eitaa logo
«عُـشاق‌امام‌زمــ❤ـان»
66 دنبال‌کننده
144 عکس
72 ویدیو
21 فایل
سلام به کانال مذهبی انگیزشی خوش آمدید🌻🍃 امیدواریم از کانال راضی باشین🙏🏻🌹 «مــذهبی،انـگــیزشی»🕊🌿 برای ظهور آقا امام زمان صلوات، لف‌شرط‌داره؛ حداقل 14صلوات بفرست👇🏻ثبت کن https://EitaaBot.ir/counter/nw1ud3 ارتباط باادمین کانال: @Aashe2Hkardala
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از .
بسم الله الرحمن الرحیم خبر امام حسن مجتبی علیه السلام از تعداد رطبهای نخل و جنایات معاویه بعد از گذشت شش ماه از امامت، امام حسن علیه السلام برای حفظ خون شیعیان و مصالح دیگر، با شرائطی صلح نامه ای با معاویه امضاء کرد . هنوز لشکرگاه خود را در «نخیله » ترک نکرده بود که معاویه وارد شد، و در آنجا به بحث و گفتگو پرداختند . در این میان، پسر هند از امام حسن علیه السلام پرسید: ای ابا محمد! شنیده ام که رسول خدا از عالم غیب خبر می داد! مثلا می گفت: این درخت خرما چه مقدار میوه و رطب دارد! آیا شما نیز در این موارد علومی دارید؟ زیرا شیعیان شما عقیده دارند که هر چه در آسمانها و زمین است، از شما پوشیده نیست و شما از همه آنها آگاهی دارید! حضرت در جواب معاویه فرمود: «ای معاویه! اگر رسول خدا از نظر مقدار وکیل این قبیل ارقام را تعیین می کرد، من می توانم به صورت دقیق، تعداد آن را مشخص سازم . در این وقت، معاویه به عنوان آزمایش سؤال کرد: این درخت چند دانه رطب دارد؟ حضرت فرمود: دقیقا چهار هزار و چهار عدد . معاویه دستور داد دانه های خرمای آن درخت را چیدند و به طور دقیق شمردند و با کمال تعجب دیدند تعداد آنها چهار هزار و سه عدد است! ! حضرت فرمود: آنچه را گفته ام درست است . سپس بررسی دقیق تری کردند و دیدند که یک دانه خرما را «عبدالله بن عامر» در دست خود نگه داشته است! آن گاه، حضرت فرمود: ای معاویه! من به تو اخباری می دهم که تعجب کنی که من چگونه این اخبار را در دوران کودکی از پیامبر آموختم! و آن اینکه تو در آینده زیاد بن ابیه را برادر خود می خوانی! و حجر بن عدی را مظلومانه به قتل می رسانی! و سرهای بریده را از شهرهای دیگر برای تو حمل می کنند . 📚بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۲۹ - ۳۳۰ .📚جلاءالعیوان شبر، ج ۳، ص ۳۳۴ 📚تجلیات ولایت، ص ۳۳۵ . ✨انتشار بازمزمه ۳صلوات بلامانع است
هدایت شده از .
بسم الله الرحمن الرحیم امیرالمومنین امام علي (علیه السلام) در بيست و پنج سال خانه‌نشيني ، به حفاري قنات و درختكاري مشغول بودند و شصت هزار نخل كاشتند. 📚مقدمه نهج الفصاحة،‌چاپ دوم،‌ص ۸۴ ❌ سوال مابه پیروی از الگو پذیری سیره مولاعلی علیه السلام چند اصله درخت کاشتیم؟؟؟؟
هدایت شده از .
