هدایت شده از یک آیه در روز
.
2️⃣ «وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ»
کلمه «طلح» در برخی از قرائات نقل شده از امیرالمومنین ع، ابن مسعود و امام صادق ع به صورت «طلع» قرائت شده است.
و باید توجه کرد که قرائت «طلع» به معنای نفی قرائت «طلح» نیست؛
و بهترین شاهد بر این مدعا آن است که
▪️اولا هم خود حضرت امیر ع و هم ابن مسعود و هم امام صادق ع که قرائت «طلع» به ایشان نسبت داده شده، قرائت «طلح» هم داشتهاند (چنانکه هرسه نفر اینها در سند بسیاری از قرائات سبعه، که تک تک حروف و عبارتها را با دقت به نحو استاد و شاگردی از هم میگرفتهاند و به نحو متواتر روایت شدهاند وجود دارند؛ لااقل قرائت حفص از عاصم به حضرت امیر؛و قرائت شعبه از عاصم به ابن مسعود و قرائت حمزه از طریق امام صادق ع بوده است؛ و در تمام قرائات سبعه به صورت «طلح» قرائت شده است)
▪️و ثانیا در روایات دیگری که از این افراد نقل شده آنها در مقام توضیح معنای «طلح منضود» برآمدهاند مانند حدیث۳.
💠نکته تخصصی درباره #اختلاف_قرائات و #مصاحف قرآن کریم
قبلا در جلسه ۶۶۰ و پیش از آن درباره اختلاف قرائات و مصاحف قرآن کریم توضیحاتی ارائه شد؛ و بیان شد که
▪️قرآن کریم با قرائات مختلفی بر پیامبر اکرم ص نازل شد و تفاوت این قرائات منحصر در اعراب و نقطه نبود؛ بلکه در بسیاری از اوقات حروف و کلمات و عبارات این قرائتها متفاوت بود؛ و بدین سان صحابه مصاحف متعددی نوشته بودند؛
▪️و اقدام مهمی که در زمان عثمان با عنوان #جمعآوری_مصحف معروف است، بیش از اینکه جمعآوری باشد #یکسانسازی_مصاحف بود:
متنی آماده شد که تا حدی ظرفیت برخی از قرائات را داشته باشد و همهجا توزیع شد؛ سپس با دستور حکومتی، #سوزاندن و نابود کردن مصاحفی که مشتمل بر بقیه قرائات باشد آغاز گردید❗️ و مردم ملزم به کنار گذاشتن قرائات متفاوت با این متن شدند‼️ که این موج اعتراضات مهمی را در بلاد اسلامی رقم زد (چنانکه یکی از مهمترین سرفصلهای اعتراض به عثمان که نهایتا به قتل او منجر شد همین بود)؛
و البته با اهتمام برخی از اصحاب، بویژه عبدالله ابنمسعود و پیروانش و نیز در پی قتل عثمان، این پروژه در آن زمان ناموفق ماند؛ اما با فشارهای حکومتهای اموی و جریاناتی که رخ داد نهایتا این قرائاتِ غیرمطابق با مصحف عثمانی به عنوان #قرائات_شاذ معروف شدند؛
▪️وبا اقدامات حکومتی ابنمجاهد در قرن چهارم (که نهتنها بر ترویج فقط این هفت قرائتی که وی پسندیده بود اصرار میورزید و سایر قرائات مطابق با مصحف عثمانی را به عنوان قرائت شاذ معرفی میکرد؛ بلکه مطلقا اجازه قرائت مخالف مصحف عثمانی را نمیداد و حتی بسیاری از بزرگان سرشناس اهل سنت مانند ابنشنبوذ را که به قرائت قرآن بر اساس قرائات متفاوت با مصحف عثمانی اهتمام داشتند بشدت مجازات و وادار به نوشتن توبهنامه کرد؛ ر.ک: تاریخ بغداد، ج۲، ص۱۰۳ ) حذف اینها بسیار جدیتر و رواج آنها در میان طبقات قراء متوقف شد؛
▫️ولی خوشبختانه بسیاری از آن قرائات در متون حدیثی ویا تفسیریای که بویژه قبل از زمان ابنمجاهد نوشته شده بود، باقی مانده بود.
