنها (تو را) نشناسند.✨ 🌀از آنجا که خداوند اراده کرده یوسف را حاکم کند، باید دوره ‏هایى را ببیند؛ برده شود تا به بردگان رحم کند. به چاه و زندان افتد تا به زندانیان رحم کند.  🌀همان گونه که خداوند به پیامبرش مى ‏فرماید: تو فقیر و یتیم بودى تا فقیر و یتیم را از خود نرانى. «ألم یجدک یتیماً... فامّا الیتیم فلا تقهر...» 📝پیام ها ۱- اتّفاق نظر و اجماع گروهى از انسان‏ ها، نشانه‏ حقانیّت نیست. «اجمعوا ان یجعلوه فى غیابت الجبّ» ۲- گاهى میان طرح و نقشه تا عمل، فاصله است. (طرح برادران، پرتاب یوسف در چاه بود، «القوه» ولى در عمل، یوسف را در چاه قرار دادند. «یجعلوه»)  ۳- زمانى وحى به یوسف‏ (ع) آغاز شد که وى از خانواده دور شد و مورد بى مهرى برادران قرار گرفت. «فلمّا ذهبوا به... اوحینا الیه» ۴- امداد الهى، در لحظه هاى حساس به سراغ اولیاى خدا مى ‏آید. «فى غیابت الجُبّ و اوحینا الیه » ۵ - بهترین وسیله‏ آرامش یوسف در دل چاه، الهام خدا نسبت به آینده روشن است. «اوحینا الیه» ۶- یوسف در نوجوانى، شایستگى دریافت وحى الهى را دارا بود. «اوحینا الیه» ۷- خداوند اولیاى خود را با سختى‏ ها آزمایش و آنان را هدایت مى‏ کند. «اوحینا الیه» ۸ - آگاهى موجب آرامش است. (آنچه سبب آرامش یوسف در چاه شد، وحى الهى بود) «اوحینا الیه لتنبّئنّهم بأمرهم هذا» ۹- امید، بهترین سرمایه براى ادامه زندگى است. ما به یوسف وحى کردیم که در آینده از چاه نجات پیدا مى‏ کنى و برادران را از کارشان شرمنده خواهى کرد) «اوحینا الیه لتنبّئنّهم بأمرهم هذا» ۱۰- وقتى پایان رذایل رسوایى است، انسان عاقل بایستى نفس خود را مهار کند. «لتنبّئنّهم بامرهم...» ۱۱- از کارهاى زشت با اشاره و کنایه یاد کنید. «بامرهم» 💠 پیام صفحه ۲۳۷ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397
چهارشنبه های زهرایی.آتش به اختیار
💠 آیه ۲۳ سوره یوسف به بحث گناه اشاره دارد. ✨و زنى که یوسف در خانه او بود از یوسف از طریق مراوده و ملایمت، تمناى کام‌‏گیرى کرد و درها را (براى انجام مقصودش) محکم بست و گفت: بیا که براى تو آماده ‏ام. یوسف گفت: پناه به خدا که او پروردگار من است و مقام مرا گرامى داشته، قطعاً ستمگران رستگار نمى‏ شوند.✨ ♻️در تفسیر «معاذ اللّه انّه ربّى احسن مثواى» دو احتمال داده ‏اند: الف: خداوند پروردگار من است که مقام مرا گرامى داشته و من به او پناه مى‏ برم.  ب: عزیز مصر مالک من است و من سر سفره او هستم و درباره‏ ى من به تو گفت: «اکرمى مَثواه» و من به او خیانت نمى‏ کنم. ♻️هر دو احتمال، طرفدارانى دارد که بر اساس شواهدى بدان استناد مى‏ جویند. ولى به نظر ما، احتمال اوّل بهتر است. زیرا یوسف به خاطر تقواى الهى مرتکب گناه نشد، نه به خاطر اینکه بگوید: چون من در خانه عزیز مصر هستم و او حقّى بر من دارد، من به همسرش تعرّض و سوء قصد نمى‏ کنم!. چون ارزش این کار کمتر از رعایتِ تقواست.  ♻️البتّه در چند جاى این سوره، «ربّک» که اشاره به «عزیز مصر» است، به چشم مى‏ خورد، ولى «ربّى» هر کجا در این سوره استعمال شده، مراد خداوند است.  ♻️از طرفى دور از شأن یوسف است که خود را چنان تحقیر کند که به عزیز مصر «ربّى» بگوید. اولیاى خدا، به خدا پناهنده مى‏ شوند و نتیجه مى‏ گیرند: موسى از شرّ فتنه‏ هاى فرعون به خدا پناه مى‏ برد، «انّى عذت بربّى و ربّکم من کل متکبّر لایؤمن بیوم الحساب» مادر مریم مى‏ گوید: من مریم و نسل او را در پناه تو قرار مى‏ دهم، «انّى اعیذها بک و ذرّیتها من الشیطان الرجیم» و در این آیه یوسف به خدا پناه مى‏ برد، «قال معاذ اللّه» و خداوند به پیامبر اکرم‏ دستور پناهندگى به خودش را مى ‏دهد. «قل اعوذ بربّ...» ♻️به جاى گفتن: «اعوذباللَّه» یک سره به سراغ پناه ‏دادن خدا رفت و گفت: «معاذاللَّه» تا پناهندگى خود را مطرح نکند. در واقع براى خود ارزشى قائل نشد. 📝پیام ها ۱- گناهان بزرگ، با نرمش و مراوده شروع مى‏ شود. «راودته» ۲- پاک بودن مرد کافى نیست، زیرا گاهى زنها مزاحم مردان هستند. «و راودته» ۳- قدرت شهوت به اندازه‏ اى است که همسر پادشاه را نیز اسیرِ برده خود مى‏کند. «و راودته الّتى» ۴- سعى کنیم نام خلافکار را نبریم وبا اشاره از او یاد کنیم. «الّتى» ۵ - پسران جوان را در خانه ‏هایى که زنان نامحرم هستند، تنها نگذارید. زیرا احتمال دارد باب مراوده باز شود. «و راودته الّتى هو فى بیتها» ۶- معمولاً عشق در اثر مراوده و به تدریج پیدا مى‏ شود. وجود دائمى یوسف در خانه کم‏ کم سبب عشق شد. «فى بیتها» ۷- مسائل مربوط به مفاسد اخلاقى را سربسته و مؤدّبانه مطرح کنید. «راودته... غلّقت» ۸ - حضور مرد و زن نامحرم در یک محیط در بسته، زمینه را براى گناه فراهم مى‏ کند. «غلّقت الابواب و قالت هیت لک» ۹- زشتى زنا، در طول تاریخ مورد پذیرش بوده است و به همین دلیل، زلیخا همه‏ درها را محکم بست. «غلّقت الابواب» ۱۰- همه‏ درها بسته، امّا درِ پناهندگى خدا باز است. «غلّقت الابواب... معاذ اللَّه» ۱۱- موقعیّت‏ هاى امتحان الهى متفاوت است؛ گاه در چاه و گاه در کاخ. «راودته... قال معاذ اللّه» ۱۲- تقوا و اراده‏ انسان، مى ‏تواند بر زمینه‏ هاى انحراف و خطا غالب شود. «معاذاللَّه» ۱۳- توجّه به خدا، عامل بازدارنده از گناه و لغزش است. «معاذ اللّه» ۱۴- اگر رئیس یا بزرگ ما دستور گناه داد، نباید از او اطاعت کنیم. «هیت لک قال معاذ اللَّه» (به خاطر اطاعت از مردم، نباید نافرمانى خدا نمود. «لا طاعة لمخلوق فى معصیة الخالق» ۱۵- به هنگام خطرِ گناه باید به خدا پناه برد. «قال معاذ اللّه» ۱۶- در کاخ حکومتى نیز مى ‏توان پاک، عفیف، صادق و امین بود. «قال معاذ اللّه» ۱۷- خطر غریزه‏ جنسى به قدرى است که براى نجات از آن باید خدا به فریاد برسد. «معاذ اللّه» ۱۸- انسان هواپرست از رسوایى ظاهرى هراس دارد (زلیخا درها را محکم بست ولى خداپرست از خدا) «معاذ اللّه» ۱۹- انجام گناه (زنا)، با کرامت انسانى ناسازگار است. «معاذ اللّه» ۲۰- یاد خدا به نفس، نقش مهمى در ترک گناه دارد. «معاذ اللّه» 💠 پیام صفحه ۲۳۸ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397
