eitaa logo
یـہ لقمـہ آرامـش
3.1هزار دنبال‌کننده
790 عکس
1.2هزار ویدیو
1 فایل
چه کسی میدونه که آینده چی جوریه؟ ایمان بیار که خدای گذشته خدای آینده هم هست... غصه خوردن ممنوع! حتی شما رفیق عزیز😉 اینجا دورهمیم با یه لقمه آرامش 🥪 ارتباط: @mrf13849295
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 ✍🏻 خیلی با ارزشن آدمایی که تو روزای سخت کنارتن، ادمایی که وقتی بی حوصله ای بازم حوصلتو دارن، آدمایی که وقتی بد اخلاقی، هیچ جا نمیرن و با اخلاقت کنار میان و باهات حرف میزنن تا حالت خوب شه، این ادما خیلی با ارزشن.. خیلی✨💞 🥪 @ye_loghmeh .
8.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 ایشون نریمان پناهی مداح اهل بیت هستن. مذهبی اهل بیتی تو خونه اینطوریه، نه آدم بداخلاق و گند دماغ و عصبی و خشک و.... 🥪 @ye_loghmeh .
1.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 شوخی‌های ممنوعه با همسر ❌ ✍شوخی با همسر می‌تواند لحظات شاد و به‌یادماندنی خلق کند، اما همه‌ی شوخی‌ ها برای رابطه نیستند. 🔸گاهی برخی شوخی‌ها نه تنها بامزه نیستند، بلکه می‌توانند به مرور اعتماد، حس احترام و صمیمیت را خدشه‌دار کنند... 🔷در روابط عاشقانه، احترام و حفظ احساس مهم‌تر از هر خنده‌ای است. ❤️پس یادمان باشد که شوخی‌های ما نباید مرزهای و را خدشه‌ دار کند؛ چون از هر چیزی با ارزش‌تر است. 🥪 @ye_loghmeh .
🌱 مکالمه شوهر روستایی با تلفن ثابت بیمارستان حکایتی واقعی و بسیار آموزنده : از لحظه ای که در یکی از اتاق های بیمارستان بستری شده بودم، زن و شوهری در تخت روبروی من مناقشه بی پایانی را ادامه می دادند. زن می خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش می‌خواست او همان جا بماند. از حرف‌های پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد و حالش بسیار وخیم است. در بین مناقشه این دو نفر کم کم با وضیعت زندگی آنها آشنا شدم. یک خانواده روستائی ساده بودند با دو بچه. دختری که سال گذشته وارد دانشگاه شده و یک پسر که در دبیرستان درس می‌خواند و تمام ثروتشان یک مزرعه کوچک، شش گوسفند و یک گاو است. در راهروی بیمارستان یک تلفن همگانی بود و هر شب مرد از این تلفن به خانه‌شان زنگ می زد. صدای مرد خیلی بلند بود و با آن که در اتاق بیماران بسته بود، اما صدایش به وضوح شنیده می‌شد. موضوع همیشگی مکالمه تلفنی مرد با پسرش هیچ فرقی نمی‌کرد: «گاو و گوسفند ها را برای چرا بردید؟ وقتی بیرون می‌روید، یادتان نرود در خانه را ببندید. درس‌ها چطور است؟ نگران ما نباشید. حال مادر دارد بهتر می‌شود. به زودی برمی‌گردیم...» چند روز بعد، پزشکها اتاق عمل را برای انجام عمل جراحی زن آماده کردند. زن پیش از آنکه وارد اتاق عمل شود ناگهان دست مرد را گرفت و درحالی که گریه می‌کرد گفت: «اگر برنگشتم، مواظب خودت و بچه‌ها باش.» مرد با لحنی مطمئن و دلداری دهنده حرفش را قطع کرد و گفت: «این قدر پرچانگی نکن.» اما من احساس کردم که چهره اش کمی درهم رفت. بعد از گذشت ده ساعت، پرستاران زن بی حس و حرکت را به اتاق رساندند. عمل جراحی با موفقیت انجام شده بود. مرد از خوشحالی سر از پا نمی‌شناخت و وقتی همه چیز رو به راه شد، بیرون رفت و شب دیروقت به بیمارستان برگشت. مرد آن شب مثل شب‌های گذشته به خانه زنگ نزد. فقط در کنار تخت همسرش نشست و غرق تماشای او شد که هنوز بی‌هوش بود. صبح روز بعد زن به هوش آمد. با آن که هنوز نمی‌توانست حرف بزند، اما وضعیتش خوب بود. از اولین روزی که ماسک اکسیژنش را برداشتند، دوباره جر و بحث زن و شوهر شروع شد. زن می‌خواست از بیمارستان مرخص بشود و مرد می‌خواست او همان جا بماند. همه چیز مثل گذشته ادامه پیدا کرد. هر شب، مرد به خانه زنگ می‌زد. همان صدای بلند و همان حرف هایی که تکرار می‌شد. روزی در راهرو قدم می‌زدم. وقتی از کنار مرد می‌گذشتم، داشت می‌گفت: «گاو و گوسفندها چطورند؟ یادتان نرود به آنها برسید. حال مادر به زودی خوب می‌شود و ما برمی‌گردیم.» نگاهم به او افتاد و ناگهان با تعجب دیدم که اصلا کارتی در داخل تلفن همگانی نیست. همچنان با تعجب به مرد روستایی نگاه می کردم که متوجه من شد، مرد درحالی که اشاره می‌کرد ساکت بمانم، حرفش را ادامه داد تا این که مکالمه تمام شد. بعد آهسته به من گفت: «خواهش می‌کنم به همسرم چیزی نگو. گاو و گوسفندها را قبلاً برای هزینه عمل جراحیش فروخته ام. برای این که نگران آینده‌مان نشود، وانمود می‌کنم که دارم با تلفن حرف می‌زنم.» در آن لحظه متوجه شدم که این تلفن های با صدای بلند برای خانه نبود! بلکه برای همسرش بود که بیمار روی تخت خوابیده بود. از رفتار این زن و شوهر و عشق مخصوصی که بین شان بود، تکان خوردم. عشقی حقیقی که نیازی به بازی‌های رمانتیک و گل سرخ و سوگند خوردن و ابراز تعهد نداشت" اما قلب دو نفر را گرم می‌کرد: و این مودت و رحمتی خدایی بود که خالص و ناب جاری میشد بی ادعا و بدون دروغ ها ی اینستا و واتساپ... 🥪 @ye_loghmeh .
🌱 وقتی دیــدی کسی مـثل نوک پـرگـار همـه جــوره پـات وایـساده ؛ دورش نزن دورش بـگرد! 🥪 @ye_loghmeh .
12.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 مداراکردن بیشتر با خانم ها🙆‍♀🚘 براساس روش زندگی امیرالمومنین امام علی علیه السلام✨ چقدر با ظرافت موضوع تفاوت زن و مرد مطرح شد جانم 💚 🥪 @ye_loghmeh .
2.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 ابدی ❤️ ورژن گناباد، خراسان، ایران. 🥪 @ye_loghmeh .
12.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤 حدس میزنید این نامه رو کی به همسرش نوشته ؟ 🥪 @ye_loghmeh .
🌱 صبح را هیچ چیز بخیر نمی کند جز دو خط شعرِ فروغ دو فنجان قهوه غزل و یک دلِ سیر نگاه به چشمانِ تو😍 🥪 @ye_loghmeh .
7.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 همیشه همسرت باش❤️ 🌼 بعضی کارها رو هیچ وقت نباید فراموش کنی؛ هر روز باید انجامش بدی؛ وگرنه کم کم فضای خونه سرد میشه... !!!🥀 🥪 @ye_loghmeh .