💢متاسفانه بعد از رواج صنعت چاپ و گسترش نسخههای واحد قرآن بر اساس قرائت حفص از عاصم در بلاد شرق جهان اسلام توجه به این قرائات مختلف در فضای عمومی جامعه و حتی در بسیاری از فضاهای عمومی اهل علم کمرنگ شد؛
و همین زمینه این را مهیا کرد که برخی از #اخباریون شیعه مانند #سید_نعمتالله_جزائری و #محدث_نوری که با اصل تعدد قرائات و سنتهای جدی انتقال استاد-شاگردی قرائات ناآشنا بودند بر اساس برداشتی اشتباه از حدیثی در کتاب شریف کافی (که میفرمود قرآن بر حرف واحد نازل شده*) گمان کردند تنها یک قرائت توسط پیامبر اکرم ص به مردم عرضه شده؛ و خود این تعدد قرائات سبع و عشر را به مثابه تحریف قرآن قلمداد کردند❗️ و بویژه اشاره به این قرائاتی که تفاوتهای بارزی با مصحف عثمانی داشت در روایات اهل بیت ع را مصداق بارز تذکر اهل بیت ع به تحریف قرآن قلمداد نمودند‼️
💢غافل از اینکه خود اهل بیت ع، حتی در نمازهای واجبشان خود سوره حمد را هم به قرائتهای مختلف قرائت میکردند (که قرائت «ملک» و «مالک» در آيه ۴ سوره حمد از معروفترین مصادیق آن است) که بخوبی نشان میدهد آنها که اینها را نازل شده از جانب خداوند متعال میدانستند و حتی یکبار کسی از ایشان نپرسید که کدام قرائت درست است (که بخوبی نشان میدهد که اصحاب اهل بیت ع هم همه قرائات را نازل شده از جانب خداوند می دانستند).
👇ادامه مطلب👇
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه بحث درباره #اختلاف_قرائات و #مصاحف قرآن کریم
در واقع، روایات مذکور، برخلاف آنچه این اخباریون پنداشتند و دشمنان شیعه در بوق و کرنا کردند، عمدتا از باب تاکید بر حفظ قرائاتی بود که در جریان یکسانسازی مصاحف در شرف فراموش شدن قرار گرفته بود؛
و این امری است که نه فقط توسط اهل بیت ع و جریان شیعه، بلکه توسط بسیاری از بزرگان صحابه و تابعین انجام میشد و کتب حدیثی و تفسیری معتبر نزد اهل سنت (از جمله صحیح بخاری و صحیح مسلم) مملو است از این قرائاتی که با مصحف عثمانی موافقت ندارد.
🌀(ترفندی که متاخرین اهل سنت در این موارد میزنند این است که اصطلاحی جعل کردهاند به نام منسوخ التلاوة؛ و میگویند اینها قرائاتی بوده که تلاوتش منسوخ شده است اما حکمش باقی است! بدون اینکه حتی یک مورد نشان دهند که آن تلاوت توسط پیامبر نسخ شده باشد (توضیح در جلسه ۵۶۱-۲)؛ و عجیبتر اینکه وقتی شبیه همین قرائات را در احادیث شیعه میبینند شیعه را متهم به تحریف قرآن میکنند)❗️
البته سخنان آن دسته از اخباریون درباره نسبت تحریف به قرآن توسط عموم علمای شیعه و حتی برخی دیگر از بزرگان اخباری مانند شیخ حر عاملی بشدت مورد انتقاد قرار گرفت،
اما هرچه باشد بهانهای به دست دشمنان شیعه داد که وجود این سخنان در کنار آن روایات در کتب شیعه را به عنوان اینکه شیعه معتقد به تحریف قرآن است برجسته کنند؛ در حالی که در اغلب موارد (همانند آیه محل بحث) سندهای متعدد و اصلی این روایت عمدتا در کتب اهل سنت بسیار بیشتر است تا در کتب شیعه.
💢یکی از اموری که موجب دامن زدن به تلقی تحریف از این روایات میشده این است که متن برخی از روایات (شبیه حدیث۱.الف) به گونهای است که گویی امام معصوم ع قرائت رایج در مصحف عثمانی را تخطئه میکند؛
اما حقیقت این است که این مطلب در بسیاری از نقلهایی که در کتب خود اهل سنت هم آمده وجود دارد شبیه همین حدیث محل بحث (یعنی اگر لازمه این روایات تحریف قرآن باشد خود اهل سنت هم به چنین باوری متهماند)؛
و حقیقت این است که مخصوصا در دورههای بعد از قرن چهارم که قرائات غیرمطابق با مصحف عثمانی مورد بیمهری قرار گرفته بود، تحلیل این گونه احادیث برای خود اهل سنت هم چالشآفرین بوده و انسان در آثار آنان نیز با انواع تحلیلهای عجیب و غریبی مواجه میشود که هیچ سازگاریای با متن حدیث ندارد ارائه شده است. (مثلا در خصوص تحلیل همین حدیث محل بحث؛ ر.ک: مفاتیح الغیب (فخر رازی)، ج۲۹، ص۴۰۵ ).