💠 آیه ۳۱ سوره یوسف اشاره به داستان حضرت یوسف علیه السلام دارد زمانی که در خانه عزیز مصر مورد توجه زلیخا قرار گرفت. ✨پس چون (همسر عزیز) نیرنگ (و بدگویى) زنان (مصر) را شنید، (کسى را براى دعوت) به سراغ آنها فرستاد و براى آنان (محفل و) تکیه ‏گاهى آماده کرد و به (دست) هر یک چاقویى داد (تا میوه میل کنند) و به یوسف گفت: بر زنان وارد شو. همینکه زنان او را دیدند (از زیبایى) بزرگش یافتند و دست‏ هاى خود را (به جاى میوه) عمیقاً بریدند و گفتند منزه است خداوند، این بشر نیست، این نیست جز فرشته ‏اى بزرگوار✨ ♻️«قطّعن» از ریشه‏ «قطع»، به معناى بریدن است که چون به باب تفعیل در آمده، این معنا را نیز مى‏ رساند که زنان حاضر در جلسه چون یوسف را دیدند به قدرى مبهوت شدند که مواضع متعدّدى از دست خویش را بریدند و قطعه قطعه کردند. ♻️«حاشا» به معنى در حاشیه و کنار بودن است. رسم بوده که هرگاه مى ‏خواستند شخصى را از عیبى منزه بدانند، اوّل خدا را تنزیه مى‏ کردند سپس آن شخص را. ♻️همسر عزیز مصر زن سیاستمدارى بود و با مهمانى دادن توانست مشت رقبا را باز کند و آنان را غافلگیر نماید. 📝پیام ها ۱- گاهى هدف از بازگو کردن مسایل دیگران، دلسوزى نیست، بلکه حسادت و توطئه و نقشه علیه آنان است. «بمکرهنّ» ۲- شاید زنان مصر با انتشار خبر عشق زلیخا به یوسف‏ (ع ) مى‏ خواستند بدین وسیله یوسف را مشاهده کنند. «بمکرهنّ» ۳- گاهى باید پاسخ مکر را با مکر داد. (زنان با بازگوکردن راز همسر عزیز مصر، نقشه کشیدند و او با یک میهمانى، نقشه آنان را پاسخ داد.) «ارسلت الیهنّ» ۴- زلیخا براى کنترل جوسازى علیه خود، اقدام به توجیه افراد عمده ‏اى که در جوسازى و انتشار اخبار دخیل بودند پرداخت. ( واضح است که دعوت شدگان همه‏ زنان منطقه نبودند) «فلمّا سمعت بمکرهنّ ارسلت الیهنّ» ۵ - مجرم گاه براى تنزیه خود، جرم را گسترش مى‏ دهد و آن را عادّى جلوه مى‏ دهد. «فلمّا سمعت بمکرهنّ ارسلت الیهنّ» ۶- سرویس جداگانه براى هر میهمان کارى پسندیده و ارزشمند است. «آتت من واحدة منهنّ سکّیناً» ۷- اطاعت از مولى و صاحب تا وقتى معصیت نباشد لازم است. «قالت اخرج علیهنّ فلمّا رأینه» ۸ - شنیدن کى بود مانند دیدن. «فلمّا رأینه اکبرنه» ۹- انسان به طور فطرى در برابر بزرگى و بزرگوارى، تواضع مى‏ کند.