#خاطراتسیزدھسالهها🙋🏻♂
اندازهپسرخودمبود..سیزدهچهاردهساله..
وسـطعملیاتیكدفعهنشسـت!😳
.
گفتم:«حالاچهوقتهاستراحتهبچـه؟!»💣
گفت:«بندپوتینمشلشده،
میبندم،راهمیافتم..🖐🏼»
.
نشستولـیبلندنشد!
هردوپایشتیـرخوردهبود
برایروحیهماچیزینگفتهبود..:)💔