💢اما اگر کسی از وجود تعدد قرائات و تاریخ آن در سه چهار قرن صدر اسلام باخبر باشد و به تفاوت جریان یکسانسازی مصاحف، و به تعبیر دقیق تر، ترویج یک مصحف استاندارد (که با اعتراض مهمی از جانب اهل بیت ع مواجه نشد) با حذف سایر قرائات و احراق سایر مصاحف (که مورد اعتراض شدید اهل بیت ع و بسیاری از صحابه واقع شد) توجه کند وجه صدور این روایات را (که هم در کتب شیعه و هم در کتب اهل سنت وجود دارد) بسهولت متوجه میشود:
🔺یکبار در فضای عمومی یک مصحف را به صورت استاندارد ترویج میکنند که آموزش اولیه قرآن (و به تبع آن عمده آموزشها) بر اساس آن انجام شود، که این لزوما چیز بدی نیست؛
🔻اما اینکه به این بهانه، برخی قرائتهای دیگر را که افراد از خود پیامبر اکرم ص شنیدهاند، حذف، و قرائت آن را ممنوع اعلام شود و مصحفهایی که مشتمل بر این قرائات بوده سوزانده واز دسترس همگان خارج شود هیچ توجیهی ندارد مگر مبارزه با برخی از آموزههای قرآن❗️
در این فضا بود که اهل بیت ع و بسیاری از صحابه معروف مانند ابن مسعود، عبدالله بن ابی، ابن عباس، و ...،
با اینکه خودشان جزء معلمان و سلسله راویان همین قرائتهای مطابق با مصحف عثمانی بودهاند (یعنی عملا به جریان رواج مصحف استاندارد کمک میکردهاند)،
در موقعیتهایی بر قرائت برخی از آیات بر اساس قرائات دیگر اصرار میورزیدند تا مردم قرآنِ نازل شده از سوی خداند متعال را در مصحفی که رایج شده و ظرفیت برخی از قرائات را ندارد، منحصر ندانند؛
و این قرائات متفاوت با متن مصحف عثمانی را هم به عنوان وحی نازل شده از جانب خداند متعال قبول کنند؛ هرچند مخاطبی که فقط با یک قرائت انس گرفته، گاه میپندارد که پس حتما قرائت متن مصحف رایج نادرست است چنانکه گاهی درصدد برمیآمدند که متن مصحف رایج را تغییر دهند؛ که ائمه اطهار علیهمالسلام با این کار هم بشدت مخالفت میکردند.
👇ادامه مطلب👇
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
💠خلاصه و جمعبندی بحث فوق درباره #اختلاف_قرائات و #مصاحف قرآن کریم
بعد از اینکه مصحفی که امیرالمومنین ع جمع کرد - که حاوی همه قرائات بود و اندک حرفی از قرائات نازل شده بر پیامبر ص، از آن فروگذار نشده بود- مورد بیاعتنایی واقع شد،
اهل بیت علیهمالسلام فرمودند جز علی ع کسی نمیتواند ادعا کند که کل قرآن [یعنی تمام قرائات آن] را جمع کرده است (ر.ک: جلسه 375)؛ و تا زمانی که قائم ما قیام کند کسی آن مصحف جامع را نخواهد دید؛
اما این بدان معنا نبوده که تحریف و دستکاریای در این مصحف رایج رخ داده است؛
از این رو خودشان غالبا همان قرائت منطبق بر مصحف عثمانی را میخواندند و تعلیم میدادند و تفسیر میکردند؛
🔺و در حالی که اصرار داشتند همین مصحفی که به طور یکسان در دست همه قرار گرفته به همین صورت باقی بماند و تا زمان قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف هیچ تغییری نکند،
🔺مواظب هم بودند که مبادا بقیه قرائات یکسر به فراموشی سپرده شود و گاه وبیگاه به مناسبتهای مختلف، به برخی از قرائاتی که در این مصحف کنونی وجود ندارد اشاره میکردند؛ قرائاتی که بسیاری از آنها نه فقط توسط ایشان، بلکه توسط صحابه دیگری همچون ابن مسعود و ابن عباس و ... نیز تعلیم داده میشد و در کتب معتبر نزد اهل سنت هم موارد فراوانی از آنها یافت میشود.