«اکبرنه» ۱۰- زلیخا خواست به زنان مصر تفهیم کند که شما یک لحظه یوسف را دیدید، طاقت از کف دادید؛ او شبانه روز در خانه من است؟! «فلمّا رأینه اکبرنه و قطّعن ایدیهنّ» ۱۱- در انتقاد عجله نکنید، شاید شما هم اگر به جاى او بودید مثل او مى‏ شدید. «قطّعن ایدیهنّ» (انتقاد کنندگان وقتى یوسف را دیدند، همه مثل زن عزیز مصر گرفتار شدند) ۱۲- انسان تا وقتى در معرض امتحان قرار نگرفته ادّعایى دارد؛ امّا گاهى که مورد آزمایش قرار گرفت، ناخودآگاه ماهیّت خود را نشان مى‏ دهد. «فلمّا رأینه اکبرنه و قطّعن ایدیهنّ» ۱۳- عشق که آمد، انسان بریدن دست خودش را نمى‏ فهمد. «قطّعن ایدیهنّ» (اگر شنیده‏ اید که حضرت على‏ (ع) به هنگام نماز، از پایش تیر را کشیدند و متوجّه نشد، تعجّب نکنید. زیرا اگر عشق سطحى دنیوى تا بریدن دست پیش مى ‏رود، عشق معنوى و عمیق به جمال واقعى، چه خواهد کرد!.) ۱۴- یوسف در زیبایى بى نظیر و در عین حال در عفت الگویى براى همگان است. «فلمّا رأینه اکبرنه... قلن حاش للّه» ۱۵- جمال یوسف‏ (ع) موجب گرفتارى او شد، ولى علم و تقوایش موجب نجات او گردید. (آرى جمال معنوى مهم‏ تر از جمال ظاهرى است) ۱۶- مردم مصر در آن زمان، به خداوند و فرشتگان ایمان داشتند. «حاش للّه... ملک کریم» 💠 پیام صفحه ۲۳۹ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397
💠 آیه ۳۸ سوره یوسف به بحث اصالت خانوادگی پرداخته است. ✨و آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب را پیروى کرده ‏ام. براى ما سزاوار نیست که چیزى را شریک خداوند قرار دهیم. این از فضل خدا بر ما و بر مردم است ولى بیشتر مردم سپاس‏گزارى نمى‏ کنند.✨ ♻️اصالت خانوادگى، همچنان که در ساختار شخصیّت افراد مؤثر است، در پذیرش مردم نیز اثر دارد. لذا حضرت یوسف براى معرفى خود، به پدران خود که انبیاى الهى هستند تکیه مى‏ کند تا هم اصالت خانوادگیش را ارائه دهد و هم قداست دعوت خود را.  ♻️این همان روشى است که پیامبر نیز در معرّفى خود به کار مى‏ برد و مى‏ فرمود: من همان پیامبر امّى هستم که نام و نشانم در تورات و انجیل آمده است. سیدالشهدا حسین‏ ابن علىّ در کربلا و امام سجاد (ع) نیز در برابر مردم شام، خود را چنین معرّفى کردند: «اَنا ابن فاطمة الزّهرا» «ملّة» در قرآن به معناى آیین بکار رفته است. ♻️سیماى «ملّة ابراهیم» این گونه ترسیم شده است: «با تمام قُوا در راه خدا جهاد کنید و اهل نماز و زکات و اعتصام به خدا باشید. در دین سختى و حرجى نیست، تسلیم خدا باشید، این است ملّت پدرتان ابراهیم.» 📝پیام ها ۱- رسیدن به حقّ، در گرو شناخت باطل و ترک آن است. «ترکتُ ملّة قوم لا یؤمنون و اتّبعتُ ملّة...» ۲- جدّ انسان، در حکم پدر انسان است و «أب» به او نیز اطلاق شده است. «ملّة آبائى ابراهیم و اسحاق و یعقوب» ۳- انبیا باید از خاندان پاک باشند. «آبائى ابراهیم و...» ۴- پیامبران الهى از یک هدف برخوردارند. «ملّة آبائى ابراهیم واسحاق و...» ۵ - در کنار راه هاى منفى، راه مثبت را نیز نشان دهیم. «ترکتُ ملّة... واتّبعتُ ملّة...» ۶- افتخار به پدران و پیروى از آنان در صورتى که راه حقّ و توحید