فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍂
از برکت عاشقی ست، ایمان داریم
در سفره عشق نان و ریحان داریم
فال و غزل حافظ و قدری دل ِخوش
یلدا شده و دوباره مهمان داریم
#رخسارهخضری
🍁🍃🍉
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یلداتون پر از عشق🌱🍎🦋
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
2_144199851783317692.mp3
3.27M
یلدا🎼❄️💔❤️
#محمد_معتمدی
"شب هاے چلہ صدام مے لرزہ دلم مے گیرہ
شب هاے چلہ خاطرہ هاشو ازم مے گیره
دلم دوبارہ نبودنش رو بهونہ ڪرده
یہ عمرہ میگم اونے ڪہ رفتہ بر میگرده"
♡همین چند دقیقہ پیش
آسمان پیراهنش را عوض ڪرد،
آخرین برگ از تنِ خشڪیدہ یِ پاییز
افتاد....!
بازے سختے ست*
عریانے باد ،
و زمستانے ڪہ با پیلہ اے از برف
بر شاخہ یِ نارون
تار مے تند!
مے دانم
مے توانم با گَزمہ یِ سرماے این دست ها بر رویِ دست هایِ آدم برفی
ڪنار بیایم!
حالا ڪہ باید
ردِّ ڪفش هایِ تو را بگیرم
وقتے سارهایِ رویِ خطوط تلفن
آخرین اخبارِ جنگ را*
از چشم هایت شُنود مے ڪنند!
و من پرچمِ سفیدِ زمستان را
بر بلندایِ شانہ هایم
بالا مے برم....!♡
#زینب_سادات_حسينے (ترنّم)
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
شب یلدا...-482.mp3
5.8M
#ی_حس_خوب
داستان یلدا
📻 رادیـــو جرعــــ🌿ـــــه
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
روزی سلطان محمّد خدابنده بر همسر خود خشم گرفت و در یک جلسه او را سه طلاقه کرد؛ ولی به دلیل علاقۀ بسیاری که به وی داشت, خیلی زود از کردارِ خویش پشیمان شد و به همین خاطر عالمان سنی را دعوت نمود و از آنان مشورت خواست. آنها گفتند: هیچ راهی وجود ندارد، مگر این که نخست فرد محلّل (فردی غیر از سلطان) با او ازدواج کند, سپس مجدداً سلطان میتواند با او ازدواج کند.
سلطان گفت: برای من پذیرشِ این امر، بسیار سخت است. آیا راه دیگری وجود ندارد؟ شما علما در بسیاری از مسائل با یکدیگر اختلافِ نظر دارید , فقط در همین یک مسئله همه باهم اتفاق نظر دارید؟! گفتند : بله.
در این هنگام یکی از مشاوران اجازۀ سخن خواست و اظهار داشت:
جناب سلطان! در شهر علامه ای زندگی میکند که چنین طلاقی را باطل میداند، خوب است او را نیز احضار نموده و نظر او را جویا شوید.(منظورِ وی، علامه حلی بود.)
عالمان سنی بر آشفتند و گفتند: آن عالم، رافضی مذهب بوده و رافضیان, افرادی کم عقل و بی خِرَد میباشند و اصلا در شأنِ سلطان نیست که چنین فردی را به حضور بپذیرد.
سلطان گفت: به هر حال دیدن او خالی از فایده نیست و دستور داد علامه حلی را در محضر او احضار نمایند.
وقتی علامه وارد مجلس سلطان محمّد خدابنده شد, علمای مذاهب چهارگانه ی اهل سنت نیز در آن جلسه حاضر بودند.
علامه بدون هیچ ترس و واهمه ای نعلینِ (کفش)
خود را به دست گرفت و خطاب به همۀ حاضران سلام کرد و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفت و در کنار او نشست. عالمان سنی رو به سلطان کرده و گفتند :
دیدید؟ ما نگفتیم شیعیان, افرادی سبک سر و بی عقل میباشند؟! سلطان گفت: او عالِم است.
