eitaa logo
یِک حَبِّه نور
930 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
676 ویدیو
24 فایل
+بسم‌رب‌المهدی دعوتی به صرف یک فنجان آرامش و یک حبه نور ✨ وقف حضرت مادر... خداوندا مرا پاکیزه بپذیر.🌱 استفاده‌از‌مطالب‌‌حلالِ محبین مولا ✍️محدثه دانشگر عبد،مادر،معلم،محب مهدی(عج) هرچه میخواهد دل تنگت بگو: https://daigo.ir/secret/2745480830
مشاهده در ایتا
دانلود
سال اولی که تدریس رو به عنوان دبیر زبان شروع کردم، شروع سال تحصیلی هم زمان شده بود با ایام محرم، جلسه ی اول بعد از خوش و بش و معرفی خودم و بچه ها، پای تخته نوشتم : Every day is Ashura and every land is Karbala. و از بچه ها خواستم ترجمش کنن. دانش آموزای متوسطه ی اول با راهنمایی من و دانش آموزای متوسطه ی دوم به راحتی ترجمش کردن. و بعد با دانش آموزای بزرگتر به انگلیسی و با دانش آموزای کوچک تر به فارسی شروع کردیم به گفت وگو. ازشون پرسیدم : هر روز عاشورا و همه جا کربلاست، یعنی چی؟ 🤔 صحبت کردیم و خودشون باهم به این نتیجه رسیدن که به این معنیه که ما هر روز و در هرجا داریم بین درست و نادرست انتخاب میکنیم و این معنی این عبارته... حالا وقتش بود که راجع به مصادیقش صحبت کنیم: کجا بین حق و باطل، درست و نادرست گیر کردی و درنهایت تصمیمت چی شد؟ مثلا همین امروز صبح که دلت میخواست تو رخت خواب بمونی و به خواب ناز ادامه بدی اما صدای اذان و یا مامان بابا که برای نماز بیدارت میکردن رو شنیدی، تو در حال انتخاب یکی از این دو مسیر بودی... بعد بچه ها از زندگی خودشون مثال زدن و مکالمه های خیلی خوبی شکل گرفت، قرار شد تا هفته ی آیندش هر جا در این دو راهی (در انگلیسی بهش میگیم dillema)موندن ، یه گوشه از دفتر زبانشون یادداشت کنن و بیان سر کلاس راجع بهش صحبت کنن... این بحث جذاب در چند تا از کلاس های اون سال شد بابی از ارتباط و گفت و گو و مشاوره... البته این رو بگم منطقه و مدارسی که اون سال تدریس میکردم درون مایه مذهبی داشت، قطعا برای همه ی دانش آموزا نمیشه انقدر مستقیم وارد شد. شما چطور در کلاس هاتون از امام حسین و قیامش گفتید؟ برای بزرگداشت این مناسبت ها در کلاس درس چه ایده ای دارید رفقا؟ برام بفرستید. https://daigo.ir/secret/5274692773 @m_daneshgar73 🌱 |@mandegar_bash|
. یک رسمِ خوبی هست که صبحِ سوم محرم که روزِ روضه‌ی حضرت رقیه است، زن‌ها و دخترها گوشواره از گوش باز می‌کنند، به احترام نوامیس و مخدرات حرم... آمدم بنویسم کاش صبح هفتم هم باب شود که مادرها به احترامِ خانوم رباب... هر چقدر خواستم به ادامه‌ی جمله‌ فکر کنم دیدم هیچ جوره نمی‌شود چیزی درآورد، مثلا بنویسم مادرها کمتر بچه را بغل بگیرند؟ کمتر شیرش بدهند؟ کمتر نازش را بکشند؟ کمتر آبش بدهند؟ خب هیچ کدام از این کمترها که شدنی نیست، مگر یک طفل چقدر تاب دارد که قرار باشد کمتر شیرش بدهند یا کمتر آب بخورد؟ یا مگر یک مادر چقدر طاقت دارد که قرار باشد طفلش را کمتر بغل بگیرد یا کمتر نازش را بکشد؟... ولی جانِ همه‌ی مادرها و طفل‌های ما به قربانِ آن طفل و مادری که همه‌ی این کمترها را به جان خریدند و آخر سر از هم دل بریدند... و دیدارشان افتاد به قیامت... آه، خانوم رباب... . ✍ملیحه سادات مهدوی @sharaboabrisham
علی جان... من كه خود را روشنای راه مردم كرده‌ام اولين بار است راه خيمه را گم كرده‌ام😭
﷽ اصحاب به اباعبدالله گفته بودند تا ما هستیم هیچ یک از اهل بیت شما به میدان نروند! ما باشیم و خاندان نبوت؟ وقتی همه اصحاب یک به یک شهید شدند، نوبت به فرزندان و خویشان حسین علیه السلام رسید. اینطور بود که هریک از اصحاب و خاندان که از مولا اذن میدان میگرفت، حضرت تعلل میکرد، سخت اجازه می‌داد. چندبار باید تکرار می کردند تا حضرت رضا بدهد که اینها بروند به جنگی که بازگشتی ندارد. نوبت علی اکبر علیه السلام که شد، تا اذن خواست پدر بی درنگ اجازه داد! حتماً به مصداق آیه «لن تنالوا البرّ حتی تنفقوا ممّا تحبون »... حسین بی تعلل، بی درنگ، رفتن جان و نفَسش را رخصت داد... اذن میدان داد اما گفت به خیمه ها برو و با اهل حرم وداع کن. نمی دانم، شاید پدر می خواسته چند لحظه‌ای جوانش را بیشتر نظاره کند... علی به خیمه رفت عمه‌ها و خواهرها دور او را گرفتند علی قلب حرم است علی جان حرم است علی شبیه ترین مردم به پیغمبر است علی محبوب حرم است دور او میگردند بوسه بارانش می‌کنند گریه می‌کنند مویه می‌کنند دستش را می‌گیرند، عبایش را چنگ می‌زنند، به پایش می‌افتند؛ «علی جان نرو یا علیُّ اِرحَم غُربَتَنا.... علی به غربت و بی پناهی ما رحم کن علی...» علی هم لابد می سوزد و اشک می ریزد معنای «غُربَتَنا» را، قصه اسارت را، می داند. اما چاره چیست؟.... نوبتِ رزم و نقش آفرینی مردان، امروز است _ فرداها مال زن هاست... _ علی بیرون می‌آید پدر نگاهش می‌کند آتش از قلبش زبانه می‌کشد از جوانش چطور دل بکند؟ لابد دلش می خواهد باز چند لحظه‌ای بیشتر ببیندش‌؛ _: بیا پسرم کلاه‌خودت را صاف کنم بگذار زره‌ات را محکم کنم و هی جوانش را نگاه می‌کند نگاه می‌کند و سیر نمی‌شود نگاه می‌کند و ذوب می‌شود من که می گویم دلش حتماً یک سر هم می‌رود به کودکی خودش و جوانی‌های پیغمبر. دارد شبیه ترین مردم به رسول الله را به میدان می‌فرستد... دشمن پشت هم هلهله می کند و تکبیر می گوید. حسین می‌گوید علی، برو پسرم، جانم، جوانم، ولی آهسته برو علی... علی نگاهی به خیمه‌ها، نگاهی به میدان، نگاهی به پدر... وداع می کند و راه میفتد آهسته آهسته... حسین هم دل می‌کَند؛ ثُمَ نَظَرَ الَیْهِ نَظَرَ آیِسٍ مِنْهُ... نگاهش را به زمین می اندازد گریه می‌کند: اللَّهم اشْهَد فقد برزَ الیهم غلام أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ وَ كُنَّا إذا اشْتَقْنَا الی نبیکَ نَظَرْنَا إِلَيْهِ فریاد می‌زند: يا ابن سعد! قَطَعَ اللَّه رَحِمَكَ كَمَا قَطَعْتَ رَحِمِي! بعد خودش را آماده می‌کند که سراسر دشت را علی ببیند، کنارش از اسب به زمین بیفتد، به دو زانو خود را به جوانش برساند، صورت به صورتش بگذارد، بلند بلند گریه کند و عَلی الدُّنیا بَعدَکَ العَفا بگوید... ✍ هـجرتـــــــــــ @hejrat_kon الا لعنة الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
بسم رب الحسین مظلوم✨️
به‌شما‌که‌سلام‌می‌دهم؛ جهان‌آشفته‌‌ومضطربم‌به‌تعادل‌می‌رسد شما‌جهان‌مرا ؛ به تعادل می رسانید. صلی الله علیک یااباعبدالله♡ صلی الله علیک یااباعبدالله ♡ صلی الله علیک یااباعبدالله ♡
خبر کوتاه است و جانکاه: این نوزاد به دلیل سوء تغذیه و عدم دریافت شیر در بیمارستان کمال عدوان در شمال غزه جان خود را از دست داد. بنویسید غزه بخوانید کربلا.‌.. روضه همان روضه است قصه همان قصه... بدن های زخمی و اربا اربا تیرهای سه شعبه حرمله اما به شکل ترکش درآمده است... @yek_habbe_nur
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طبق عادت هر سال بهش پیام دادم : غزاله میای بریم عزاداری صحرای خوریان ؟ دوساعت گذشت، جواب نداد.... دلواپس شدم، بهش زنگ زدم، مادرش گوشی رو جواب داد، صداش بغض آلود بود، فکر کردم روضه بوده گفتم: خاله گوشی غزاله دست شماست؟ بغضش شکست : گفت خاله غزاله داره از دست میره، تو آی سی یو بستریه... نفهمیدم خودم رو چطور رسوندم بیمارستان... جسم کم جونش رو که رو تخت بیمارستان دیدم نصف جون شدم. رفقا غزاله دوست امام زمانیمه، مادر یه دختر دوسالست... امشب در مناجاتاتون، در حسین حسین گفتن هاتون، در بین اشکاتون برای حضرت عباس برای همه ی بیمارا و غزاله ی من دعا کنید.😭 ممنونم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم توی لغتنامه‌ی دهخدا ننوشته واژه‌ی «حیران» کِی پایش به زبان ما آدم‌ها باز شد اما به گمانِ من آن لحظه‌ای که تو بر اسب نشسته بودی بی‌ چشم، بی‌ دست، و بی‌ مَشک؛ توی آن لحظه که تمام ذهنت پیش قولی بود که احتمال عملی شدنش به صفر متمایل می‌شد، دقیقا توی همان لحظه‌ واژه‌ی «حیران» متولد شد. متولد شد و نشست به جان تو به جان ما و به جانِ تمام روضه‌ها...
امان‌نامه‌ی عصر غربال.mp3
7.93M
⛔️ غربال‌های آخرالزمانی بسیار ترسناکند برای اهل ایمان! چه باعث می‌شود آدم از غربال در امان بماند. @ostad_shojae