را پیموده باشند پسندیده و رواست. «واتّبعت ملّة آبائى...» ۷- پدران انبیا (ع) مشرک نبوده‏ اند. «ما کان لنا ان نشرک» ۸ - پرهیز از شرک و مبارزه با آن، پایه و اساس ادیان الهى است. «ما کان لنا ان نشرک» ۹- شرک، در تمام ابعادش (ذات، صفات و عبادت)، منفور است. «من شى‏ء» ۱۰- پرهیز از شرک و گرایش به توحید، توفیق الهى مى‏ خواهد. «ذلک من فضل اللَّه» ۱۱- تعالیم انبیا، نعمتى الهى و سزاوار شکر و سپاس است. «ذلک من فضل اللّه علینا... و لکنّ اکثر الناس لایشکرون» ۱۲- نبوّت و هدایت، توفیق و فضل الهى براى همه است. «علینا و على النّاس» ۱۳- اکثریّت، معیار شناخت صحیح نیست. «اکثر النّاس لا یشکرون» ۱۴- پشت کردن به راه انبیا، بزرگ‏ترین کفران نعمت است. «لایشکرون» 💠 پیام صفحه ۲۴۰ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397
💠 آیه ۴۷ سوره یوسف اشاره به تعبیر خواب حضرت یوسف دارد. ✨(یوسف در جواب) گفت: هفت سال پى‏ درپى کشت کنید و آنچه را درو کردید، جز اندکى را که مى خورید، در خوشه ‏اش کنار بگذارید.✨ ♻️یوسف‏ (ع) بدون گلایه و شکوه از رفیق که چرا او را فراموش کرده و بدون آنکه قید و شرطى براى تعبیر خواب پادشاه تعیین کند، فورى به تعبیر خواب پرداخت، زیرا کتمان دانش به ویژه در هنگام نیاز جامعه به آن، امرى به دور از شأن انسان‏ هاى پاک و نیکوکار است. ♻️یوسف به جاى تعبیر خواب، راه مقابله با قحطى را با برنامه ‏اى روشن بیان کرد تا نشان دهد علاوه بر علم تعبیر خواب، قدرت برنامه ‏ریزى و مدیریّت دارد. علم کشاورزى و سیاست ذخیره ‏سازى و لزوم صرفه ‏جویى در مصرف، از این آیه استفاده مى‏ شود.  📝پیام ها ۱- طرح و برنامه‏ هاى سازنده خود را بدون منّت و چشم‏داشت عرضه کنیم. «قال تزرعون» ۲- براى نجات جامعه بایستى از مشکلات شخصى چشم پوشید. (یوسف سخنى از زندانى بودن خود که مسئله شخصى است، چیزى نگفت، بلکه به فکر حلّ مشکل مردم بود) «قال تزرعون...» ۳- مدیریّت بحران و اداره جامعه در شرایط حاد و دشوار از وظایف اصلى حکومت است. «قال تزرعون...» ۴- حکومت‏ها باید قحطى و خشکسالى را پیش‏ بینى کنند و در ایّام فراخى با تدبیر از فشار مشکلات بکاهند. «تزرعون... ۵ - به هنگام مناسب بودن شرایط حداکثر بهره‏ بردارى را باید نمود. «تزرعون...» ۶- در مواقعى که بحرانى در پیش است باید بر ظرفیّت تولید و کار افزود. «تزرعون...» ۷- مردان خدا، باید براى رفاه مردم فکر کنند و طرح ‏هاى دراز مدّت و کوتاه مدّت داشته باشند. «قال تزرعون سبع سنین» ۸ - زمان، عنصر بسیار مهمى در برنامه ریزى و مدیریّت است. «سبع سنین» ۹- فقط تشریح وضعیّت کافى نیست، باید طرح و برنامه داد. «تزرعون سبع سنین دأباً...» ۱۰- برنامه‏ ریزى در تولید «تزرعون سَبْعَ سِنِینَ» و صرفه جویى و ذخیره‏ سازى «فَذَرُوهُ» یک ضرورت است. (در حالى که جوامع عقب مانده بدون توجّه به این مراحل فقط مصرف مى‏ کنند.) ۱۱- کنترل حکومت بر روند تولید و توزیع، در شرایط بحرانى امرى ضرورى است. «تزرعون... فذروه...» ۱۲- گندم اگر به خوشه باشد بر عمرش اضافه مى‏ شود. «فذروه فى سنبله» ۱۳- مى‏ توان با برنامه‏ ریزى، خود را براى مقابله با حوادث طبیعى همچون قحطى، زلزله و سیل آماده کرد. «فذروه فى سنبله» ۱۴- برنامه ‏ریزى و تدبیر براى آینده، منافاتى با توکل و تسلیم در برابر امر خدا ندارد. «فذروه فى سنبله» (با تدبیر، به استقبال تقدیر برویم.) ۱۵- طرحها باید قابلیّت عملى داشته باشند. «فذروه فى سنبله» (بهترین شیوه عملى در آن زمانِ بدون سیلو و تکنولوژى، واگذاردن گندم در خوشه بود.) ۱۶- هر تلخى‏ اى بد نیست. همین قحطى مقدّمه‏ حاکمیّت یوسف شد و همچنین مقدّمه صرفه‏ جویى و کار بیشتر در میان مردم گشت. «تزرعون، فذروه، الاّ قلیلا» ۱۷- آینده‏ نگرى و برنامه‏ ریزى بلند مدّت براى مقابله با مشکلات اقتصادى جامعه، لازمه مدیریّت کشور است. «تزرعون... فذروه... الاّ قلیلا» ۱۸- صرفه ‏جویى امروز، خودکفایى فردا و اسراف امروز، نیاز فردا را به دنبال دارد. «قلیلاً ممّا تأکلون» ۱۹- رؤیاى کافران نیز مى ‏تواند بیانگر واقعیّت‏ ها و حاوى دستورالعمل‏ هایى براى حفظ جامعه باشد. ۲۰- امروز باید براى فرداى بهتر کوشش کرد. «تزرعون... ثمّ یأتى من بعد ذلک» 💠 پیام صفحه ۲۴۱ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397
🌺 💠 آیه ۵۳ سوره یوسف به بحث نفس پرداخته است. ✨و من نفس خود را تبرئه نمى‏کنم، چرا که نفس آدمى بدون شک همواره به بدى امر مى‏ کند، مگر آن که پروردگارم رحم کند که همانا پروردگار من آمرزنده‏ى مهربان است.✨ ♻️در قرآن براى نفس، حالاتى بیان شده است از جمله: ۱. نفس امّاره که انسان را به سوى زشتى ‏ها سوق مى‏ دهد و اگر با عقل و ایمان مهار نشود، انسان یک باره سقوط مى‏ کند. ۲. نفس لوّامه، حالتى است که انسان خلاف کار خود را ملامت و سرزنش مى‏ کند و اقدام به توبه و عذرخواهى مى‏ کند و در سوره قیامت از آن یاد شده است. ۳. نفس مطمئنّه، حالتى است که تنها انبیا و اولیا وتربیت شدگان واقعى آنان دارند ودر هر وسوسه و حادثه‏ اى، پیروزمندانه بیرون مى ‏آیند و دلبسته‏ خدایند. ♻️یوسف‏ (ع) عدم خیانت و سربلندى خود را در این آزمایش، مرهون لطف و رحمت خداوند مى‏ داند و به عنوان یک انسان که داراى طبیعت انسانى است، خود را تبرئه نمى‏ کند. ♻️در روایات متعدّد، خطرات نفس مطرح شده و راضى بودن از نفس را نشانه‏ ى فساد عقل و بزرگ‏ترین دام شیطان دانسته‏ اند. 🍃امام سجاد (ع) در دعاى مناجات الشاکّین، براى نفس پانزده خطر بیان نموده که توجّه به آن مفید است. 