🥀هرکس در شب جمعه ما را یاد کند
ما هم او را نزد أباعبدالله یاد میکنیم
(شهید مهدی زین الدین)
💔شهدا با مادرشان #حضرت_زهرا سلام الله علیها میهمان اربابند
#شب_جمعه
#امام_حسین علیه السلام
#امام_زمان 🖤
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷🌷اگر در زندگیتان به گره برخوردید که منبع آن را نمی دانید، این چهار کار را انجام بدید.
#استاد_عالی
https://chat.whatsapp.com/Fkwabk7zwlSAbXhagUXu3U
https://eitaa.com/joinchat/240255156C5304665a46
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 #کلیپ ؛ #استوری
▪️ عزیز زهرا بقیة الله، کجایی آقا؟...
🔅 اللهم عجل لولیک الفرج
واحدمهدویت مصاف،مهدیاران
https://eitaa.com/joinchat/240255156C5304665a46
هدایت شده از کانال منتظران مهدی(عج)
حتما بخونید 😭🥀
فاطمه مغنیه (خواهر شهید جهاد مغنیه) میگوید: مادر من یک زن فوق العاده است.
خبر شهادت بابا که رسید رفت دو رکعت نماز خواند...
همه ما را مادرمان آرام کرد،
بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند،
وقتی دید در مواجهه با پیکر بابا بی تاب شدیم خطاب به جنازه بابا گفت :
الحمدالله که وقتی شهید شدی کسی خانواده ات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نمی کند... 😭
همین یک جمله ما را آنقدر خجالت داد که آرام شدیم.
بعد خودش رفت و وقتی مراسم تشیع برگزار میشد، یک ساعت در قبری که برای بابا آماده کرده بودند ماند و قرآن و زیارت عاشورا خواند.
خبر شهادت جهاد را هم که شنید همین طور...
دلم سوخت وقتی برادرم جهاد رو دیدم...
مثل بابا شده بود... 😭
خون ها رو شسته بودند ولی جای زخم هاو پارگی ها بود، جای کبودی و خون مردگی ها... 😞
تصاویر شهادت بابا و جهاد باهم یکی شده بودن و یه لحظه به نظرم رسید من دیگه نمیتونم تحمل کنم...
باز مادر غیر مستقیم من و مصطفی رو آروم کرد.
وقتی صورت جهاد رو بوسید، گفت :
ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده، البته هنوز به" اربا اربا " نرسیده ...💔
باز خجالت آروممون کرد 😓
#محرم #امام_حسین علیه السلام
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان 😭🏴
#خاطرات_شهدا
🌹شهیدعبدالمهدی مغفوری
هر هفته توی خونه روضه داشتیم. وقتی آقا شروع می کرد به خوندن ، تا اسم امام حسین می اومد حاجی رو می دیدی که اشکش جاری شده. حال عجیبی می شد با روضه #امام_حسین عليه السلام . انگار توی عالم دیگه ای سیر می کرد.
یه بار وسط روضه، مصطفی رفته بود بشینه رو پاش؛ متوجه بچه نشده بود، انگار ندیده بودش.
گریه کنون اومد پیش من. گفت:
«بابا منو دوست نداره. هر چی گفتم جوابم رو نداد.»
روضه که تموم شد، گفتم:« حاجی، مصطفی این طوری می گه.»
با تعجب گفت:« خدا شاهده نه من کسی رو دیدم نه صدایی شنیدم.»
از بس محو روضه بود....
راوی: همسر شهید
#یادشهداباصلوات 🌱
#محرم