در کربلا همه فکر میکردند دیگران بقدر کافی هستند و امام جامعه در غربت به مسلخ رفت...
فردا چشم تمام جهان به خیابانهای این سرزمین است. با خودت نگو دیگران هستند، که بار دیگر امام جامعه ای غریب نشود...
#همه_می_آییم
#راهپیمایی_حیثیتی
#پای_کار_انقلابیم_تا_ظهور
چه مردمی اسماعـیل! چه مردمـی!
گلهمنـدند؛ دلشان خـون است؛
ولی سالها مبارزه به آنـها آموخته
است که صـف مسئولین از آرمانِ
انقلاب و خونِ شهدای راه شان جداست
و علیـه انقلابـیها نمیتوان انقلاب کرد...
همین نسل، جهان را روزی دوباره متحـول
خواهنـد کرد.!
🌱|@yek_habbe_nur|
4_5852605789407022995.mp3
9.87M
+ مسئولان جمهوری اسلامی از
هیچ چیز جز خدای بزرگ نترسند!
مسئولان ما باید بدانند که
انقلاب ما محدود به ایران نیست،
انقلاب مردم ایران نقطه
شروع انقلاب جهان اسلام
به پرچمداریِ حضرت حجت
عجل الله تعالی فرجه الشریف است!🌱
| #استادمیرباقری |
| #پایاینانقلابایستادهایم🇮🇷 |
✨جشن بزرگ «فرمانده مهدی»✨
با حضور عموهای دوقلو 🧔🏻♂🧔🏻♂
همراه با برنامه های شاد و جذاب برای کودکان👦🏻👧🏻
⏰ زمان: چهارشنبه ، ۲۴ بهمن ماه ساعت ۱۸:۳۰
🏢 مکان : میدان معلم ، سالن هلال احمر
#ادبستان_خشت_اول
#سه_شنبه_های_مهدوی
#فرمانده_مهدی
#موسسه_فرهنگی_تربیتی_خشت_اول
🆔️ @semnan_mahdavi |🌱سه شنبه های مهدوی(عطرِ ظهور)
یِک حَبِّه نور
✨جشن بزرگ «فرمانده مهدی»✨ با حضور عموهای دوقلو 🧔🏻♂🧔🏻♂ همراه با برنامه های شاد و جذاب
.
سمنانی های عزیز لطفا زحمت انتشار پوستر این برنامه ی فوق العاده رو بکشید. اجرتون با امام زمان ☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماشالله با این حضور در همین دقایق ابتدایی جشن 😍
از جشن بزرگ "فرمانده مهدی" جانمونید... ✨
بنده دلشوره شب نیمه شعبان را خیلی زیاد دارم...
🦋 ماه رمضان شهرالله است؛ مثل مسجد؛ همانطور که انسان نمیتواند آلوده به نجاست وارد مسجد شود، همانطور هم نمیتواند وارد شهراللّه شود.
قاضی سعید قمی در اسرار الصلاتش میفرماید: چه نجاستی بدتر از انس با دنیا است!؟
علقههای به دنیا میشود: جنابت، نجاست، کثافت.
🦋 امام زمان علیهالسلام در میان باقی ائمه جایگاه خاصی دارد؛ الان که ما توسل به ائمه علیهمالسلام بکنیم، همه آنها سفارش به امام زمان علیهالسلام میکنند و امام زمان همه کاره هستند.
🦋 مانند بچه یتیم به در خانه امام زمان برویم؛ آیتالله بهجت میفرمودند: اگر انسانها مانند آن حالتی که یتیم به دنبال تابوت پدرش میرود با آن دلشکستگی و استکانتی که یتیم دارد اگر ما به درگاه امام زمان برویم قطعا عنایت میکنند.
اگر بنا نباشد که فرج عام بشود، قطعا برایمان فرج خاص صورت میگیرد.
🦋 تقدیر امور در شب نیمه شعبان رقم میخورد و آرام آرام تا شب بیستویکم که دیگر کار تمام میشود و شب بیستوسوم فقط امضا میشود؛
اصل کار از نیمه شعبان است که انسان باید بارش را ببندد و با امام زمانش تکلیفش را مشخص کند.
