#موسی_بن_جعفر
ترسی از فقر ندارند گدایانِ کریم
دست خالی نروند از درِ احسانِ کریم
حاجتِ خواسته را چند برابر داده ست
طَیِّبَ الله به این لطفِ دو چندانِ کریم
کاظمینی نشدیم و دلمان هم پُر بود
بار بستیم سوی شاهِ خراسانِ کریم
بی نیاز از همه ام تا که رضا را دارم
به قَسَم های خداوند به قرآنِ کریم
طلب رزق نکردیم ز دربارِ کسی
نانِ هر سفره حرام است مگر نانِ کریم
هر کسی وقتِ مناجات، ضریح دارد
دستِ ما هم که رسیده است به دامانِ کریم
ناامیدم مکنید از کرمش فرض کنید
باز بدکاره ای امشب شده مهمانِ کریم
سپر درد و بلایش نشدیم و دیدیم
سپر درد و بلای همه شد جان کریم
ظاهرش فقر ولی ظاهر او عین غِنا
ترسی از فقر ندارند گدایان کریم
*چهارده سال از این زندان به اون زندان، بچه هاش چشم انتظار بودن، هی میگفتن انشاءالله بابامون از زندان آزاد میشه...*
مثلِ یک تکّه عبا روی زمین است تنش
انقَدَر حال ندارد که نیفتد بدنش
جا به جا گر نشود سلسله بد میچسبد
آنچنانی که محال است دگر وا شدنش
نَفسش وقت مناجات چه اعجازی داشت
زن بدکاره به یکباره عوض شد سخنش
آه! مانند گلیمی چقَدَر پا خورده
بی سبب نیست اگر پاره شده پیروهنش
*آقا رو از این زندان به آن زندان میبردن، اما زندان آخری موسي بن جعفرو زمینگیر کرد.. زینب هم خیلی سفر با حسین رفت، اما سفر آخری زینبو آواره کرد.به علم امامت شب و روزو تشخیص میداد، حضرت رو تو سیاهچالی انداخته بودن ، زندانبان آخری سِندی بن شاهک ملعون،یهودی بود... حضرت روزا روزه میگرفت، دم دمای غروب موقع افطار برا حضرت یه مقدار نون و آب میبرد، دیشب هم گفتم با یه دستش برا آقا نون میبرد، با یه دستش تازیانه، انقد موسي بن جعفرو با تازیانه میزد، وقتی کسی تازیانه میخوره یه حرفی میزنه میگه نزن، اما موسي بن جعفر میگفت بزن، هر چی دوست داری بزن اما اسم مادرمو نیار...*
از آتش دلِ من صحبتی نکن نامرد
سکوتِ صبرِ مرا غیرتی نکن نامرد
بزن تمامِ تنم را کبود کن امًا
به نام فاطمه بی حرمتی نکن نامرد
*به مردم خبردادن گفتن هر کی آقاشو میخواد ببینه فردا از زندان آزاد میشه.. همه ی شیعیان اومدن جلو زندانِ بغداد، بعضیا به هم مژده میدادن، میگفتن فردا بعد از چهارده سال آقا رو از زندان آزاد میکنن. یه عده ای گریه میکردن میگفتن اگه آقا رو ببینم دستشو میبوسم. یکی میگفت اگه آقا رو ببینم میگم آقا بچه بودم مادرم دعا میکرد میگفت: انشاءالله آقا آزاد بشه. بعضیا گریه میکردن میگفتن کاش کس و کارمون زنده بودن، دوست داشتن همچین روزی رو ببینن. همه ی مردم جلو زندان جمع بودن، چشما خیره شده به در زندان، الان آقا میاد، همه هزار آرزو داشتن، همچین که دیدن آروم آروم در وا شد مردم بلند شدن، گفتن الان آقا میاد میگه یه وقت دیدن چهار تا غلام زیر لنگه ی دری رو گرفتن، هی صدا میزنن.. "هذا امامُ الرَّفَضَه"، گفت سلام من بر اون بدنی که سرش از لنگه ی در آویزان شد، شیعیان به سر و صورت زدن، وا اماما..صدای ناله ی مردم بلند شد.. اما اونایی که رفتن زیر بدن آقا رو گرفتن بیشتر داد زدن، گفتن مگه نمیگفتن آقا بدنش ضعیف شده، چرا بدنش انقد سنگین شده؟ همچین که عبا رو کنار زدن، دیدن هنوز غل و زنجیر به دست و پای موسي بن جعفره، میدونی چه خبر شد؟ اگه بخوام خودمونی بگم، میخوام اینجور حرف بزنم، دعوا بود سر اینکه برا آقا کفن بیارن، همه جور کفن آوردن، بعضیا کفنای قیمتی برا آقا آوردن، نمیخوام بگم حسین بی کفنه نه! آخه کفن برای بدنیه که سالمه، من بمیرم برا اون بدنی که پاره پاره، زین العابدین فرمود: برا بابام حصیر بیارید، حسین....*
اگر کشتن چرا آبت ندادن
چرا زان دُرِّ نایابت ندادن
اگر کشتن چرا خاکت نکردن
کفن بر جسم صد چاک نکردن
*بعد از چهارده سال اگه زن و بچه اش میدیدن میشناختنش، آقا رو کلی شکنجه دادن اذیت کردن اما بدن بابا رو میدید امام رضا میشناخت، دختراش میدیدن میشناختن، اما حسین جان با تو چیکار کردن؟ دخترت تو رو دید نشناخت، گفت عمه بلند شو، عمه این بدن کیه داری براش اینجور گریه میکنی؟ صدا زد.. عزیزم! این بدن بابای مظلومت حسینه، حسین...
