eitaa logo
یک جرعه بندگی✨
3.7هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
3.8هزار ویدیو
24 فایل
سلامتی امام زمان(عج) و تعجیل در ظهورش صلوات ثواب نشرمطالب هدیه به امام زمان(عج) کپی باذکرصلوات و دعابرای عاقبت بخیرشدنم حلال بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی میکند اللهم ارزقنا شهادت فی سبیلک🤲 تبادل: 👈 @ya_zahra_c @manemamhasaniam
مشاهده در ایتا
دانلود
1_3087323362.mp3
6.69M
♨️داستان تشرف در کانال یک جرعه بندگی همراه ما باشید 👇 🇮🇷@yekgorehbandegi
آیت‌الله بهجت رحمه‌الله در پاسخ به کسانی که دستورالعملی برای سیروسلوک می‌خواستند، می‌فرمودند: «هر روز نصف صفحه از کتاب را بخوانید و بدان عمل کنید، بعد از یک سال در خود تغییر را احساس می‌کنید». ◀️ ... چون بنده گناهی کند، ملائکه در نوشتن آن تأخیر می‌کنند، که شاید نادم و پشیمان شود و استغفار کند. از حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام مروی است که «چون از بنده گناهی صادر شود، به‌قدر صبح تا شام، نوشتن آن را تأخیر می‌اندازند. اگر استغفار نمود، نمی‌نویسند». و از حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام منقول است که «هرکه گناهی کند، هفت ساعت از روز، او را مهلت می‌دهند. پس اگر سه مرتبه گفت: «اَسْتَغْفِرُ اللّهَ الّذِی لَا اِلَهَ اِلاّ هُوَ الحَیُّ القَیُّومُ» آن گناه را ثبت نمی‌کنند». 📚 (معراج‌ السعادة، ص٢٠۵) در کانال یک جرعه بندگی همراه ما باشید 👇 🇮🇷@yekgorehbandegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ برای کسانی که به شما حسادت میکنند اینگونه دعا کنید خدایا اگر دراین جهان کسی هست که تاب دیدن خوشبختی مراندارد چنان خوشبختش کن که خوشبختی مرا ازیاد ببرد در کانال یک جرعه بندگی همراه ما باشید 👇. 🇮🇷@yekgorehbandegi
💫داستان زیبا روزی پادشاهی ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺟﻤﻠﻪ ﺣﮑﯿﻤﺎنه ﺍﯼ ﺑﮕﻮﯾﺪ ﺑﻪ ﺍﻭﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﻃﻼ ﺑﺪﻫﻨﺪ. ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺰﺭﻋﻪﺍﯼ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺖ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻧﻮﺩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﮐﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺷﺘﻦ ﻧﻬﺎﻝ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺍﺳﺖ. شاه ﺟﻠﻮ ﺭﻓﺖ ﻭﺍﺯ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ، ﻧﻬﺎﻝﺯﯾﺘﻮﻥ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﻃﻮﻝ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﺎﺭﺑﻨﺸﯿﻨﺪ ﻭﺛﻤﺮ ﺩﻫﺪ، ﺗﻮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﭼﻪﺍﻣﯿﺪﯼ ﻧﻬﺎﻝ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻣﯽ ﮐﺎﺭﯼ؟ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼﺯﺩ ﻭﮔﻔﺖ: ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﮐﺎﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﻣﺎ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ ﻣﺎﻣﯽ ﮐﺎﺭﯾﻢ ﺗﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺑﺨﻮﺭﻧﺪ... سلطان ﺍﺯ ﺟﻮﺍﺏ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺧﻮﺷﺶ ﺁﻣﺪﻭﮔﻔﺖ: ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺟﻮﺍﺑﺖ ﺣﮑﯿﻤﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩ ﻭﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﻃﻼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ. ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﺧﻨﺪﯾﺪ شاه ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ ﻣﯽ ﺧﻨﺪﯼ؟ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﺛﻤﺮﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻣﻦ ﺍﻻﻥ ﺛﻤﺮ ﺩﺍﺩ!!!! باز ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ. ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺧﻨﺪﯾﺪ، ﺍﻧﻮ ﺷﯿﺮﻭﺍﻥ ﮔﻔﺖ: ﺍین باﺭ ﭼﺮﺍ ﺧﻨﺪﯾﺪﯼ؟ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺘﻮﻥ ﺳﺎﻟﯽ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺛﻤﺮ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾﺘﻮﻥ ﻣﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﻭﺑﺎﺭ ﺛﻤﺮ ﺩﺍﺩ!!! مجددا ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﭼﻬﺎﺭﺻﺪ ﺳﮑﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﻭﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ. پرسیدند چرا با عجله میروید؟ گفت: نود سال زندگیِ با انگیزه و هدفمند، ازاو مردی ساخته که تمام سخنانش سنجیده وحکیمانه است، پس لایق پاداش است. اگر می ماندم خزانه ام را خالی میکرد...! در کانال یک جرعه بندگی همراه ما باشید 👇 🇮🇷@yekgorehbandegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اکثر کسانی که به دوزخ می‌روند، به خاطر نفهمیدن این حقیقت است! 👈🏻 این رو به فرزندتون یاد بدید. در کانال یک جرعه بندگی همراه ما باشید 👇 🇮🇷@yekgorehbandegi
1_3081439407.mp3
2.81M
✍آیا ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نزدیک است ⁉️ 👈دیدار مقام معظم رهبری با مرحوم آیت الله محمد تقی بهجت "ره" در کانال یک جرعه بندگی همراه ما باشید 👇 🇮🇷http://eitaa.com/joinchat/240255156C5304665a46
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروردگارا! نورت را هر روز به دلم بتابان و دستم را رها نکن ...