🦋 مفاتیح الجنان درباره اعمال شب نیمه شعبان سنگ تمام گذاشته است؛ انسان همانها را انجام دهد کفایت میکند.
در میان آنها:
▫️نماز جعفر طیار؛
▫️سجده خاص پیامبر اکرم؛
▫️در قنوت نماز وتر مناجات شعبانیه خوانده شود؛
▫️دعای کمیل؛
🦋 گویا این شب آخرین منزل است که اگر از دست برود و انسان نتواند کاری بکند دیگر دستش خالی میماند...
استاد فیاضبخش نازنین فرمودند✨
9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا جمکران
هوا بی نهایت سرده❄️
اما سرمای هوا به طرز عجیبی حس نمیشه. 😍
جای همتون سبز💚
نائب الزیاره و دعاگوی همتون هستم.
یک گوشهٔ مسجد جمکران نشستهام، چه جمعیتی آمدهاند! جای سوزن انداختن نیست. یکی آنطرفتر؛ با صدایِ قرآن یواشکی اشک میریزد. یکی با خانوادهش آمده، فرزند کوچکش سربندِ یامَهدی به سر دارد، باهم میخندند. یکی قدمهایش را اندازهٔ قدمهایِ مادرش کُند میکند؛ مادرِ پیرش با واکر آمده. یکی از آنطرف به سمتِ ما آمد، یک مشت شکلات توی دستم ریخت و گفت «یادت نره! ظهور!» و رفت. و من به «تو» فکر میکنم؛ تویی که صاحبِ امشبی؛ صاحبِ هرشبی!
به تو فکر میکنم، کجایی؟ شبِ تولدت را کجا سپری میکنی عزیزِ من؟ کربلا؟ نجف؟ سامرا؟ یا در تاریکیِ بقیع؟ رویِ دردهایِ ما در قربانگاهِ ضاحیه دست میکشی یا حوالیِ ورزقان؟ که «نور از محلِ دردهایِ ما وارد میشود..» بینِ این جمعیت راه میروی و دست رویِ سرمان میکِشی تا سردمان نشود؟ مسیرِ رسیدنمان را هموار میکنی؟ به خلوتِ ما سر میزنی و برایِ ما پیشِ خدا پادرمیانی میکنی؟ یا در آسمانهایی، جشنِ تولدت را فرشتهها نورباران کردهاند؛ کجایی عزیزِ من؟
در خیمهٔ سبزِ نورانیات؟ در بیابانهای ناهموار سُکنی کردهای و دست به دعا برداشتهای برایِ ما بیمعرفتها؟ که شبِ تولدِ تو هم، برای خودمان دعا میکنیم؛ تو هم برایِ ما! آرام زیرِ لب نامت را میبرم که قبل از آنکه خودم صدایِ خودم را شنیده باشم؛ صدایم به گوشِ تو برسد! که بگویم دلم برایِ دیدنت پر میکشد؛ که میانِ قنوتِ امشبت برای من دعا کنی؛ نه برایِ «من»! برایِ تمام شدنِ بهانههایم که هرسال، شبِ تولدت عهد میبندم و بهانه سنگینی میکند رویِ قول و قرارهایم؛ تا سالِ بعد…
کجایی آقا؟ کجا نشستهای؟ کجا قدم برمیداری؟ که شمعهایِ روی کیک تولدت دارند از خجالت آب میشوند..
راستی امروز پنجشنبه بود؛ گفتهاند در هفته دوروز نامهٔ حساب و کتابِ اعمالمان به دستت میرسد که یکی همین پنجشنبههاست! کاش امروز قلبت را نرنجانده باشم؛ کاش امروز منتظرت بوده باشم، کاش امشب تورا دیده باشم؛ حتی اگر نشناختمت! کاش مرا ببخشی! که سالهاست میانِ نورافشانیها و دودِ اسپندها و بیقراریِ فشفشهها میپرسم کجایی؟ که ندارمت..
تولدت مبارک جان و جهانِ من،
زیبایِ نادیدهٔ من، صبورِ من! آرزویِ من.