eitaa logo
متن و سبک مداحی
6هزار دنبال‌کننده
160 عکس
272 ویدیو
57 فایل
مداح #رضاابوالحسنی جهت هماهنگی @Reza_abolhasani_1368
مشاهده در ایتا
دانلود
########### را به روی تخته در می بردند تاج سر بود که باید روی سر می بردند سرو سامان همه بی سر و بی سامان بود پا به یک سوی سر از یک طرف آویزان بود او درست است که یک همدم و غم خوار نداشت بدنش روی دری بود که مسمار نداشت جگرش پاره شده اما به دل تشت نریخت عضو عضو بدنش هر طرف دشت نریخت بود زندانی و در مجلس اغیار نرفت همره اهل و عیالش سر بازار نرفت کسی از دور به پیشانی او سنگ نزد گرگ درنده به پیراهن او چنگ نزد کنج زندان خبر از بزم می و جام نبود دخترش ثانیه ای در ملع عام نبود سر سجاده و در حال سجودش نزدند هر دو دستش به تنش بود و عمودش نزدند تن او ماند روی خاک ولی چاک نشد تیغ خونین شده با پیرهنش پاک نشد بود مظلوم ولی هفت کفن داشت به تن گریه میکرد به جسمی که نشد غسل و کفن شاعر: سعید خرازی شهادت امام کاظم علیه السلام را تسلیت عرض میکنم سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران کربلایی رضاابوالحسنی https://eitaa.com/yazahramadadi135
خانه ات آباد، مارا قبل ويراني ببخش نوكر دل مُرده ات را ، مهربان جاني ببخش عذر خواهي ميكنم خيلي خلاصه مختصر نامه ي جرم مرا امشب كه ميخواني ببخش پشت كردم بر تو كه بودي مرا پشت و پناه آمدم در ماه رحمت، بين مهماني ببخش گرچه سفت و سخت بودم بر گناهم پا فشار يا اله المذنبين مارا به آساني ببخش چون تورا پيدا نكردم هركجا پيدام شد تو به روي من نياور خوب و پنهاني ببخش چنته ي من خالي است و كيسه ي عفو تو پر دست من خالي است يارب مفت و مجاني ببخش هرچه ميخواهي بزن مارا ولي در روز حشر پيش زهرا و علي من را نسوزاني ببخش صاحب شبهاي قدر و قاضي الحاجات من جان حيدر از گدا رو بر نگرداني ببخش سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
نشسته‌ام رمضان را کنار خوانِ رقیه منم گدای همین لطفِ بی‌کران رقیه اگرچه رانده شدم از همه ولی به امیدی رسانده‌ام سر خود را به آستان رقیه نمی‌زند لب خود را به لقمه‌ای که حرام است هر آن‌که می‌خورد از رزق آب و نان رقیه خداکند نزنم باز زیر قول و قرارم و سربلند بمانم در امتحان رقیه گره گشایی ما روضه‌های سوم ماه است که میهمان خدائیم و میهمان رقیه به ناله‌های منِ تَحبِسُ الدعا نظری کن به ناله‌ی اَبَتا یاحسین جان رقیه نشسته‌ام سر سجاده واکند به دعایش زبان لال مرا لکنت زبان رقیه کمان شده قد من با گناه‌های زیادم مرا ببخش قسم بر قد کمان رقیه به خاک چادر زینب قسم که در صف محشر تمام گریه کنانند در امان رقیه خمیده راه اگر می‌رود بخاطر این است که خورده ضربِ لگدها به استخوان رقیه گرفته است چه محکم به دست معجر خود را رسیده آتش خیمه به گیسوان رقیه 🌹کانال سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135
باز کن آغوش خود را سائل‌ات سر می رسد آن گدا که بخشش‌ات را کرده باور،می رسد آنقَدَر فریاد خواهم زد که من را هم ببین ناله های هر شبم از پشت این در می رسد تا نَفَس باقی است..،نَفس سرکشم را رام کن رفته‌رفته عمر من دارد به آخر می رسد در شب قَدرَت،به قَدرِ گریه ام رونق بده... هر که به جایی رسید ، از دیده‌ی تر می رسد گرچه بد کردم..،بیا با این بدت تندی مکن ای که لطفِ بی حدت حتی به کافر می رسد از دل هر معصیت زهرا مرا بیرون کشید کار من هرگاه گیر افتاد..،مادر می رسد زیر قرآن زیر و رویم کن..،الهی بِالْعَلی... دلشکسته گیر می افتد ، به دلبر می رسد نخل حیدر خرج افطاری ما را می دهد از نجف ظرف رطب هر شب به نوکر می رسد دفن نوکر احتیاطاً گردن ارباب هاست بعد مُردن کفن و دفن ما به حیدر می رسد در سراشیبی قبرم ، بعد تلقین خواندنم... حتم دارم مرتضی آنجاست که سر می رسد هرچه ماتم بود حیدر در وجودش جمع کرد بعدها ارث پدر یک‌جا به دختر می رسد ▪️ ▪️ سر به چوب مهمل خود زد..،در آن ساعت که دید نیزه‌داری مست با راس برادر می رسد در کنار خانه ی باباش سنگش می زنند زخم مهلک بر پر و بال کبوتر می رسد کاش زینب خاطرش در کوچه ها آسوده بود... کاش بر هر دختری می دید معجر می رسد https://eitaa.com/yazahramadadi135 کانال متن وسبک مداحی