«حسین آرام جانم حسین روح و روانم»
صَلی الله عَلیکَ یا مظلوم... یا غریب ..یا اباعبدالله...
کانال سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
.
#زمینه_امام_کاظم
#تشییع_پیکرمطهر موسی بن جعفر علیه السلام
به عزت و شرف لا اله الا الله....
سَرزده از«ظُلمِ المَطامیر»نورِماه
به روی دوشِ چهار غلام
تشییع میشه بدنِ امام...
واویلا... امام رضا کجایی آقا...
واویلا... موسیبنجعفر شده آزاد
واویلا... بگید به معصومه که حالا
واویلا... بیاد کنارِ جسرِ بغداد...
مثل شیعیانِ بغداد پای غصههاش بِمونیم
زیر تابوتِ آقامون با امام رضا بخونیم..
«لا اله الا الله
محمداً رسول الله
علیً ولی الله»
«یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر»
به روی تخته یِ در آقامونو آوُردن
بازم تَنِش رو غُل و زنجیر ها آزُردن
جلویِ چشمِ خواصّ و عام
تشییع میشه بدنِ امام...
واویلا... شکسته ساقِ پایِ آقام...
واویلا... کبوده هم صورت و بازوش
واویلا... موسی بن جعفر مثل زهرا
واویلا... خونین شده سینه و پهلوش
مثل دخترِ یتیمِش اِمشبو آروم نَمونیم
زیر تابوتِ آقامون با امام رضا بخونیم..
«لا اله الا الله
محمداً رسول الله
علیً ولی الله»
«یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر»
خداروصددفعهشُکرْشدیتشییعآقا
کسی نگفته تنت شده ارباً اربا...
تو کربلا زیرِ نَعل و گام
تشییع شده بدنِ امام...
واویلا... چه تشییع جنازه ای شد
واویلا... زینب میدید با قلبِ مضطر
واویلا... تنِ حسین به روی خاک و..
واویلا... رو نیزه میشه تشییعِ سر
مثل زینبش دلارو.. تو قتلگاه میکِشونیم
پایِ نیزه ی آقامون ما با مادرش بخونیم
«لا اله الا الله
محمداً رسول الله
علیً ولی الله»
«ای بی کفن حسینم
عریان بدن حسینم
صد پاره تن حسینم»
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#زمینه_موسی_بن_جعفر
#موسی_بن_جعفر علیه السلام
مداح
سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
.
#نوحه #زمینه #واحد #شور #زمزمه
#شهادت_امام_کاظم
سبک نوحه کاربردی حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
یا باب الحوائج...
شد عالم شَرَر بار دریا گشته خونبار
معصومه غمین و.. شد رضا عزادار..
مشکیپوشه عالم از این غُصه و غَم
در اَندوهِ کاظم.. غمگین گشته خاتم
یا باب الحوائج...
دستهها به پا شد موکبها بَنا شد
کاظمین دوباره.. مثل کربلا شد
مشهدنوحهخواناست قم نالهزنان است
تسلیت یا مهدی... ذکر شیعیان است
یا باب الحوائج...
ای عالی مدارج بر دردم معالج
یابابالنجاتو.. یاباب الحوائج
شاهِ عالمینی... نور نیرینی...
خورشیدِسماوات ماهِ کاظیمنی
یا باب الحوائج...
ای کوهِ کرامت ای روح سخاوت
دلها مبتلایت.. جانها به فدایت
تو نور خدایی تو اَباالرضایی
بر شیعه همیشه دافع البلایی
یا باب الحوائج...
بر سَختی مقاوم بودی لطف دائم
باشد از صفاتت همصالحوکاظم
عِلم از تو هویدا صبر از تو شکیبا
زشتی و ظلالت از تو شد مبرا...
یا باب الحوائج...
دلها غرقِ شورت آن شور و شعورت
شد معصومه ی تو جلوهگاهِ نورت...
هم حیدر ترینی هم والا نشینی
محبوسی،ولیتو شیرِ در کمینی
یا باب الحوائج...
دل را مبتلا کرد جان را با صفا کرد
سُفره ی تو آقا دردا رو دوا کرد..
دل غرق نوا شد پاک و با خدا شد
با گوشه نگاهت روزیم کربلا شد
یا باب الحوائج...