دربارۀ رفتار او از خودش سؤال کنید. آنها به علامه گفتند: چرا به سلطان سجده نکردی و آداب تشریفاتِ حضور را به جا نیاوردی؟
علامه گفت: رسولِ خدا از هر سلطانی برتر و بالاتر بود و کسی بر او سجده نکرد، بلکه فقط به آن حضرت سلام میکردند و خدای تعالی نیز فرموده است :
(چون داخل خانه ای شدید به یکدیگر سلام کنید، سلام و درودی که نزد خداوند مبارک و پاک است.)
از سوی دیگر به اتفاق ما و شما، سجده برای غیر خدا حرام است.
پرسیدند: چرا جسارت کردی و کنار سلطان نشستی؟ علامه پاسخ داد: چون جای دیگری برای
نشستن نبود و از طرفی سلطان و غیرسلطان با یکدیگر مساوی اند و این جسارت به محضر سلطان نیست. پرسیدند: چرا کفش های خود را به داخل مجلس آوردی؟ آیا هیچ آدم عاقلی در محضرِ سلطان و چنین مجلسی این گونه رفتار میکند؟علامه گفت: ترسیدم حَنَفی ها کفش هایم را بدزدند همانگونه که ابوحنیفه، نعلینِ رسول اکرم را دزدید. علمای حنفیِ حاضر در آن مجلس برآشفتند و فریاد زدند : چرا دروغ میگویی؟ این تهمت است. ابوحنیفه کجا و زمان پیامبر کجا؟ ابوحنیفه صد سال پس از پیامبر تازه به دنیا آمد. علامه گفت: ببخشید اشتباه از من بود.
احتمالا شافعی , نعلینِ پیامبر را سرقت کرده است. این بار صدای شافعی ها درآمد که شافعی در روز مرگِ ابوحنیفه و دویست سال پس از شهادت پیامبر دیده به جهان گشوده است
علامه گفت: چه میدانم! شاید کار مالِک بوده است. علمای مالکی هم مثل حنفی ها و شافعی ها و به همان شیوه اعتراض کردند.
علامه گفت:
پس فقط احمد بن حنبل میماند.قطعا سارق احمد بن حَنبل است. حنبلی ها هم برآشفتند و به اعتراض و انکار پرداختند.
در این لحظه علامه رو به سلطان کرد و گفت : جناب سلطان! ملاحظه کردید که اینان اقرار کردند هیچ یک از رؤسای این مذاهبِ چهارگانۀ اهل سنت در زمان حیات رسول خدا حاضر نبوده اند و حتی صحابۀ آن حضرت را هم ندیده اند...*
سلطان گفت: آیا این حرف صحیح است؟ عالمان سنی گفتند: بله هیچ یک از این چهار نفری (که رئیس مذاهب اهل سنت میباشند), رسول خدا و صحابۀ آن حضرت را درک نکرده اند. *آنگاه علامه گفت : ولی ما شیعیان , پیرو آن آقایی هستیم که به منزلۀ نَفس و جانِ رسول خدا بود و از کودکی در دامان پیامبر پرورش یافت و بارها و بارها از سوی آن حضرت به عنوان وصی و جانشین رسول خدا معرفی شد.💚
سلطان که متوجه حقانیت مذهب شیعه شده بود
پرسید: نظر شیعه دربارۀ این طلاق چیست؟ علامه پرسدید: آیا جنابعالی طلاق را در سه مجلس و در محضر دو نفرِ عادل , جاری نموده اید؟ سلطان گفت: نه! علامه گفت:
در این صورت طلاق باطل میباشد چون فاقد شرایط صحت است. آنگاه سلطان محمّد خدابنده به دست علامه شیعه شد و به حاکمان شهرهای تحت فرمانش نامه نوشت که از این پس با نام ائمۀ دوازدهگانه ی شیعه خطبه بخوانند و به نام ائمە ی اطهار , سکه ضرب کنند و نام آنان را بر در و دیوار مساجد و مشاهد مشرفه حک نمایند.🌷
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
تا ته جادهی پاییز تحمل کردم
زرد ماندم كه تو یلدای خزانم باشی ...
