eitaa logo
یک جرعه‌ شعر🖊️
339 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
956 ویدیو
9 فایل
📌اندڪۍ شعࢪ بخوان حالت اگࢪ بهتࢪ نشد دࢪ طبابت حڪم ابطال مࢪا صادࢪ بڪن... باشد که در محضر شما صاحبدلانِ سخن سنج، جمال زیبای شعر و ادب را به تماشا بنشینیم و از چشمه سارِ زلالِ آن، جرعه‌ای نیوش کنیم. در محفل ما، شعر سخن میگوید https://eitaa.com/MOUSAVIMOTLAG
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
258_28063063090435.mp3
5.98M
💎نترس💎 یاسینی🎸 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
٬تو فهمیدی چرا با همه حرف کم میارم، با تو زمان؟ : )🍁 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
🍃🍂🍃༻🌹༺‌‌‌🍃🍂🍃 ﷽ سَری دارم، که سامان نیست او را به دل دردی، که درمان نیست او را به راهِ انتظارم هست چشمی که خوابی هم پریشان نیست او را... * حکیم ابوالحسن یمین‌الدین‌بن سیف‌الدین محمود؛ معروف به "امیر خسرو دهلوی" و متخلص به "خسرو"، عارف، موسیقیدان و شاعر بزرگ پارسی‌گوی هند در قرن هشتم. او به زبان‌های فارسی، عربی، ترکی و سانسکریت تسلط داشت و به "طوطی هند" یا "سعدی هند" معروف بود.  سبک شعر امیر خسرو را می‌توان طلیعۀ سبک هندی به‌شمار آورد. "جامی" درباره او می‌گوید: «"امیرخسرو دهلوی" در شعر متفنّن است و قصیده و غزل و مثنوی را ورزیده و همه را به کمال رسانیده است». دیوان اشعارش مشتمل بر پنج قسمت است: "تحفةالصغر" ، "وسط‌الحیوة" ، "غرةالکمال" ، "بقیةالنقیه" ،"نهایةالکمال". امیرخسرو؛ به "حکیم نظامی گنجوی" اعتقادی تام داشت و به تقلید او خمسه‌ای ساخت تحت عناوین: "مطلع‌الانوار" بر وزن و شیوه مخزن‌الأسرار ، "خسرو و شیرین" ، "مجنون‌ولیلی" ، "آیینه‌ی‌اسکندری" بر وزن و شیوه اسکندرنامه، "هشت‌بهشت" به تقلید از هفت‌پیکر. او دارای منظومه‌های دیگری نیز به شرح زیر است: "قران‌السعدین" ، "نه‌سپهر" ، "مفتاح‌الفتوح" ، "مثنوی‌خضرخان و دولرانی" (عشق‌های خضرخان پسر علاءالدین با دولرانی دختر امیر گجرات)، "قصیده‌شکوائیه" ، "ماتم‌غم" ، "آینه‌داری دل". آرامگاهش، در مقبره "شکرگنج" دهلی هندوستان نزدیک مقبره خواجه نظام‌الدین اولیاء، زیارتگاه مسلمانان و اهل تصوف است.  𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
شعر گفتن شده اسباب به یاد آوردن باید این شهر غزل را بگذارم بروم... 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
ای خوش آن دم که رسد رایحه‌ی نابِ وصال... به مشامم برسد عطر خوش قامتِ تو 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
چه داغ ها که ندیدم، چه درد ها نکشیدم تو هم بگو چه کشیدی؟ به غیر دست کشیدن! 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
☆ در دامنه‌ات شکوفه‌ها جاری شد چشمان تو خُمخانهٔ هُشیاری شد تا رفت عقب روسریِ طنّازت گیسوی تو جنگل گرفتاری شد 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
💢یک قاچ کتاب پسر کوچولو بادکنکش را به مادر بزرگ داد تا آن را باد کند. مادر بزرگ که بر تراس خانه نشسته بود، شروع به دمیدن در بادکنک کرد. هی در آن می‌دمید و هر قدر باد بیشتری در بادکنک می‌رفت پسرک خوشحالی‌اش بیشتر می‌شد. مادر بزرگ نیز از این که نوه‌اش را خوشحال می‌کرد خوشحال بود. بالاخره مادر بزرگ به سختی بادکنک را پر از باد کرد، آن را گره زد و خواست تا به پسرک بدهد که بادکنک از دست او رهید و به هوا رفت. برای مادر بزرگ حادثه آن قدر ناگوار بود که قلبش گرفت و نفسش بند آمد. پسرک که دید نفس مادر بزرگش تمام شد به دنبال بادکنک دوید تا نفس دمیده در بادکنک را به او باز گرداند، کوچه به کوچه دنبال بادکنک دوید، اما بادکنک با نفس مادر بزرگ بیشتر اوج می‌گرفت تا آن قدر بالا رفت که از دیدگان او ناپدید شد. پسرک هنوز هم که پدر بزرگ است به دنبال بادکنکی است که نفس‌های مادر بزرگ در آن حبس شد. ✍ مجموعه داستان: حسرت‌های کوچک 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
براتون آرزو مى كنم كسى رو داشته باشين كه قبلِ خواب بهش "شب بخير" بگين. خوابيدناى بدون شب بخير عين جمله هاى ناتمومه؛ نصف نيمه و بى جهت... :) دوستان 𝄞⃟♥︎ @yekjoreyshaer. 🦋 ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا