#شعــر☕️🎼
صبر ایوب ندارد دلِ بی طاقتِ من
به زلیخا چه کسی گفت که یوسف بخرد؟
#مرضیه_سادات_هاشمی
@yekam_harf_del
یہکم حرفِ دلــC᭄
#غــزل 🎈 بگذار اگر اینبار سر از خاک برآرم بر شانه تنهایی خود سر بگذارم - از حاصل عمر بههدر رفتها
#غــزل 🎈
تو را که دید دهان غزل به آب افتاد...
قلم به رقص شد و واژه در شراب افتاد!
-
میانِ مویِ گره خورده ام امید وزید
و شعرِ بیسر و پا هم به پیچ و تاب افتاد
-
گلویِ بیتِ پر از غصه ام مداوا شد
شفایِ حنجره ام در پی ثواب افتاد
-
و تا مجسمهات را نشانِ من دادند
الههی غزلم از سرش حجاب افتاد...!
-
و عشق حسّ غریبیست در توانم نیست
که وصف کردنش از دفتر و کتاب افتاد
-
شبیه مجرمِ محکوم لحظهی آخر
که پای چوبهی دار از سرش طناب افتاد
#مرضیه_سادات_هاشمی
@yekam_harf_del
#شعــر ☕️🎼
طنینِ صوت تو آرام مےڪند من را
ڪسے میان صدایت مگر مُسڪن ریخت؟
#مرضیه_سادات_هاشمی
@yekam_harf_del
یہکم حرفِ دلــC᭄
#غــزل 🎈 به مصراعی ننالیدم تب تلخ تباهی را که یک عمر است عادت کردهام بیسرپناهی را - منم آن ارگ وی
#غــزل 🎈
منم مومن به موهایت، اسیر پیچِ دهلیزم
چه ایمانی به عشقت دارم و لبریزِ پرهیزم
-
بهاری بوده ام با تو پس از تو باز پاییزم
که از دارِ دو چشمانم مرتب برگ میریزم
-
از آن روزی که راز تو درون سینهام دفن است
درونم از گدازه پر شد و شهری بلاخیزم
-
مغولهای خیالت قصر ذهنم را زدند آتش
دلم شاهی فراری است اگر در چنگ چنگیزم
-
منم شیرینِ دلتنگت دو چشمم بر دل جادهست
ولی در کوهِ جان کندن اسیری رفته شبدیزم
-
صدایت نت به نت مانده درِ گوشم پر از نجوام
به قلبت ماندهام آیا...منم سازی دلاویزم؟
-
غمت اینجا جهانم را جهنم کرده هر دفعه
سقوطِ عقل من حتمیست با عشقت گلاویزم
-
نبودی صبرِ من را هم به غارت برده و رفتند
اگرهم زنده ام بی تو بدان از مرگ لبریزم
#مرضیه_سادات_هاشمی
@yekam_harf_del