📝پیام ها ۱- هرگز خود را به پاکى مستائیم و تبرئه نکنیم. «ما اُبرّء نفسى» ۲- شرط کمال آن است که حتّى اگر همه مردم او را کامل بدانند، او خود را کامل نداند. در ماجراى حضرت یوسف، برادران، همسر عزیز مصر، شاهد، پادشاه، شیطان، زندانیان همه گواهى به کمال او مى‏ دهند، ولى خودش مى‏ گوید: «ما اُبَرّء نفسى» ۳- خطر هواى نفس جدّى است، آن را ساده ننگرید. «انّ النفس لامّارة بالسوء» در آیه، چهار نوع تأکید بکار رفته است. (انّ، لام تأکید، صیغه‏ ى مبالغه و جمله‏ ى اسمیه) ۴- انبیا با آنکه معصوم‏ اند، اما غرائز انسانى دارند. «انّ النفس لامّارة بالسوء» ۵ - هم از پاکى و عفّت خود در برابر تهمت‏ها باید دفاع کرد و هم به شرور نفس اعتراف نمود و به خدا پناه برد. «انّ النّفس لامّارة بالسوء» ۶- نفس، خواهش خود را تکرار مى‏ کند تا انسان را گرفتار کند. «لامّارة» ۷- نفس انسان به طور طبیعى وغریزى، اگر در مدار لطف حقّ قرار نگیرد، گرایش منفى دارد. «لامّارة بالسّوء» ۸ - تنها رحمت او مایه نجات است. اگر انسان به حال خود رها شود، سقوط مى‏ کند. «الاّ ما رحم» ۹- یوسف، تحت تربیت مخصوص خداوند است. کلمه «ربّى» تکرار شده است. ۱۰- مربّى باید رحمت و بخشش داشته باشد. «انّ ربّى غفور رحیم» ۱۱- بخشودگى، مقدّمه‏ دریافت رحمت الهى است. اوّل مى‏ فرماید: «غفور» بعد مى‏ فرماید: «رحیم» ۱۲- على‏ رغم تمام خطرات، از رحمت او مأیوس نشویم. «غفور رحیم» 💠 پیام صفحه ۲۴۲ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397
💠 آیه ۶۴ سوره یوسف به بحث تربیتی اشاره دارد. ✨(یعقوب) گفت: آیا شما را بر او امین بدانم، مگر همانند قبل عمل که شما را بر برادرش امین دانستم (و دیدید که چه شد)، پس (به جاى شما به خدا اعتماد مى ‏کنم که) خداوند بهترین حافظ است و او مهربان‏ترین مهربانان است.✨ ⁉️سؤال: با توجّه به سابقه بدى که فرزندان یعقوب داشتند، چرا پدرشان مجدداً فرزند دیگرش را به آنان سپرد؟ ✅پاسخ: فخر رازى احتمالات متعدّدى را مطرح نموده که هر کدام از آنها مى‏تواند توجیهى بر این موافقت باشد؛ اوّلاً: برادران از اقدام اولیه‏ شان به نتیجه ‏اى که مورد نظرشان بود، (محبوبیّت در نزد پدر) نرسیده بودند. ثانیاً: حسادت برادران نسبت به این برادر، کمتر از یوسف بود. ثالثاً: شاید قحطى و خشکسالى شرایط ویژه‏ اى را پدید آورده بود که سفر مجّدد را ضرورى مى ‏کرد. رابعاً: دهها سال از حادثه اوّل گذشته و فراموش شده تلقّى مى‏ شد. خامساً: خداوند متعال در حفظ فرزندش به او تسلّى خاطر داده بود. ♻️در آیه ۱۲، یعقوب در مورد یوسف، به حافظ بودن برادرانش اعتماد کرد، به فراق یوسف و نابینایى گرفتار شد، ولى در مورد بنیامین به خدا تکیه کرد و گفت: «فاللّه خیر حافظاً» هم توانا شد، هم بینا و هم فراق و جدائى پایان یافت. 