✳️ * پینوشت
در کتاب شریف کافی (ج2، ص630) حدیثی است که شخصی به امام صادق ع عرض میکند که «مردم میگویند که قرآن بر سبعة احرف نازل شده است؛ و امام ع پاسخ میدهند که دشمنان خدا دروغ میگویند، بلکه بر حرفی واحد از نزد خدایی واحد نازل شده است:
كَذَبُوا أَعْدَاءُ اللَّهِ وَ لَكِنَّهُ نَزَلَ عَلَى حَرْفٍ وَاحِدٍ مِنْ عِنْدِ الْوَاحِد .
💢اگر کسی با تحولات اجتماعیای که تا زمان امام صادق ع رخ داده بود، آشنا باشد، بین این حدیث و احادیث متعددی که از خود امام صادق ع و بلکه از شخص پیامبر اکرم ص درباره نزول قرآن به سبعة أحرف روایت شده (مثلا در خصال، ج۲، ص۳۵۹ احادیث43 و 44 ) منافاتی نمیبیند. در قرون اول و دوم هجری، این تلقی غلطی از حدیث معروف نبویِ «نزل القرآن علی سبعة أحرف» در میان بسیاری از مسلمانان رایج شده بود که مقصود از این حدیث این است که هرجا بیان عبارتی از عبارات قرآن برای شما دشوار بود، میتوانید مترادف آن را بگویید؛ و این را به پیامبر ص نسبت میدادند، و روال برخی از صحابه هم همین بوده است❗️و در مقابل، همه قرائاتی را که با سند متصل به پیامبر میرسید «حرف واحد» قلمداد میکردند‼️ چنانکه مثلا از سفیان بن عیینة ( در قرن دوم) می پرسند: اختلاف قرائت مدنیین و عراقیین آیا از سبعة أحرف است؟ می گوید: خیر، سبعة أحرف این است که خودت برای کلمه قرآن، مرادف قرائت کنی (فتح الباري لابن حجر ج9، ص30: وَقد أخرج بن أَبِي دَاوُدَ فِي الْمَصَاحِفِ عَنْ أَبِي الطَّاهِرِ بن أبي السَّرْح قَالَ سَأَلت بن عُيَيْنَةَ عَنِ اخْتِلَافِ قِرَاءَةِ الْمَدَنِيِّينَ وَالْعِرَاقِيِّينَ هَلْ هِيَ الْأَحْرُفُ السَّبْعَةُ قَالَ لَا وَإِنَّمَا الْأَحْرُفُ السَّبْعَةُ مِثْلُ هَلُمَّ وَتَعَالَ وَأَقْبِلْ أَيَّ ذَلِكَ قلت أجزأك قَالَ وَقَالَ لي بن وَهْبٍ مِثْلَهُ).
⛔️در چنین فضایی ائمه اطهار با این تلقی غلط از آن روایت نبوی درگیر میشوند، و اصرار دارند فقط همان حرف واحد (یعنی فقط مواردی که عینا از خود پیامبر ص نقل شده) قرآن است؛ و با تلاش ائمه ع و همراهی برخی از بزرگان اهل سنت، در قرون سوم و چهارم کمکم این فضا اصلاح میشود و دیگر کسی به خود اجازه نمیداده که با استناد به این روایت، چنان اقدام ناصوابی انجام دهد.
