|⇦•بالا رود دود...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام سید رضی مرتضوی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"صلی الله علیک یا مولاتنا یا فاطمة الزهرا یا بنت رسول الله"
بالا رود دود از در و دیوار خانه
*مردم مدینه دیدند درِ خانه زهرا دود بلند میشه؛ رسم بود عزادار تا چند روز غذا درست نمیکرد. زهرا مگه عزای باباش رو فراموش کرده؟!بیان ببینند در خانه زهرا آتش گرفته..*
بالا رود دود از در و دیوار خانه
دشمن نشسته پشتِ در با تازیانه
خدا کند در پشتِ در زهرا نیاید
حالا که میآید بگو تنها نیاید
*بی بی دو عالم آمد پشت در،علامه مجلسی می نویسد:« شعله های آتش مثل تازیانه بر سر و روی زهرا ..»حضرت فرمود : تا زنده ام نمیگذارم وارد بشید. این شیطان مجسم صداش بلند شد زهرا تو چرا آمدی پشت در ؟صدای بهشتی زهرا بلند شد گفت: یا شقی آمدم آتشی که تو روشن کردی خاموش کنم. اگه زهرا نمی آمد، اون ملعون امت اسلام را از بین می برد.زهرا دین بابا رو زنده کرد. با خون خودش امضا کرد*
دری که آتش لرزانده آن را
دیگر نمانده بر پایهٔ برجا
با یک لگد در از نگار خود برون شد
دیگر نگویم که حال زهرا را که چون شد
*یه وقت صدای بی بی بلند شد:"يَا رَسُولَ اللَّهِ هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ" بابا ببین بعد تو با دخترت چه کردند.*
«حق نبی ادا شد مادر ما فداشد»
*اما در این شب ها امیرالمومنین بدن زهرا را غسل میده چه صحنه ای میبینه ؟هنوز جای میخِ در رو بدن زهراست. هنوز خون از بدن زهرا جاریه..*
مقداد و این سخن مولا علی شنیده
هنگام دفن زهرا خون از کفن چکیده
«حق نبی ادا شد مادر ما فدا شد»
*اما اون چیزی که موجب شهادت زهرا شد این میخ در نبود.. تازیانه هایی بود که قنفذ و مغیره توی کوچه به جرم حمایت از علی به زهرا زدند.*
آخ ای ناهی منکر علی
آه ای مدافع از حق امیرت
گفتا امام صادق مولا و رهبر ما
از ضرب تازیانه شد کشته مادر ما
*آمد یک بدن تکیده را به دست پیامبر سپرد صدا زد:"لَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ"دیگه امانت و ودیعه پیغمبر برگشت و "اُخلِصَت الزّهرا" ...زهرا دیگه راحت شد .بگه یا رسول الله یا محمد از رخت شرمنده ام..*
یا فاطمه! روز حشر ستاری کن
دلسوختگان را ز کرم یاری کن
ما با همه گفتیم که با زهراییم
تو نیز بیا و آبرو داری کن۵
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#کانال_متن_وسبک_مداحی
#رضااا_ابوالحسنی
|⇦•ای گلِ زیر گِلم...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی مهدی رعنایی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ای گُل زیر گِلم، یا زهرا
به تو خوش بود دلم، یا زهرا
رفتی و ترک عزیزان کردی
جمع ما را، تو پریشان کردی
مَحرم راز علی، باز بیا
راز دل تا کنم اِبراز بیا
خبر داری سر تو چاه میکنم؟ خبرداری دیگه نمیتونم حرفام رو به کسی بزنم؟
ماندهام بیکس و تنها، چه کنم؟
دور از فاطمه آیا، چه کنم؟
*مثل دیشبی سلمان میگه دیدم در خونه ام رو میزنند. نصفه های شب در رو باز کردم دیدم دو تا آقازاده هستند.سلمان! بابام میگه بیا.. الان وقتشه.. اگه میخوای کمک علی کنی بیا. بالاخره پیرمرده .معمولا بچه داغ ببینه میدوه، اما پیرمرد نمیتونه بدوه ..درِ خونه رو که باز کرد دنبال این دوتا آقازاده بره خونهٔ زهرا ؛بچه ها میدویدند .سلمان به نفس نفس افتاده بود گفت : «بچه ها آروم من نمیتونم پا به پای شما بیام.»سلمان هرجوری میتونی بدو بیا بابامون داره میمیره چطور مگه ؟ تو خبر نداری تا ما اومدیم بیاییم دو بار کفن مادر رو عوض کرده.وقتی اون نانجیب زد تو صورت مقداد؛ مقداد افتاد رو خاک ..بلند شد گفت :به من سیلی زدی عیبی نداره، اما نمیدونم با زهرا چه کردی ؟؟!! هی دیشب خون میزد از زخمها بیرون، علی هی کفن عوض میکرد ...*