📝پیام ها ۱- اعتماد سریع به کسى که سابقه تخلّف دارد، جایز نیست. «هل آمنکم» ۲- یاد خاطرات تلخ گذشته، انسان را در برابر حوادث آینده بیمه مى‏ کند. «هل آمنکم على اخیه من قبل» ۳- با یک شکست یا تجربه‏ ى تلخ، خود را کنار نکشیم. «هل آمنکم علیه... فاللَّه خیر حافظاً» یعقوب بار دیگر فرزند دوم را با توکل به خدا به برادران تحویل داد. ۴- برادران یوسف، خود را حافظ پنداشتند، «انّا له لحافظون» امّا حضرت یعقوب تذکّر داد که خداوند حافظ است. «فاللّه خیر حافظاً...» ۵ - بر عوامل ظاهرى و مادى هر چند فراوان باشند تکیه نکنیم، تنها بر خدا توکّل کنیم. «فاللّه خیر حافظاً» ۶- با توجّه به رحمت بى‏ نظیر الهى و با توکل به خداوند، به استقبال حوادث زندگى برویم. «فاللّه خیر حافظاً وهو ارحم الرّاحمین» ۷- سرچشمه حفاظت، رحمت است. «فاللّه خیر حافظاً و هو ارحم الرّاحمین» 💠 پیام صفحه ۲۴۳ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397
💠 آیه ۶۴ سوره یوسف به بحث تربیتی اشاره دارد. ✨(یعقوب) گفت: آیا شما را بر او امین بدانم، مگر همانند قبل عمل که شما را بر برادرش امین دانستم (و دیدید که چه شد)، پس (به جاى شما به خدا اعتماد مى ‏کنم که) خداوند بهترین حافظ است و او مهربان‏ترین مهربانان است.✨ ⁉️سؤال: با توجّه به سابقه بدى که فرزندان یعقوب داشتند، چرا پدرشان مجدداً فرزند دیگرش را به آنان سپرد؟ ✅پاسخ: فخر رازى احتمالات متعدّدى را مطرح نموده که هر کدام از آنها مى‏تواند توجیهى بر این موافقت باشد؛ اوّلاً: برادران از اقدام اولیه‏ شان به نتیجه ‏اى که مورد نظرشان بود، (محبوبیّت در نزد پدر) نرسیده بودند. ثانیاً: حسادت برادران نسبت به این برادر، کمتر از یوسف بود. ثالثاً: شاید قحطى و خشکسالى شرایط ویژه‏ اى را پدید آورده بود که سفر مجّدد را ضرورى مى ‏کرد. رابعاً: دهها سال از حادثه اوّل گذشته و فراموش شده تلقّى مى‏ شد. خامساً: خداوند متعال در حفظ فرزندش به او تسلّى خاطر داده بود. ♻️در آیه ۱۲، یعقوب در مورد یوسف، به حافظ بودن برادرانش اعتماد کرد، به فراق یوسف و نابینایى گرفتار شد، ولى در مورد بنیامین به خدا تکیه کرد و گفت: «فاللّه خیر حافظاً» هم توانا شد، هم بینا و هم فراق و جدائى پایان یافت. 📝پیام ها ۱- اعتماد سریع به کسى که سابقه تخلّف دارد، جایز نیست. «هل آمنکم» ۲- یاد خاطرات تلخ گذشته، انسان را در برابر حوادث آینده بیمه مى‏ کند. «هل آمنکم على اخیه من قبل» ۳- با یک شکست یا تجربه‏ ى تلخ، خود را کنار نکشیم. «هل آمنکم علیه... فاللَّه خیر حافظاً» یعقوب بار دیگر فرزند دوم را با توکل به خدا به برادران تحویل داد. ۴- برادران یوسف، خود را حافظ پنداشتند، «انّا له لحافظون» امّا حضرت یعقوب تذکّر داد که خداوند حافظ است. «فاللّه خیر حافظاً...» ۵ - بر عوامل ظاهرى و مادى هر چند فراوان باشند تکیه نکنیم، تنها بر خدا توکّل کنیم. «فاللّه خیر حافظاً» ۶- با توجّه به رحمت بى‏ نظیر الهى و با توکل به خداوند، به استقبال حوادث زندگى برویم. «فاللّه خیر حافظاً وهو ارحم الرّاحمین» ۷- سرچشمه حفاظت، رحمت است. «فاللّه خیر حافظاً و هو ارحم الرّاحمین» 💠 پیام صفحه ۲۴۳ قرآن 📿 🌸 || @yazahraa_1397