🌷🤔 یادمون باشه : احوال خوب "نعمت" است و احوال بد تلنگر کاش یادمان بماند... هر دو مهمانند و گذرا لحظه ها را به "مهر خدا" نفس بکش و راضی باش به رضای حق. در کانال یک جرعه بندگی همراه ما باشید 👇 🇮🇷@yekgorehbandegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1658591511.mp3
18.34M
🔈 📣 پرسش وپاسخ_بخش هفتم * شب پره از نور فراری است. * قم و مشهد نورانی ترین نقطه ایران * شیطان از نطفه روی افراد کار می کند. * ملائکه تجسم پیدا میکنند * تن حضرت حجت(ع) در اراده حضرت است. * تمثلات مختلف شیطان * تحت الحنک سیمای ملائکه است. * ملائکه گرد حرم امام حسین ع طواف می کردند * ملائکه مقیم حرم اباعبدلله (ع) * کلمه کلمه ای که گر می گرفت. * نود درصد تجربه نزدیک به مرگ، خروج روح از بدن است. * هر شب خروج روح از بدن اتفاق می افتد. * گاهی تقدیرات در خواب القا می شود. * انس انسان با نجاست، او را از طهارت دور می کند. در کانال یک جرعه بندگی همراه ما باشید 👇 🇮🇷@yekgorehbandegi
1_1409348095.mp3
9.15M
نسخه مجرب عاقبت بخیری. ‌✍آیت الله بهجت : هر کس هر روز سوره یس بخواند و ثواب آن را به حضرت زهرا(س) هدیه کند و همچنین دعای عهد و ثواب آن را به مادر امام زمان هدیه کند، سوره واقعه هم خوانده و ثوابش را به أمیرالمؤمنین (ع) هدیه کند ؛ چه بخواهد و چه نخواهد عاقبت بخیر می شود . نخواهد هم به زور می شود. 🌛شبتون آروم با نوای که آرامش بخش دلهاست ❤️ در کانال یک جرعه بندگی همراه ما باشید 👇 🇮🇷@yekgorehbandegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 لذت شعر به آن است که والا باشد هدف شعر ظهور گل زهرا باشد جان ناقابل ما نذر شما مهدی جان علت هستی ما حضرت مولا باشد در کانال یک جرعه بندگی همراه ما باشید 👇 🇮🇷@yekgorehbandegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫 در محضر شهدا 💫 گاهی برای یک خلوت هم کافیست... 🕊 در کانال یک جرعه بندگی همراه ما باشید 👇 🇮🇷@yekgorehbandegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جعفر پلنگ و غذای حضرتی آقای راست نجات، معاون مهمانسرای حرم مطهر امام رضا علیه السلام، ماه گذشته در شب میلاد حضرت امام محمدالجواد علیه السلام این داستان جالب رو نقل کردن: زمانی که معاون امداد حرم امام رضا علیه السلام بودم، وظیفه داشتیم، غذاهای باقیمانده مهمانسرا را آخر وقت به مناطق ضعیف و حاشیه شهر مشهد برده و بین فقرا توزیع کنیم. شبی با خادم مسجد آخر بلوار توس، تماس گرفته و به او گفتم: امشب قرار است که فلان مقدار غذای مشخص، به منطقه شما آورده و توزیع کنیم و آماده همکاری با ما باش. نیمه های شب به آن مسجد که رسیدیم ، با جمعیت فراوانی که درب مسجد منتظر بودند مواجه شدیم 🙄 بطوری که امکان توزیع غذا را بخاطر ازدحام شدید و ترس از تلف شدن تعدادی از مردم، نداشتیم! خادم مسجد را صدا کردیم که چرا اینقدر شلوغ است؟! گفت : حواسم نبود و در بلندگو📣 اعلام کردم : امشب قرار است غذای متبرک از حرم امام رضا علیه السلام بیاورند و اینگونه شلوغ شد و کاری از دستم بر نمی آید🙄 تصمیم به برگشت داشتیم که ناگاه در گوشه ای کنار دیوار، دختر بچه ای کوچک با کفش های پلاستیکی، نظرم را به خود جلب کرد و از وضعیت حال و روزش ترحمی به دلم‌ افتاد و همانجا در دلم، از خود امام رضا علیه السلام خواستم: آقا جان🤲خودت راه حلی ارائه بده که بتونیم غذاها را بدون مشکل تقسیم کنیم و این مردم که با امید و احتیاج به اینجا آمدند، دست خالی برنگردند که ناگهان انگار هزار نفر درونم فریاد زدند : از خادم محله بپرسم لات این محله کیه؟!🤔 از خادم مسجد پرسیدم : لات این محله کیه و با تعجب پرسید برای چی؟!!! گفتم کارش دارم. گفت: اسمش جعفر پلنگه گفتم بگو بیاد و زنگش زد که تا نیم ساعت دیگه میرسم ومنتظرش موندیم. جعفر با ظاهری خالکوبی شده و پیراهن یقه باز و سوار موتور اومد و سلام کرد که فرمایش: گفتم ما از حرم امام رضا علیه السلام اومدیم و غذای متبرک آوردیم و نمیدونیم چطور تقسیم کنیم که مردم اذیت نشن و از شما میخواهیم در این کار کمکمون کنی😥 جعفر با کمال میل گفت : نوکر خادمهای امام رضا علیه السلام هستم وچشم. به بقیه خدام گفتم ماشین غذا رو تحویل جعفر بدین و بهش کمک کنید تا غذاهارو تقسیم کنه. جعفر مردم را کنار دیوار به صف کرد و به هر خانواده ای بنا به مصلحت و شناختی که خودش به آنها داشت ، غذاها را تقسیم کرد و گفتم چهارتا غذاهم بهخودش و خانواده ش بدهید. بعد از اتمام کار ، به من گفت: آقای راست نجات شماره تلفنت را به من میدهید؟ همکاران با اشاره گفتند اینکارو نکن و برات دردسر درست میکنه و.... اما با کمال میل به او شماره را دادم و رفتیم. ابتدای هفته بود که با من تماس گرفت که جعفر پلنگ هستم و کاری با شما دارم و به دفتر کاری م در حرم آمد! آنجا به من گفت: من هم خادم زوار امام رضا علیه السلام هستم و بنده با تعجب گفتم: بله؟!!!😲گفت : منم روزهای پنج شنبه میام حرم امام رضا علیه السلام و در صحن ها میچرخم و مهرهای اطراف دیوارها را جمع آوری و سرجاهایشان میذارم و برمیگردم و به همین مقدار خودم را خادم حضرت میدانم و اتفاقا همان روز در راه برگشتم به درب مهمانسرا رسیدم و به امام رضا علیه السلام در دلم گفتم : میشه امروز غذای متبرکی از حرمتون برای خواهر بیمارم ببرم؟! وقتی به خادم درب مهمانسرا گفتم با تندی به من گفت: آقا برو کنار بایست و مزاحم نشو!😔 وقتی نا امید شدم و خواستم‌به خانه برگردم، پشت سرم، آن خادم به همکارش گفت مواظبش باشید جیب مردم رو نزند!!!😞 هنگامی که این را شنیدم به او گفتم : خدایا توبه، من جیب بر نیستم و دلم شکست و تا بست نواب گریه میکردم و به امام رضا علیه السلام گفتم دیگه سرکشیکم نمیام و خداحافظ😢 که ناگهان گوشی م زنگ خورد که خادمهای حرم امام رضا علیه السلام در مسجد محله منتظرت هستند وبا ترس و لرز که من جیب بری نکردم و چه زود گزارش دادند و احضارم کردند پیش شما اومدم😕 حالا آمده ام بگویم: امام رضا علیه السلام چقدر مهربونه😭یک غذا میخواستم ولی به من یک ماشین غذا داد و بجای یکی،چهارتا غذا برای خانواده م بردم😇 در کانال یک جرعه بندگی همراه ما باشید 👇 🇮🇷@yekgorehbandegi
1_3110493422.mp3
3.35M
خودشناسی در کانال یک جرعه بندگی همراه ما باشید 👇 🇮🇷@yekgorehbandegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا