کمک به خود ... - کمک به خود ....mp3
4.93M
صبح 8 دی ۱۴۰۲
📻 رادیـــو جرعــــ🌿ـــــه
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
-دل به بازار من ،آورده و بفروختهای !
دل ِ بفروخته مفروش به بازار دگر !
#سعدی
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
دِلخوشَم هَر سَر ِ صُبح، به سَلامی از تـو
حَبهی قند ِ مَن، ای همنَفَسم صُبح بخیر
#الههسلطانی
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
.
معلّق ام
درست در جايی كه
ميخواستم تو را
ببوسمو
صبح شد❤️🔥🖇
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
من عاشق پرت شدن در هوای توام
چه در #نگاهت
و چه
درهوای دوست داشتنت...
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
گرچه هر گوشهای از کنج دهانش گیراست
بوسه را چشم به جاییست که من میدانم
#صائب_تبریزی🌿
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
1_8011598117.mp3
3.8M
یه تیکه از جونم شد🥺❤️🩹
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
🌸🍃🌸🍃
#ضرب_المثل
#بر_دل_سیاه_چه_سود_خواندن_وعظ
ضرب المثل بالا را در مورد كسی ایراد كنند كه پند و اندرز در او حال آهن سرد كوبیدن و یاسین به گوش خر خواندن را داشته باشد .
آورده اند كه ...
مأخذ این مثال ، داستان شیخ بزرگوار ، سعدی است كه در گلستان خود چنین آورده است كه :
( كاروانی را در زمین یونان بردند ، نعمت بی قیاس بردند بازرگانان گریه و زاری كردند و خدا و رسول شفیع آوردند فایده نداد .
چو پیروز شد دزد تیره روان چه غم دارد از گریه كاروان
لقمان حكیم در آن میان بود ، یكی از كاروانیان گفت : كلمه ای چند از حكمت و موعظت با اینان بگوی ، باشد كه چندین نعمت ضایع گردد .
لقمان گفت : دریغ باشد كلمه ای از حكمت با ایشان گفتن .
آهنی را كه موریانه بخورد
نتوان برد از او به صیقل ، رنگ
با سیه دل چه سود گفتن وعظ
نرود میخ آهنین در سنگ
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
#جمعه...
تنهایی نمیچسبد،
جمعه یار میخواهد،
باران میخواهد،
دلبر و دلدار میخواهد،
جمعه کسی را میخواد
که همراه تمام #عاشقانه هایت شود
اگر دلت گرفت کسی را میخواهد که روزت را شیرین کند..
#جمعه هیچ وقت تنهایی نمیچسبد..
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
وا نڪن در خلوتت حتے ؛ گره از روسری
میڪنے استغفراللہ از خدا هم دلبری
شاہ بانوے غزلها ؛ حضرت مهتاب من
ناز شستت ڪهاز همہ آیینهها دل میبری
"زهره" و "ماه" و "زحل" از"مشتری"هاے تواند
بر زمین و آسمان دارے مقام سروری
ماہ بانوے عسل چشم عسل گیسو برقص
با ڪرشمههاے ابرویت بہ پا ڪن محشری
امتداد موج گیسویت دل از دریا ربود
باد و باران هم گواهند از همہ خوبان سری
در قصیدہ ، در غزل ، در مثنوی در شعر نو
مطلع زیباے شعرے ؛ بیت ناب آخری
با تمام لهجهها عشق تو را باید نوشت
با قلم دزفولے و عطر و گلاب قمصری
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سعدیمون:)
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
🌸🍃🌸🍃
تو خیابون یه مرد میانسالی جلومو گرفت , گفت
آقا ببخشید, مادر من تو اون آسایشگاه روبرو نگهداری میشه, من روم نمیشه چشم تو چشمش بشم چون زنم مجبورم کرد ببرمش اونجا, این امانتی رو اگه از قول من بهش بدید خیلی لطف کردید.
قبول کردم و کلی هم نصیحتش کردم که مادرته بابا, اونم ابراز پشیمونی کرد و رفتم داخل آسایشگاه, پیر زن رو پیدا کردم, گفتم این امانتی مال شماس, گفت حامد پسرم تویی؟
گفتم نه مادر, دیدم دوباره گفت حامد تویی مادر؟
دلم نیومد این سری بگم نه , گفتم آره, پیرزنه فریاد میزد میدونستم منو تنها نمی ذاری,
شروع کرد با ذوق به صدا کردن پرستار که دیدی پسر من نامهربون نیست؟
پرستاره تا اومد گفت شما پسرشون هستید؟
تا گفتم آره دستمو گرفت, گفت 4 ماه هزینه ی نگهداری مادرتون عقب افتاده , باید تسویه کنید
حالا از من هی غلط کردم واینکه من پسرش نیستم ولی دیگه باور نمی کردن
آخر چک و نوشتم دادم دستش, ولی ته دلم راضی بود که باز این پیر زن و خوشحال کردم , هر چند که پسرش خیلی … بود.
اومدم از پیرزنه خدافظی کنم تا منو دید گفت دستت درد نکنه , رفتی بیرون به پسرم حامد بگو پرداخت شد , بیا تو مادر!
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
میشود قابِ دلم را تو پر از عکس کنی؟؟
و در آن قاب همه خنده ی بی مکث کنی؟؟
گفته ای قاعدتا دوست نداری تو مرا!
میشود رحم کنی ،قاعده بر عکس کنی؟!
😉👌
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
و امشب کتاب
آغوشت را
همراه زیباترین امتداد
عاشقانه ها
و همراه عاشقانه ترین
بوسه های وسوسه انگیزت
نفس نفـــس
تا ثریا خواهم کشید ...
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
.
جانم باش تا بہ لبم برسی
میخوام همہ ببینند با تـو جان بہ لـب شدم
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
#داستان_شب💫
🔴قدر نعمتهامون رو بدونیم.🤲
✍مردی که ﻋﻘﺐ تاکسی ﻛﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮی ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﭼﻴﺰی ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ میﻛﺮﺩ، ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮچی میدوییم، ﺑﺎﺯﻡ ﻋﻘﺒﻴﻢ.
🔸کسی جوابی ﻧﺪﺍﺩ.
🔹ﻣﺮﺩ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩﺵ ﮔﻔﺖ: همهاش ﺩﺍﺭﻳﻢ میدوییم، ﺑﺎﺯﻡ هیچی.
🔸زنی ﻛﻪ ﺟﻠﻮی ﺗﺎکسی ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ:ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺘﻮﻥ.
🔹ﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﭼﺮﺍ؟
🔸ﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ﭘﺴﺮ ﻣﻦ همهاش 6ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻭلی نمیتونه ﺑﺪﻭئه. ﻫﺮ ﻛﺎﺭی میکنیم نمیتونه.
🔹ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻴﭻﻛﺪﺍﻡ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﺩﻳﻢ.
🔸خیلی مواقع نعمتهایی که ما داریم، حسرت دیگرانه. پس قدرشون رو بدونیم و بابتشون سپاسگزار باشیم.
𝄞⃟♥︎
@yekjoreyshaer. 🦋
✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