جانم حسین(ع)
روزه یعنی عشقبازی بر سر خوانِ حسین
می شود هر روزه داری چون پریشانِ حسین
من برای بخشش خود ، واسطه آورده ام
یا رب از جرم و خطایم درگذر ، جانِ حسین
روزه یعنی تشنگی ، یعنی تب و سوز جگر
روزه یعنی روضه ی لب های عطشانِ حسین
خواب از چشمم بگیرد، غربتش در قتلگاه
اشک نوکر در سحر باشد ز احسانِ حسین
روز محشر لایق دیدار زهرا می شود
دیده ای که شد میان روضه، گریانِ حسین
آرزو دارم شبی بعد از نماز مغربم
روزه ام را وا کنم در زیر ایوانِ حسین
یک گریز.....آن بی حیا در پیش چشم خواهرش
چوب میزد بر لب خونین و دندانِ حسین
مرتضی عابدینی
#شعر_روضه #شعر_ماه_رمضان #شعر_مناجات #مرتضی_عابدینی
#کانال_سبک_وشعرمداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
زیر بار گنهم
از همه رانده و تنها شدنم را دیدی
زیر بار گنهم تا شدنم را دیدی
پای نفسی که تمام ثمرم را سوزاند
دامن آلوده و رسوا شدنم را دیدی
شرمسارم که پس از این همه توبه هربار
خارج از حیطه ی تقوا شدنم را دیدی
روز و شب غافلِ از مرگ و شب اول قبر
قاطیِ بازی دنیا شدنم را دیدی
ملجأ طفل گرفتار، فقط مادر اوست
دست بر دامنِ زهرا شدنم را دیدی
مرده ای بودم و مادر به دعا یادم کرد
با دعا کردنش احیا شدنم را دیدی
به علی کرد سفارش که بگیرد دستم
از زمین با مددش پا شدنم را دیدی
از علی، کرب و بلا دارم و با خرج پدر
زائر عرش معلا شدنم را دیدی
علتش کام حسین است که وقت افطار
خیره بر آب گوارا شدنم را دیدی
دل مجنونِ من افتاده به پایین پایش
بنده ی اکبر لیلا شدنم را دیدی
علی اکبر به پدر گفت: پدر، شکر خدا
سال ها طی شد و رعنا شدنم را دیدی
نگرانم چه می آید به سرت آن ساعت
بر عبایت که معما شدنم را دیدی
از همه رانده و تنها شدنم را دیدی
زیر بار گنهم تا شدنم را دیدی
پای نفسی که تمام ثمرم را سوزاند
دامن آلوده و رسوا شدنم را دیدی
شرمسارم که پس از این همه توبه هربار
خارج از حیطه ی تقوا شدنم را دیدی
روز و شب غافلِ از مرگ و شب اول قبر
قاطیِ بازی دنیا شدنم را دیدی
ملجأ طفل گرفتار، فقط مادر اوست
دست بر دامنِ زهرا شدنم را دیدی
مرده ای بودم و مادر به دعا یادم کرد
با دعا کردنش احیا شدنم را دیدی
به علی کرد سفارش که بگیرد دستم
از زمین با مددش پا شدنم را دیدی
از علی، کرب و بلا دارم و با خرج پدر
زائر عرش معلا شدنم را دیدی
علتش کام حسین است که وقت افطار
خیره بر آب گوارا شدنم را دیدی
دل مجنونِ من افتاده به پایین پایش
بنده ی اکبر لیلا شدنم را دیدی
علی اکبر به پدر گفت: پدر، شکر خدا
سال ها طی شد و رعنا شدنم را دیدی
نگرانم چه می آید به سرت آن ساعت
بر عبایت که معما شدنم را دیدی
محمد جواد شیرازی
#کانال_سبک_وشعرمداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#شعر_آیینی #شعر_روضه #شعر_مذهبی #شعر_مناجات #شعر_مناجات_با_خدا