eitaa logo
🌷خانواده نورا (دلیجان)🌷
204 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
2.3هزار ویدیو
80 فایل
برنامه های فرهنگی و اجتماعی و...گروه جهادی شهید همت 💌امام‌خامنه‌ای:. "مسجد فقط برای نماز نیست هم مدرسه است هم دانشگاه" 📱گروه لبیک یا زینب خانواده نورا ترنم بهشتی ارتباط با ما 👇🏻 @yazeynab_0313 ارتباط با ادمین 👈 @pelakeshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
مجید بربری 🌹 حلب، الحاضر،خان طومان،۱۳۹۴/۱۰/۲۱ ساعت سه چهار بعدازظهر، دود و مه غلیظی همه جا را گرفته بود.نم نم باران،سوز سرما را چندین برابر میکرد.بوی خون و خاک ،کم کم به مشام میرسید،پای هرکدام از سنگرهای کوچک یک متری،که با تکه های سنگ ساخته اند،بیست سی متر گود بود.مجید روی تپه ای نزدیک یکی از سنگرها،آرام و بی حرکت خواب بود.نه،خواب نه!چیزی شبیه خواب.در تمام روزهای قد کشیدنش ،شاید اولین بار بود که آرام و بی حرکت و بدون جنب و جوش،دیده می‌شد. دست ها و صورتش گِلی بود.انگشتری را که شب قبل،از حسین امیدواری گرفته بود،هنوز توی انگشت داشت.صدای شلیک تیرها و انفجار نارنجک ها،همچنان فضای آسمان را پر میکرد.از رگبار تیرها،بدجوری گوش آدم تیر می کشید.صدا به صدا نمی‌رسید. همهمه بی سیم های رها شده و بی صاحب ،از جای جای دشت می آمد:(بچه ها عقب نشینی کنید،بکشید عقب!). کسی نمی‌توانست مجید را حرکت بدهد،کاج های سبز و زیتون های خشک دشت،کم کم خیس باران می شدند.سیزده نفر از بچه ها شهید شده بودند و چند نفری هم مجروح.مرتضی کریمی با آن بدنِ اربا اربا،یک تنه عاشورایی به پا کرده بود.برای خیلی ها از قبل روشن بود.که مجید و چندتا از بچه ها،فردایی نخواهند داشت .این را از چهره و آرامش شب آخرشان ،حدس زده بودند.... و همین طور هم شد. زندگی نامه شهید مدافع حرم 🕊🌹 @yazeynab_0313
سفرنامه کویر به قلم حجت الاسلام شیخ محمد رحیمی بسم الله الرحمن الرحیم زبان ،بسم الله الرحمن الرحیم را بر حرای دهان نازل می کند، فرقی نمی کند که "باء"در بسم الله ،دستگیری یا آغازیدن معنا دهد؛در هر یاری کردن پروردگار ،شروعی و در هر ابتدایی،امداد او هست. در کویر از ابزار و آلات خبری نیست تا بشر به "ایاک نستعین"پناهنده شود. تنهایی در ایاک نعبد،روشن ترین جلوه از تجلی این معنا در کویر بود. کسی که می خواهد با دیدن همه ی زیباییها بگوید : "الحمد لله"،باید کویر را هم دیده باشد. ممکن است ، تشنگی کویر بهتر از اقیانوس ،آب را تعریف کند و پهنای دشت آن ،سر افرازتر از قله باشد ،بدون اینکه چیزی از آنها بکاهد. باد با زوزه کشیدن ،کویر را از رسیدن مهمانش،با خبر می کرد. جاذبه ی الله در کویر سراسر هستی انسان را در بر می گیرد،نوک انگشتان پا و سر به اندازه قلب گرم می شود. حفر چاه دل داغدار کویر را خنک می کرد و چشم آدمها نیز با وضو گرفتن و سیراب شدن از آن روشن می شد. @yazeynab_0313