احسان القدیمی... رئوف و رحیمی
حاجتهامو میدی از بَس تو کریمی
هستی نور عینم.. عبدِ کاظمینم..
اربعین به لطفت تو صحنِ حسینم
یا باب الحوائج...
زندانیِ بغداد... بودی زخمیِ حاد
دور از بچههایت گشتی کُشته ایداد
از دنیا بریدی... رنج و غم کشیدی
فیقعرالسجونو.. مسموم و شهیدی
یا باب الحوائج...
بین کُند و زنجیر دیگر گشته ای پیر
کرده زهر هارون بر جان تو تأثیر
چونیاسوصنوبر شد جسم تو پرپر..
تابوت تو آقا.. شد یک تختهی دَر
یا باب الحوائج...
آخر شد طبیبت روضه ی حبیبت
بودی زار و گریان.. بر جدّ غریبت
گرچه ساق پایت بِشْکَست از جراحت
کِی دیگر تن تو.. شد پامال و غارت؟
یا باب الحوائج...
گر چه دختر تو باشد مضطر تو
کِی شد او اسیرِ خصم اَبتر تو..؟
گرچه شد شکسته جسمت زار و خسته
دیگر کِی سر تو.. بر نیزه نشسته؟...
یا باب الحوائج...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#واحد_شلاقی #واحد_سنگین
#نوحه_موسی_بن_جعفر
#موسی_بن_جعفر علیه السلام
سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
.
#نوحه #زمینه #واحد #شور
#شهادت_امام_کاظم
سبک نوحه شهادت موسی بن جعفر علیه السلام
یاباب الحوائج یاموسی بن جعفر..
حضرتِ موسی بن جعفر
جانِ عالمی فدایت
غم گرفته آسمان را
امشبی بَهرِ عزایت
دخترت معصومه خانون
صاحبِ عزای باباست
کاظمین دار العزا و..
چشم زائر تو دریاست
یاباب الحوائج یاموسی بن جعفر..
مثل مجتبی کریمی
چون حسین کوهِ سخائی
هستی تو باب الحوائج
رافعِ حاجات مائی
ای گل زخمی زهرا
ای علی را وارثِ نور
من سلامَت کرده ام تو
کن سلامم از رَهِ دور
یاباب الحوائج یاموسی بن جعفر..
السلام ای ماه تابان
که در آن قَعر سجونی
دست زندانبان نامرد
کرده باغت را خزونی
شد جسارت بر تو آقا
مادر تو گشته غمگین
در غل و زنجیر دشمن
ساق پایت گشته خونین
یاباب الحوائج یاموسی بن جعفر..
مثل زهرا روی لبهات
ناله ی خلصنی داری
اما ای غریبِ بغداد
واسه کربلا می باری
یا حسین غریب مادر
کُنجِ زندون رو لباته
یا حسین شهید بی سر
اوج سوز و ناله هاته
جسم تو تشییع شد آقا
گر چه روی تخته ی در..
اما پیکرت رو خاک نیست
تن تو نگشته بی سر..
دیگه تیر و نیزه آقا
به تنت فرو نَکردن
جلو چشمت ناموست رو
به اسارت که نَبُردن..
حسین ارباب بی سر حسین غریب مادر..
یا حسین غریب مادر
تویی ارباب دل من
یه گوشه چشم تو بسه
برا حل مشکل من...
حسین ارباب بی سر حسین غریب مادر..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#نوحه_موسی_بن_جعفر
#موسی_بن_جعفر علیه السلام
#امام_کاظم
سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
.
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_کاظم
سبک نوحه سنتی شهادت موسی بن جعفر امام کاظم علیه السلام
اهلعالم بههوش،دل در تلاطم شدهست
موسمِ ماتمِ ، امام هفتم شده ست...
رَختِ مشکی تنِ، ملیکهی قم شدهست
تسلیت یا رضا
ناله کن زین عزا
آه و واویلا(۴)
فاطمه در جنان، محزون و نالان بُوَد
در غمِ كاظمش، هر ديده گریان بُوَد
شيعه در اين عزا، ديگر پریشان بُوَد
آسمان غم ببار
شد رضا سوگوار
آه و واویلا(۴)
کُنج زندان شده، قلبش پُر از تاب و تب
قوتِ او سیلی است، بِجای نان و رطب
او به قعر سجون ، جانش رسیده به لب
پور جعفر ببین
در اسارت حزین
آه و واویلا(۴)
سندی نانجیب، او را مرتب زَنَد
سیلی از روی کین،هرروز و هرشب زَنَد
بر تنش تازیانه یادِ زینب زَنَد
گوید او ناسزا
بر ولیِ خدا
آه و واویلا(۴)
شیعه در هر مُصیبت یادِ کرببلاست
بیقرار حسین،آن کشتهی سر جداست
با غمِ حضرتِ، خون خدا آشناست
همه جا کربلاست
همه جا نینواست
حسینِ مظلوم(۴)
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#نوحه_موسی_بن_جعفر
#موسی_بن_جعفر علیه السلام
سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135