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#کانال_متن_وسبک_مداحی
#رضااا_ابوالحسنی
|⇦•هر دیدی یه بازدیدی...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی مهدی رعنایی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
گفتم:آقا بچه اس خوب حق داره مادرش رفته امشب ببرش سر قبر مادرش، آروم بشه.آقا فرمود:اصبغ همین کار و میکنم بهش قول دادم امشب ببرمش کنار قبر مادرش.. همون جا حسین و صدا کرد.حسیـــــن بــــابــــا! جانم بابا،اومد کنار مولا دوست داری امشب بریم کنار قبر مادرت؟بله بابا..فقط یک شرط داره ها.جانم بابا!شرطش اینه رفتیم بلند بلند گریه نکنیا چشم چشم بابا.. به روی چشمم بابا..امیرالمومنین میگه دستم حسینم و گرفتم «همه رو گفتم برا اینجا» بردم کنار قبر زهرا ..تا قبر و نشون دادم صدا زد.. بابا میشه دستم و رها کنی؟ گفتم: بله.. دست حسین و که رها کردم بچه ای که اونجوری تو خونه گریه میکرد گفتم الان میدوئه خودش رو پرت میکنه رو قبر مادر های های گریه میکنه.. امیرالمومنین میفرماید دست و که رها کردم« قربون ادبت برم» دیدم دست گذاشت رو سینه.."السلام علیک ِیا اُمّاه یا فاطمه" علی میگه : به خدایی که جونم تو دستشه دیدم از تو دل قبرِ زهرا یه صدایی بلند شد "و علیکِ الســـــــــلام یا ولدي یا اباعبــــــــدالله"هر دیدی یه بازدیدی داره بچه اومد دیدن مادر، مادر هم اومد دیدن بچه.. کجا ؟اول جایی که اومد تو گودی گودال، شمر میگه هیچکی ندیدم اما تا سر و بریدن دیدم صدای زنی میاد.."بنیّ.. قتلوک" یه جا دیگه اومد بازدید کجا ؟دست کرد تو تنور خولی سر و به سینه چسبوند.. مادر برات بمیره..یازهرا ...
دستا رو بلند کنید تسلای دل زهرا، تا جایی که حنجره ات کمکت میکنه این صدای کشیده رو رها کن «حسیــــــن جان حسیــــن جان»
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#کانال_متن_وسبک_مداحی
#رضااا_ابوالحسنی
|⇦•این سو مغیره..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
این سو مغیره گرم بگو بخند شد
این سو صدای ناله زهرا بلند شد بلند شد
علـــــــی ســـــــوختــــــم علـــــــی ســــوخـــــــتم
*آدم وقتی پشت در دستش و ول میکنه اون نفری که پشت دره نمیبینه اونطرف در، داره به کجا ضربه میزنه هر چی که این تازیانه را میزد بی بی دستشو بین در قرار داد یکی دوتا از این تازیانه ها...*
چیزی نمونده بود فضا ملتهب شود
با گریه های فاطمه دل منقلب شود
*دیدم صدای ناله خانم از پشت در بلند شد بعضیا گفتن: دختر پیغمبره چی کار داره میکنه .. این قرار بود با علی بیاد بجنیگم این داره چی کار میکنه.. تو هم مثل من دلت رفت کربلا آره، همچین که بچه را به دست گرفت بعضیا میگن ما نیومده بودیم با شیر خواره بجنگیم، داره لشگر به هم میریزه..حرمله را صدا زدن :حرمله بدو ...
لشگر داره به هم میریزه چی کار کنم؟؟
امیر گفت: مگه نمیبینی بچه را سر دست گرفته، این بچه سیبل خوبیه زودتر بزن تا لشگرم به هم نریخته..*
چیزی نمونده بود فضا ملتهب شود
با گریه های فاطمه دل منقلب شود.