💢در واقع، چون زمینه صدور این روایت از قرن چهارم به بعد منتفی شده بود، بسیاری از افراد در قرون بعدی این روایت را به اشتباه بر انکار قرائات متعدد حمل کردند؛ در حالی که اهل فن میدانند که در متواتر بودن دهتا ویا دست کم هفتتای از قرائات تا شخص پیامبر اکرم ص کوچکترین تردیدی وجود ندارد؛ و تفاوت قرائت ملک و مالک در سوره حمد از واضحترین مصادیق رواج آنهاست.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️۱) الف. از ابوعبدالرحمن سلمی (استاد معروف «عاصم» که قرائت مشهور «حفص از عاصم» که مبنای نگارش اغلب قرآنهای امروزی قرار گرفته از طریق او به امیرالمومنین ع و به پیامبر اکرم ص میرسد) روایت شده است که حضرت علی ع در نماز جماعت سوره واقعه را میخواند و به این آیه که رسید چنین قرائت کرد: «وَ تَجْعَلُونَ شُكْرَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ: و شکرگزاریتان قرار میدهید اینکه فقط تکذیب کنید؟!». چون نمازش تمام شد فرمود:
میدانم که بعدا برخی خواهند گفت که چرا او این گونه قرائت کرد؟ چنین قرائت کردم زیرا خودم شنیدم که رسول الله ص این گونه هم قرائت می کرد؛ و مطلب از این قرار است که وقتی باران بر آنان باریده میشد میگفتند به خاطر نوء فلان و بهمان* باران بارید. پس خداوند این آیه را نازل فرمود که «وَ تَجْعَلُونَ شُكْرَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ: و شکرگزاریتان قرار میدهید اینکه فقط تکذیب کنید؟!»
✳️* نوء: که جمع آن «انواء» است به هریک از ۲۸ ستاره در جاهلیت اطلاق میشد که وقتى یکی از آنها ساقط میشد و دیگری طلوع میکرد انتظار باد و بارانی داشتند و هر بارشی را به یکی از آنها نسبت میدادند و مثلا مىگفتند «مُطِرْنا بنَوْء الثريا و الدَّبران و السِّماك» (الفايق في غريب الحديث، ج۳، ص۳۳۳-۳۳۴)
📚تفسير القمي، ج2، ص349؛ کتاب القراءات (سیاری)، ص153
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ ثَابِتٍ قَالَ: حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ وَ أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَزَّازُ جَمِيعاً عَنْ صَالِحِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ ثَابِتِ بْنِ شُرَيْحٍ قَالَ: حَدَّثَنِي أَبَانُ بْنُ تَغْلِبَ عَنْ عَبْدِ الْأَعْلَى الثَّعْلَبِيِّ [التَّغْلِبِيِ] وَ لَا أَرَانِي قَدْ سَمِعْتُهُ إِلَّا مِنْ عَبْدِ الْأَعْلَى قَالَ: حَدَّثَنِي أَبُو عَبْدِ الرَّحْمَنِ السُّلَمِيُّ أَنَّ عَلِيّاً ع قَرَأَ بِهِمُ الْوَاقِعَةَ «وَ تَجْعَلُونَ شُكْرَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ» فَلَمَّا انْصَرَفَ قَالَ: إِنِّي قَدْ عَرَفْتُ أَنَّهُ سَيَقُولُ قَائِلٌ لِمَ قَرَأَ هَكَذَا؟ قَرَأْتُهَا لِأَنِّي قَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقْرَؤُهَا كَذَلِكَ، وَ كَانُوا إِذَا أَمْطَرُوا قَالُوا أَمْطَرْنَا بِنَوْءِ كَذَا وَ كَذَا- فَأَنْزَلَ اللَّهُ «وَ تَجْعَلُونَ شُكْرَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ»
📚این مطلب با سندهای دیگر عینا در منابع اهل سنت هم آمده است؛ از جمله در الدر المنثور، ج8، ص30
☀️ب. همچنین از امام صادق ع روایت شده است که درباره آیه «وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ: و روزیتان قرار میدهید اینکه فقط تکذیب کنید؟!» فرمودند:
بلکه به این صورت [هم] هست: «وَ تَجْعَلُونَ شُكْرَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ: و شکرگزاریتان قرار میدهید اینکه فقط تکذیب کنید؟!».
📚تفسير القمي، ج2، ص349-350؛ کتاب القراءات (سیاری)، ص153
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ «وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ» قَالَ:
بَلْ هِيَ «وَ تَجْعَلُونَ شُكْرَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ».
✅تبصره
قبلا در جلسه 996 و پیش از آن درباره #اختلاف_قرائات قرآن کریم توضیحاتی ارائه شد؛ و بیان شد که قرآن کریم با قرائات مختلفی بر پیامبر اکرم ص نازل شد و تفاوت این قرائات منحصر در اعراب و نقطه نبود؛ بلکه در بسیاری از اوقات حروف و کلمات و عبارات این قرائتها متفاوت بود؛ که این آیه را با احادیث فراوانی که در کتب شیعه و سنی ذیل آن آمده از شواهد مهم بر این مدعا میتوان دانست.
@yekaye