از ادب در حرمت قامت زوّار خم است هر که زانو زده در محضر تو محترم است قم بهشتی است که از لطف تو رونق دارد هر کویری که بر آن پا بگذاری «ارم» است «بهجت» از قلب ضریحت همه جا را پر کرد آنچه در صحن تو هرگز نتوان یافت غم است عالِمان ریزه خور سفره‌ی احسان توئند عالَمی سائل و ایوان تو دارالکرم است «مرعشی» وار شدم زائر زهرا در عرش بین خاکی که در آن فاطمه صاحب حرم است قصد قم میکنم از مشهد و در هر نفسم یارضاجان دم و معصومه مدد بازدم است شد پناهنده به منظومه‌ی صحنت «پروین» حرمت امن ترین خانه‌ی اهل قلم است وقت توصیف شکوه تو مضامین لال اند شاعران مدح تو را هر چه بگویند کم است میثم کاووسی https://eitaa.com/yazahramadadi135 کانال متن وسبک مداحی
بسم الله الرحمن الرحیم غلامی(مجنون) خاکساردختر موسی ابن جعفر میشوم آستان بوس همین صحن وهمین در میشوم آرزوی هر پریشان خاطری دیدارتوست من بدین جا،بر درت همچون کبوتر میشوم آیت الله ها وهرعلامه ای برتوگداست من ثناخوان درت بانومکرر میشوم ارث زهراعصمت و شرم و نجابت بوده است من ثناخوان تو دختر همچو مادر میشوم کیستی تمثالی از صبر و وقار زینبی من ثناخوان کمال دخت، حیدر میشوم اسوه ی زنها تو هم شأن نزول کوثری در زلال مهرتو بانو مطهر میشوم کی توانم وصف تو راگویم درون دفترم وصف توناید زبانم همچوجوهر میشوم آن دم جان پرورت بانی هرفیضیه شد زین همه دلدادگی سرمست کوثر میشوم میبرم بانو به حاجت بر زبانم نام تو باغ جانان از نسیمت من معطر میشوم می زند جوش شفاعت زمزم احساس تو همچو(مجنون)باتومن ، واردبه محشر میشوم _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) https://eitaa.com/yazahramadadi135 کانال متن وسبک مداحی
. سلام الله علیک یا ابوتراب ــــــــــــــــــــــــــــ مردی که دارد در دلش داغ جوانی داغ جوان رو کبود قد کمانی داغ جوانی که شکست آیئنه او از ضرب یک دست پلید و ناگهانی این مرد دیده با دو چشمش خانه‌اش را در بین دود و شعله‌ی فتنه‌گرانی او دیده پشت یک در آتش گرفته یاس بهشتی خودش را ارغوانی کی می‌رود از خاطرش روزی که بستند دستان او را چهل نفر با ریسمانی افطار بوده میهمان دختر خود افطار او قدری نمک با لقمه نانی دارد به مسجد می‌رود با شوق این که گوید به روی بام اذان جاودانی چیزی نمانده تا فرود آید دوباره یک ضربه‌ی دست پلید ناگهانی دارد فرو می‌ریزد ارکان هدایت دارد شکسته می‌شود رکن جهانی «فُزتُ وَ ربِّ الکعبه» در افلاک پیچید آمد صدای ناله‌های آسمانی فرق شکسته، خون جاری، دل کجا رفت؟ من هستم و اینجا گریز روضه خوانی در مسجد کوفه مؤذن غرق در خون در کربلا هم شد مؤذن آنچنانی یک کوچه واکردند تا اکبر بیاید این کوچه دارد از غمی عظمی نشانی ای وای کوچه، بار دیگر روضه نو شد این بار جای میخ می‌آید سنانی شد لخته خونی دست و پاگیر کلام و قدرت نداری تا که بابا را بخوانی از جذر و مد تیغ و نیزه ارباً اربا در مقدم بابا نمانده نیمه جانی ـــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ . https://eitaa.com/yazahramadadi135
. علیه السلام قرآن به سر گرفتی قرآن به سر گرفتم با دیده های گریان از تو خبر گرفتم اصلا بگو کجایی من محضرت بیایم نام و نشان جایت، را از سحر گرفتم آقا بیا که دیگر، جانم به لب رسیده از دوری تو عمری، سوز جگر گرفتم یابن الحسن کجایی مردم از این جدایی 🏴🏴🏴 در این لیالی قدر هستی در اولویت مقصد تو هستی و من سوی تو پر گرفتم محتاج یک دعایم ای مستجاب عالم من راه بندگی را با تو ز سر گرفتم من ماندم و یتیمی من ماندم و فراقت امشب بیا که من هم قرآن به سر گرفتم یابن الحسن کجایی مردم از این جدایی ✍️به قلم: .👇# # https://eitaa.com/yazahramadadi135
. علیه السلام وای از شهری که سهمِ دین اسارت می‌شود جایِ عزّت قسمتِ پیری جسارت می‌شود می‌کشد سجّاده را از زیرِ پایِ رهبرش پابرهنه شاه مهمانِ عمارت می‌شود شعله می‌خواهد بسوزاند حریمِ عشق را شاید اینجا هم حرم یکباره غارت می‌شود سینه‌ای را زهرِ کینه پاره پاره می‌کند قلبِ دین می‌سوزد و قصدش زیارت می‌شود می‌کند یادِ شهیدِ تشنه عاشورا به پا گریه کارِ چشمها در هر عبارت می‌شود وای از آن ساعتی که سر سوارِ نیزه بود حکمِ شهزاده کجا آخر حقارت می‌شود ؟! کوفه و شامِ بلا و طعنه‌ها و ناسزا قسمتِ ناموس انگشتِ اِشارت می‌شود صادقِ آلِ عبا گریه برایِ عمّه کرد خِشت و خاشاکِ خرابه هم‌جَوارت می‌شود !!! العجل آوایِ لبهایِ بقیعِ خاکی است اشکِ زهرا روشناییِ مزارت می‌شود ✍ .# # در ایتا https://eitaa.com/yazahramadadi135