اما علی و شوکتش آمد به خاطر
شور و شکوه ضربتش آمد به خاطرش،
*اینا رو همه رو توو نامه داره مینویسه
برای معاویه لعنت الله. میگه یه مرتبه دلم سوخت گفتم دارم چی کار میکنم ؟صدا، صدای فاطمه هست،اومدم بر گردم ولی یه مرتبه کینه ای که از علی به دل داشتم اومد تو ذهنم،نه الان وقتشه هر کاری میخوای بکنی الان باید بکنی،اگر میخوای علی رو زمین گیر کنی راهش همینه، علی رو جور دیگه ایی نمیشه زمین گیرش کرد
فاطمه اش رو زمین بزن علی زمین میخوره. گفت امیر کیو بزنم؟؟ گفت اونی را بزن که دیگری هم باهاش زمین میخوره کنایه از اینکه بچه رو بزنی پدرم هم خودش میمیره ..*
اما علی و و شوکتش آمد به خاطرش
شور و شکوه ضربتش آمد به خاطرتت
تیغ دو دم به خاطرم آمد چکار کرد
اهل قریش را به مصیبت دچار کرد .
پس با تمام کینه و بغضی که داشتم
آنجا همه توان خودم را گذاشتم
بر سینه ی زمین و زمان دست رد زدم
بر درب نیم سوخته محکم لگد زدم
طوری لگد زدم که همان پشت در نشست
طوری لگد زدم پس از آن پهلویش شکست
طوری زدم که داغ دلم بیشتر شود
طوری زدم که علی بی پسر شود
حتی کنار ضربه ی سنگین کاری ام
مسمار درب سوخته آمد به یاری ام
ریحانه رسول که رنگش پریده بود
داغی میخ در نفسش را بریده بود
یه ضربه روزگار علی را سیاه کرد
سیلی زدم به فاطمه حیدر نگاه کرد.
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#کانال_متن_وسبک_مداحی
#رضااا_ابوالحسنی
|⇦•تا چند دسته گل...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام سید محمد حسین تقوی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
تا چند دسته گل شود امشب نثار تو
خون گریه میکنم سر خاکِ مزار تو
مادر ز جای خیر که مهمانت آمده
مهمان دلشکسته و گریانت آمده
اینکه نشسته است کنارت حسین توست
این بی قراره گرمِ زیارت حسین توست
برخیز و موج چشم ترم را نگاه کن
شمعی نداشته ام جگرم را نگاه کن
*خیلی جات خالیه مادر..*
برخیز و حالی از پسر کوچکت بپرس
حال بقیع را هم از این کودکت بپرس
رفتی و نیستی که ببینی برادرم
هرروز آب میشود از غصه در برم
برسینه اش گرفته حسن چادر تو را
گوید مدام زیر لب ای وای مادرم
از لحظه ای که رفته ای از این خانه تاکنون
شانه نخورده است به گیسوی خواهرم
از اینکه بغض کرده و خانه نشین شده
ترسم که جان دهد پدرم دربرابرم
آیا تو برحسین جوابی نمیدهی
تشنه رسیده کاسه ی آبی نمیدهی
برخیز و باحسین ز بازو سخن بگو
از درد زخم سینه و پهلو سخن بگو
مادر بگو که خوب شده زخم ابرویت
بهبود یافته، آن چشمِ کم سویت
یادم نرفته بر در و دیوار خوردنت
یادم نرفته سیلی بسیار خوردنت
یادم نرفته روی زمین دست وپا زدنت
بابا نبود خادمه ات را صدا زدی
*از جا بلندشو مادر خونه امون دیگه تاریکه
نه کسی غذا میخوره،نه کسی میخوابه، نه کسی حرف میزنه، همه جای خانه بوی تو میاد مادر..اما اگرم ابی عبدالله ،همه ی بچه ها کنار این قبر اومده باشن و اینجور درد و دل کرده باشن یقینا اوج درد و دلشون برا علی بوده، مادر به داد بابا برس..دیشب یادته مادر چه حالی داشت بابا.." فَلَمَّا نَفَضَ يَدَهُ مِنْ تُرَابِ الْقَبْرِ"همچین که دست و تکون داد یعنی کار دیگه تموم شده" هَاجَ بِهِ الْحُزْنُ، وَ أَرْسَلَ دُمُوعَهُ عَلَى خَدَّيْهِ، أمّا حُزني فَسَرمَدٌ، وَ أمّا لَيلي فَمُسَهَّدٌ"*
*تو بعضی نقل ها داره ظاهرا عمار وارد خانه ی مولا شد مدت ها از،رفتن بی بی گذشته بود. میگه یه صحنه ای دیدم تو خونه ی علی هیچی نگفتم منم یکساعت گریه کردم.دیدم مولا نشسته وسط خانه همه ی این بچه ها این یتیما کنار بابا، علی اشک میریزه بچه ها گریه میکنن.هیچکی نمیتونه کسی دیگه رو آرام کنه اومدم جلو همه رو آرام کُنَم دلداری بدم علی جان میدونی چند وقته مسجد نیومدی؟میدونی چند وقته ندیدیمت آقاجان؟ بیا بریم بیرون از، این خانه..هرجوری بود دست علی رو گفت تا رسیدن به در خانه دوباره ناله علی بلند شد..*
یادم نمیـره نامَردُمان از حرمت کوثر گذشتن
در روی زهرا بود و از در هم گذشتن
*تا آورد علی رو تو کوچه...*
یادم نمی رود که همه داد میزدن
طوری لگد بزن که علی بی پسر شود
*بمیرم برا دلت آقاجان...از همینجا ببرمت کربلا؟مگه آدم یادش میره با عزیزش چه کردن یادش میمونه کی زد چطور زد،چقدر زدن، چی گفتن..بمیرم برل اون خواهری که یک سال ونیم یادش نرفت چی دید تو گودال..*
یادم نرفته دوُر تو جنجال کردن
جمیعتی را وارد گودال کردن
حسین!....ببخش زینب رو
دیر آمدم، کاری ز دستم برنیامد
سر نیزه ی ،شمر از تن تو در نیامد
دیر آمدم دیدم سرت دست کسی رفت
عمامه ی پیغمبرت دست کسی رفت
ضجه زدن هایم مرا راضی نمیکرد
ای کاش خولی با سرت بازی نمیکرد
«حسین....حسین....حسین....»
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#کانال_متن_وسبک_مداحی
#رضااا_ابوالحسنی
|⇦•اجل گم کرده..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی سماواتی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"صل الله علیک یا فاطمه الزهرا یا بنت رسولالله و یا زوجة ولی الله.."
*آخرین روزهای عمر حبیبه خداست بریم کنار بسترش..*
اجل گم کرده بعد از قتل محسن خانه ما را
بیا ای مرگ یاری کن من افتاده از پا را
نه دستی مانده تا گیسوی زینب را زنم شانه
نه پایی تا بگیرم بهر گریه راه صحرا را
ز تو ای دست ممنونم که بر یاری دست حق
گرفتی از غلاف تیغ قنفذ اجر زهرا را
علی تنها تو بشکسته من افتاده همه دشمن
خدا را پس که یاری میکند آن یار تنها را
من از بهر علی گریان علی از بهر من گریان
به نوبت زینبِ غم دیده دلداری دهد ما را
بگیر ای دست سالم دست مجروح مرا بالا
که از صورت بگیرم قطره قطره اشک مولا را
اجل را دور سر گردانده ام تا بر علی گریم
و گرنه پشت آن در گفته بودم ترک دنیا را
*اینم مال شهدا و امواتمان امام راحلمان
همشون بهره ببرن..*
عدو سیلی زد و پهلو شکست و من در آن حالت
گهی دیدم به پهلو گه به صورت دست بابا را
*"ثمَّ لَطَمَهَا فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قُرْطٍ فِي أُذُنِهَا كَسَرَ مِنَ الْلَطْم"امام صادق علیه السلام می فرماد: سپس لطمه زد انگار میبینم گوشواره در گوش مادرم شکست.. وای مادرم مادرم مادرم.. *
*خدا لعنتشون کنند چنین بنای ظلمی را گذاشتن حسینا، کربلای ها، گریه کنا، دلسوخته ها..کربلا هم... *
یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود
در پشت ابر، چهره ی هر ماهپاره بود
از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد
از مشت ها بپرس که با گوشواره بود
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#کانال_متن_وسبک_مداحی
#رضااا_ابوالحسنی
«صل الله علیک یا ابا عبدالله