#علی_صفری
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
اصلا ڪسے به فکر شما نیست ظاهرا😞
لطفا خودت برای خودت العجل بخوان🥺
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉🍉
عصر یلدا با دو صد شور وامید
آمدم بازار از بهر خرید
قاچ شد شادی چو چاقو را زدم
شب سیاه و هندوانه شد سفید
علیرضا تیموری
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
دعای خیر درویشان به گوشم باز می پیچد
که یلدا بی سحر باشد در آغوشی که دلدار است
#کاوه_سوخک_لاری
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
سیه مویی و سیمین تن، بُتی غمّاز و تَر دامن
مرا آغازِ هر سال از شب یلدای دیدار است
#شکیب
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
آبان که "با آن" رفت و دل را کرد ویران!
من ماندم و پاییز و یک "یلدای بی آن"
#بهرام_قربانی
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
تو و آن لعلِ فریبا به سبو ، طعنه زنانی
ما به می درشب یلدا ،جای تو بوسه زنانیم
#ح_پرندوار
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
❣#سلام_امام_زمانم❣
🍃السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَديلَ الْخَيْرِ...✋
🌼سلام بر تو ای مولایی که هرکس تو را یافت به تمام خیر و خوبی ها رسیده.
سلام بر تو و بر روزی که با آمدنت، زمین از خیر و خوبی لبریز خواهد شد.
📗صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها، ص578.
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
☆
خـورشـید بتـاب و صبح را عالی کن
ایـن سـردی دی را ز تـنـم خالی کن
امــروز بـه افــتـخــار دیمـاهــیها
شادیبهزمین بپاش و خوشحالی کن
#صفیه_قومنجانی( از اعضای ادیب و شاعر کانال)
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
سلام زمستون.... 7 سالگیمون مبارک - سلام زمستون.... 7 سالگیمون مبارک.mp3
5.15M
صبح 1 دی۱۴۰۲
📻 رادیـــو جرعــــ🌿ـــــه
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
🍂🍂🍂༻🍁༺🍂🍂🍂
﷽
🌱 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج
ما حالِ خویش، بیسر و بیپا نوشتهایم
روزِ فراق را، شب یلدا نوشتهایم
قاصد! به هوش باش، که بر یک جواب تلخ
عرضِ هزار گونه تمنا نوشتهایم...
#نظیری_نیشابوری
* محمد حسین نظیری نیشابوری؛ متخلص به "نظیری" از شعرای صاحب سبک قرن دهم و یازدهم هجری.
او پس از گذراندن دوران جوانی در نیشابور، عازم کاشان و اذربایجان شد، در زمان حکومت سلاطین صفوی در ایران به هندوستان رفت و در دربار جلالالدین اکبر شاه و پسرش جهانگیر شاه، عزت و احترامی تمام دید.
نظیری، با وجود "عرفی" ، "شکیبی" ، "فیضی" و شاعران قوی دست دیگر که در دربار هند بودند، همواره احترام خود را محفوظ داشت و بیش از دیگران از عنایات ملوکانه برخوردار بود.
هنر خاص وی در سرودن غزل بود و در غزلسرائی بیشتر به غزلیات "خواجه حافظه" توجه داشت. دیوانش، بالغ بر ده هزار بیت مشتمل بر غزلیات، قصاید و ترکیب بند و رباعی است، همچنین قصايدي در مدح حضرت علي(ع)، امام رضا(ع) و حضرت زهرا(س) دارد.
نظیری، در سال ۱۰۲۱ هجری در "احمد آباد گجرات" هند، چشم از جهان فرو بست و در محلهی "تاجپور" در مسجدی که در نزدیکی منزل خود ساخته بود به خاک سپرده شد.
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
چو سلام " تــو"شنیدم ز سلامتی بریدم....
صنما هزار آتش تو در آن سلام دارے...
#مولانا
سلام صبح بخیر🪴
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