بسم الله الرحمن الرحیم مروان حکم» يکي از سران بني‏ اميه و يکي از سرسخت‏ ترين دشمنان رسول اکرم و اميرمؤمنان علیهم السلام بود. پيامبر او را از مدينه تبعيد کرد، اما عثمان او را به مدينه بازگرداند و معاويه او را فرماندار مدينه کرد. مروان از هيچ ستم و جنايتي در حق امام حسن مجتبي علیه السلام کوتاهي نکرد و تا آن حضرت زنده بود در آزار وي و شيعيان و يارانش دريغ نکرد. هنگامي که امام به شهادت رسيد، مروان در تشييع جنازه حضرت شرکت کرد. امام حسين عليه‏السلام به او فرمود: «تو به هنگام حيات و زنده بودن برادرم، هرچه از دستت برمي‏‌آمد کردي، اما اينک در تشييع او حاضر شده‏‌اي و گريه مي‏‌کني؟» مروان به يکي از کوه‌هاي اطراف اشاره کرد و پاسخ داد: «هر چه کردم، با کسي کردم که بردباري‏‌اش از اين کوه بيشتر بود. 📚 تاريخ الخلفا ،سیوطی
هدایت شده از .
بسم الله الرحمن الرحیم در سفری امام حسن (علیه‌السّلام) با پای پیاده به سوی مکه حرکت می‌کرد. در میانه راه پای مبارک آن حضرت ورم نمود و شخصی به ایشان عرض کرد: ای کاش سوار مرکب می‌شدید تا این ورم (پای) شما تسکین پیدا کند.» امام (علیه‌السّلام) فرمودند:هرگز! (سوار بر مرکب نمی‌شوم) و لکن وقتی به منزلگاه (بعدی) رسیدیم، شخص سیاه پوستی نزد ما می‌آید که روغنی دارد و برای (درمان) این ورم خوب است، روغن را از او بخرید و نسبت به اوبخل نورزید.» یکی از غلامان به ایشان عرض کرد: بعد از این منزل منزلی که شخص سیاه پوستی در آن باشد وجود ندارد تا برای شما روغن بخریم. امام فرمودند: «آری چنین کسی را خواهیم یافت.» پس از آنکه مقداری راه پیمودند، شخص سیاه پوستی جلوی آنها آمد، امام (علیه‌السّلام) فرمود: آن سیاه پوست نزد شماست، روغن را از او بخرید. آن شخص سؤال کرد: این روغن را برای چه کسی می‌خواهید؟ شخصی گفت: برای حسن بن علی علیه السلام آن سیاه پوست گفت: مرا نزد او ببرید. پس از آنکه او به نزد امام (علیه‌السّلام) آمد، عرض کرد:ای فرزند رسول خدا! من غلام تو هستم و پول این روغن را نمی‌گیرم. لکن از خدا بخواه که فرزند سالم پسری به من عطا کند که دوستدار شما اهل بیت باشد.» بعد از آن به برکت دعای امام (علیه‌السّلام) آن شخص دارای چنین فرزندی شد.  📚بحارالانوارج ۴۳ص۳۲۴ 📚مدینه المعاجز ص۲۰۶ 📚مناقب ابن شهرآشوب ج۳ص۱۷۴ ✨انتشار بازمزمه صلوات بلامانع است
هدایت شده از .
علیه السلام ▫️اسناد شهادت ▪️سند اول: تثبیت الامامة 👈 قدیمی ترین منبعی که در این زمینه تا به حال یافت شده کتاب تثبیت الامامة تالیف ( سید قاسم بن ابراهیم الرسی) است که در سال 246 وفات یافته است. وی که خود از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام است، از زهاد و عباد و علمای زمان خویش بود که دارای تألیفات فراوانی است. ▪️سند دوم: قول شهید اول 👈 یکی دیگر از کسانی که قائل بودند شهادت سبط اکبر حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در هفتم ماه صفر واقع شده است ▪️سند سوم :مرحوم کفعمی 👈 یکی دیگر از کسانی که قائل به شهادت امام حسن مجتبی در هفتم ماه صفر شده است، علامه بزرگوار و محدث کبیر مرحوم کفعمی صاحب کتاب شریف ( مصباح) می باشد ▪️سند چهارم: پدر بزرگوار شیخ بهایی یکی دیگر از بزرگانی که قایل به شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام در هفتم صفر می باشد مرحوم علامه شیخ حسین والد مکرم شیخ بهایی در کتاب ( وصول الاخبار الی اصول الاخبار ) می باشد
هدایت شده از .
بسم الله الرحمن الرحیم مرگ بر اثر قطع رحم و ارتباط فامیلی و اضافه شدن طول عمر بیست ساله بر اثر صله رحم 🔸امام کاظم علیه السلام: ای یعقوب! تو دیروز وارد شدی، و بین تو و برادرت در فلان محل شری (اختلافی) واقع شد، طوری که به یک­دیگر ناسزا گفتید، ولی این دین من و پدران من نیست و هرگز احدی را به چنین کاری دستور نمی دهیم. از خدای یکتای بی شریک بترس! شما دو نفر به واسطه مرگ از هم جدا خواهید شد؛ برادرت در همین سفر و قبل از این­که پیش خانواده اش برسد خواهد مرد، تو نیز از کاری که کردی پشیمان خواهی شد، دلیلش این است که شما دو نفر قطع رابطه کردید و خداوند عمر شما دو نفر را کوتاه کرد. آن مرد (به امام) عرض کرد: فدایت شوم! اجل من چه وقتی سر می­رسد؟ فرمود: اجل تو نیز فرا رسیده بود، ولی صله رحمی که در فلان منزل نسبت به عمه ات روا داشتی، بیست سال بر عمر تو افزود. (راوی گوید) مدت­ها بعد در مراسم حج آن مرد را دیدم، به من گفت: برادرم در همان سفر به خانواده خود نرسید و در بین راه دفن شد. 📚الاختصاص (مفید)/ص۹۰ 📚رجال کشی (طوسی)/ج۱/ص۴۴۳ 📚بحارالانوار/ج۴۸/ص۳۶ ✨انتشار بازمزمه ۳صلوات بلامانع است
هدایت شده از .
بسم الله الرحمن الرحیم مومن بلغزد و زنا و دزدی کند ولی هرگز دروغ نمی گوید ● وَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَوْرَاءَ [قَالَ‏] قُلْتُ لِلنَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) الْمُؤْمِنُ يَزْنِي قَالَ قَدْ يَكُونُ ذَلِكَ قَالَ [قُلْتُ‏] الْمُؤْمِنُ يَسْرِقُ قَالَ قَدْ يَكُونُ ذَلِكَ قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ الْمُؤْمِنُ يَكْذِبُ قَالَ لَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ إِنَّما يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُون‏﴿نحل ١٠٥﴾ ●عبدالله بن حوراء ‌گوید: به پیامبر (صلی الله علیه و آله) گفتم: مؤمن زنا می‌کند؟ فرمود: «گاهى ممکن است». پرسید آیا مؤمن دست به دزدى می‌زند؟ فرمود: «گاهى امکان آن هست». پرسید یا رسول الله! آیا مومن دروغ می‌گوید؟ فرمود: «خیر، خدای تعالی می‌فرماید: "تنها کسانى دروغ پردازى می‌کنند که به آیات خدا ایمان ندارند 📚مجمع البيان في تفسير القرآن (طبرسی)/ج۶/ص۱۸۱ 📚مستدرك الوسائل/ج۹/ص۸۶ 📚جامع أحاديث الشيعة (بروجردی)/ج۱۳/ص۵۶۵ 📚الدعوات (راوندی)/ص۱۱۸ 📚سفینة البحار/ج۷/ص۴۵۵ ✨انتشار بازمزمه صلوات بلامانع است
هدایت شده از .
بسم الله الرحمن الرحیم طراوت صورت پيامبراکرم(صلی الله علیه واله وسلم) می‌فرماید: حضرت عیسی(علیه السلام) از شهری می گذشت دیدند مرد و زنی با هم نزاع می کنند و سر هم داد می کشند حضرت عیسی(علیه السلام) پرسید: چه مشکلی دارید؟ مرد گفت: این خانم من است. زن خوبی است اخلاق خوبی دارد کارهایش هم خوب است. زن صالحه ای است. امّا من دوست دارم از او جدا شوم. حضرت فرمود: به من خبر بده مشکل این خانم چیست چرا دوست داری از او جدا شوی؟ او گفت: صورتش پیر است بدون اینکه سن بالایی داشته باشد. حضرت عیسی (علیه السلام) به آن زن فرمود: آیا دوست داری صورتت باطروات شود؟ زن گفت بله ✨حضرت فرمود: وقتی غذا می خوری مبادا سیر شوی (قبل از سیر شدن از غذا دست بکش) 👈 اگر غذا زیاد باشد و روی سینه سنگین شود و از مقدار معمول زیادتر باشد آب صورت و طراوت آن را از بین می برد. آن زن به سفارش حضرت عیسی (علیه السلام) عمل کرد و صورتش با طراوت شد و به حالت جوانی برگشت. 📚علل الشرائع ج۲ ✨انتشار بازمزمه صلوات بلامانع است
هدایت شده از .
بسم الله الرحمن الرحیم سیره علما آخوند ملاحسینقلی همدانی: راضی نشدم به واسطه من خداوند کسی رادر آتش دوزخ بسوزاند وهرفردی که درحقم بدی کرده ویاحقی بر گردنش داشتم راحلال کردم 📚برکات الحسین /ص۲۱/مهدی قاضی زاده ✨انتشار بازمزمه صلوات بلامانع است
هدایت شده از .
بسم الله الرحمن الرحیم ابو هاشم جعفری گوید: ابا الحسن علی بن محمد (امام هادی صلوات الله علیه) تب کرده و بیمار بود که بر حضرت وارد شدم و حضرت فرمود: ای ابا هاشم، کسی از موالی ما را به حائر (قسمت خاصی از حرم کربلا) بفرست که نزد خدا برای من دعا کند. پس از نزد حضرت خارج شدم و علی بن بلال پیش رویم آمد و او را از سخن امام آگاه ساختم و خواستم او به حرم برود. گفت سمعا و طاعتا به روی چشم، ولی می گویم که امام از حرم برتر است چرا که ایشان همانند آن کسی که در حرم است (یعنی سید الشهداء صلوات الله علیه) می باشد و دعای ایشان برای خودشان بسی بهتر از دعای من برای ایشان در حرم است. پس این سخن او را به امام (صلوات الله علیه) رساندم. ایشان به من فرمود: به او بگو رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از کعبه و حجر الاسود برتر بود ولی به گرد کعبه طواف می­کرد و بر حجر الاسود دست می­کشید و آن را می بوسید و به راستی که خداوند متعال را بقعه هایی است که دوست دارد در آن مکان ها با او نیایش کنند تا دعای نیایشگر را برآورده سازد و حائر از جمله این بقعه هاست. 📚كامل الزيارات، ص: ۲۷۴ - باب ۹۰ 📚بحار الأنوار ج ۹۸ص ۱۱۳ 📚مستدرك الوسائل، ج‏۱۰، ص: ۳۴۷ ✨انتشار بازمزمه صلوات بلامانع است
هدایت شده از .
جدول صلوات های پرفضیلت روز جمعه درروایات، دارای اسناد معتبر ذخیره ونهایت تلاش درانتشارداشته باشید
هدایت شده از .
بسم الله الرحمن الرحیم شب جمعه و افزایش علم اهل بیت صلوات الله علیهم ●قال الامام الصادق علیه السلام: إِنَّ لَنَا فِي كُلِّ لَيْلَةِ الْجُمُعَةِ وَفْدَةً إِلَى رَبَّنَا فَلَا نَنْزِلُ إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَطْرَفٍ. ●امام صادق علیه السلام: در هر شب جمعه برای ما مهمانی هست در پیشگاه پروردگارمان. پس نازل نمی شویم مگر با علمی تازه و جدید 📚بصائر الدرجات/ص۱۳۱ 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)/ج‏۲۶/ص۸۹ ✨انتشار بازمزمه صلوات بلامانع می باشد
هدایت شده از .
بسم الله الرحمن الرحیم معنای واقعی حقوق برادران دینی و مواسات همدردی با ایشان ●قَالَ (الامام الکاظم علیه السلام) یَا عَاصِمُ کَیْفَ أَنْتُمْ فِی التَّوَاصُلِ وَ التَّوَاسِی قُلْتُ عَلَی أَفْضَلِ مَا کَان عَلَیْهِ أَحَدٌ قَالَ أَ یَأْتِی أَحَدُکُمْ إِلَی دُکَّانِ أَخِیهِ أَوْ مَنْزِلِهِ عِنْدَ الضَّائِقَةِ فَیَسْتَخْرِجُ کِیسَهُ وَ یَأْخُذُ مَا یَحْتَاجُ إِلَیْهِ فَلَا یُنْکَرُ عَلَیْهِ قَالَ لَا قَالَ فَلَسْتُمْ عَلَی مَا أُحِبُّ فِی التَّوَاصُلِ. ●امام کاظم علیه السلام فرمود: «ای عاصم، شما در صله و همراهی (مواسات همدردی) با هم چگونه هستید؟» گفتم: «بهتر از هر حالتی که ممکن است باشد.» فرمود: «آیا کسی از شماها در وقت تنگدستی، به دکان برادرش یا خانه او می رود و کیسه پول او را در می آورد و هر چه نیاز دارد بر می دارد و کسی جلویش را نمی گیرد و کارش را زشت نمی شمارد؟» گفت: «نه.» فرمود: «پس شما آن طور که من دوست دارم با هم صله ندارید.» 📚بحارالانوارج ۷۱ص۲۳۱ ✨انتشار بازمزمه صلوات بلامانع است
هدایت شده از .
بسم الله الرحمن الرحیم راه زیارت امام حسین علیه السلام نان و شیر بخورید مردی از اهل رقه که به او ابو المَضاء گفته میشد نقل کرده که حضرت صادق (علیه السلام) به من فرمود: آیا به زیارت حسین (علیه السلام) می روید؟ گفتم: آری حضرت فرمود: برای رفتن به قبر ایشان توشه ها (سفره ها) بر می دارید؟ گفتم: آری سپس حضرت فرمود: اما وقتی به زیارت قبر پدر و مادرتان می روید این کار را انجام نمی دهید. راوی گوید گفتم: پس چه بخوریم؟ امام فرمود: نان و شیر! راوی گوید: کرّام به حضرت صادق (علیه السلام) گفت: فدایت شوم! گروهی به زیارت حسین (علیه السلام) می روند ولی با خود سفره های (غذای) خوشبو و معطر می برند. در این حین امام صادق (علیه السلام) فرمود: اما اگر آنان به زیارت قبر مادر و پدرشان بروند این کار را انجام نمی دهند. 📚کامل الزیارات/باب۴۷ 📚مستدرك الوسائل/ج‏۱۰/ص۳۴۸ سفره های رنگین در کربلا؟! مفضل بن عمر از امام صادق (علیه السلام) روایت کند که فرمود: زیارت کنید، بهتر است از اینکه زیارت نکنید و زیارت نکنید بهتر است از آنکه زیارت کنید. گفتم: کمرم را شکستی (با این کلام). فرمود: سوگند به خدا که هر یک از شما اندوهگین و افسرده حال به زیارت قبر پدر خود می روید و حال آنکه در زیارت او با خود سفره ها می آورید، هرگز. مگر آنکه آشفته موی و غبارین روی به زیارت او آیید. 📚وسائل الشيعة/ج‏۱۴/ص۵۴۲ 📚كامل الزيارات/باب ۴۷ 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)/ج‏۹۸/ص۱۴۱ کربلا تفرج گاه نیست؛ کربلا مقتل و مذبح سیدالشهداء علیه السلام است کربلا سرزمین غم و اندوه و مواسات با خونهای روی زمین ریخته شده است ✨انتشار بازمزمه ۳صلوات بلامانع است
هدایت شده از .
بسم الله الرحمن الرحیم علي بن عاصم میگوید: خدمت مولانا عسكري عليه السلام مشرف شدم، و سلام کردم و حضرت پاسخ دادند، و فرمودند: خوش آمدی، آیا میدانی روی چه فرشی نشسته ای؟! گفتم: نمیدانم ای مولای من. پس حضرت فرمود: ای پسر عاصم، بر روی فرشی نشسته ای که انببیا و مرسلین بر روی آن نشسته اند گفتم: مولای من، ای کاش تا وقتی در دنیا هستم هرگز از شما جدا نمیشدم! پس در ذهنم گفتم: ای کاش جای پای انبیاء و معصومین را روی این فرش میدیدم! پس حضرت قلب مرا خواند، و فرمود: ◽️ جلو بیا، و چشم مرا لمس فرمود، و به خدا قسم که چشم برزخی من باز شد سپس فرمودند: این اثر قدم پدرمان آدم است! این اثر قدم هابيل است! این اثر قدم شيث است! این اثر قدم إدريس است! این اثر قدم هود است! این اثر قدم صالح است! این اثر قدم لقمان است! این اثر قدم إبراهيم است! این اثر قدم لوط است! این اثر قدم شعيب است! این اثر قدم موسى است! این اثر قدم داود است! این اثر قدم سليمان است! این اثر قدم خضر است! این اثر قدم دانيال است! این اثر قدم ذي القرنين است! این اثر قدم عدنان است! این اثر قدم عبد المطلب است! این اثر قدم عبد الله پدر رسول خداست! این اثر قدم عبد مناف است! این اثر قدم جدم پیمبر خدا صلى الله عليه وأله است! این اثر قدم جدم امیرالمومنین علیه السلام است پس عاصم میگوید: خودم را روی آن قدمها انداختم، و آنها را بوسیدم، و سپس دست امام را بوسیدم، و عرض کردم: من مال و توانی ندارم تا با دشمنان شما بجنگم تا شما را یاری کنم اما ولایت شما را دارم و از دشمنان شما بیزارم، و در خلوتم آنها را لعن میکنم، پس ای مولای من حالم چگونه است⁉️ ◽️ پس حضرت فرمودند: من ضعف على نصرتنا أهل البيت و لعن في خلواته أعداءنا بلغ الله صوته إلى جميع الملائكة…: ترجمه: پس اگر در یاری و نصرت ما اهل بیت علیهم السلام ضعیف بودی پس در خلوت ات دشمنان ما را لعن کن و خداوند متعال نیز صدای تو را نیز به جميع ملائكه - از عرش و تا فرش - میرسانند، و فرشتگان نیز آنها را لعن میکنند و برای تو استغفار میکنند، و تو را ستایش میکنند، و میگویند: خدایا، بر روح این بنده ات که در نصرت اهل بیت علیهم السلام لعن میکند صلوات بفرست، چون او اگر بیشتر میتوانست باز انجام میداد پس خداوند به آنها میگوید: ای ملائكه ام، من دعای شما را درباره این بنده ام دوست دارم، پس بر روح این بنده ام مثل روح ابرار صلوات فرستادم، او را از بهترین بنده های برگزیده ام قرار دادم! 📚 بحارالأنوار، علامه مجلسي ج٥٠ ص٣١٦ ✨انتشار بازمزمه ۳صلوات بلامانع است
هدایت شده از .
بسم الله الرحمن الرحیم به نیابت از حضرت عبدالمطلب و ابوطالب و عبدالله و آمنه و فاطمه بنت اسد صلوات الله علیهم طواف کن عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (صلوات الله علیه) وَ لِي عَلَى رَجُلٍ مَالٌ قَدْ خِفْتُ تَوَاهُ‏ فَشَكَوْتُ إِلَيْهِ ذَلِكَ فَقَالَ لِي إِذَا صِرْتَ بِمَكَّةَ فَطُفْ عَنْ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ طَوَافاً وَ صَلِّ رَكْعَتَيْنِ عَنْهُ وَ طُفْ‏ عَنْ‏ أَبِي‏ طَالِبٍ‏ طَوَافاً وَ صَلِّ عَنْهُ رَكْعَتَيْنِ وَ طُفْ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ طَوَافاً وَ صَلِّ عَنْهُ رَكْعَتَيْنِ وَ طُفْ عَنْ آمِنَةَ طَوَافاً وَ صَلِّ عَنْهَا رَكْعَتَيْنِ وَ طُفْ عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ أَسَدٍ طَوَافاً وَ صَلِّ عَنْهَا رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ ادْعُ أَنْ يُرَدَّ عَلَيْكَ مَالُكَ قَالَ فَفَعَلْتُ ذَلِكَ ثُمَّ خَرَجْتُ مِنْ بَابِ الصَّفَا وَ إِذَا غَرِيمِي وَاقِفٌ يَقُولُ يَا دَاوُدُ حَبَسْتَنِي تَعَالَ اقْبِضْ مَالَك‏. 🔸داود رقى گوید به نزد امام صادق (صلوات الله عليه) رفتم و از شخصى نزد حضرت شكايت كردم كه از او قرض گرفته بودم و می ترسیدم كه مالم از بين برود. پس امام (صلوات الله عليه) به من فرمود: چون وارد مكّه شدى به نيابت از عبدالمطلب طوافی کن و از جانب او دو رکعت نماز بخوان و به نیابت از ابوطالب طوافی کن و از جانب او دو رکعت نماز بخوان و به نیابت از عبدالله طوافی کن و از جانب او دو رکعت نماز بخوان و به نیابت از آمنه طوافی کن و از جانب او دو رکعت نماز بخوان و به نیابت از فاطمه بنت اسد (صلوات الله علیهم) طوافی کن و از جانب او دو ركعت نماز بخوان. سپس دعا کن كه مالت به تو برگردانده شود. داود گوید: من چنين كردم و آنگاه از باب الصفا خارج شدم، و ناگهان بدهكار خود را ديدم كه در آنجا ايستاده است، و می‌گويد: اى داود مرا متوقّف‏ ساختى، بيا و مال خودت را دريافت كن. 📚الكافی/ج۴/ص۵۴۴/ح۲۱ 📚روضة المتقین/ج۵/ص۲۱۷ 📚الحدائق الناضرة/ج۱۴/ص۲۹۱ 📚بحارالانوار/ج۳۵/ص۱۱۳ 📚وسائل الشيعة - ط الإسلامية/ج۹/ص۴۶۱/ح۳ ✨انتشار با زمزمه ۳صلوات بلامانع است
هدایت شده از .
بسم الله الرحمن الرحیم ایمان کامل و متقن و بی نقص حضرت ابوطالب علیه السلام ●عَنْ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ: إِنَّ أَبَا طَالِبٍ أَسْلَمَ بِحِسَابِ الْجُمَّلِ قَالَ بِكُلِّ لِسَانٍ. ●امام صادق علیه السلام: همانا ابو طالب (علیه السلام) به حساب جُمَّل، اسلام آورد؛ فرمود يعنى به هر زبان. ●عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: أَسْلَمَ أَبُو طَالِبٍ بِحِسَابِ الْجُمَّلِ وَ عَقَدَ بِیَدِهِ ثَلَاثاً وَ سِتِّینَ. ●از امام صادق علیه السّلام روایت شده که فرمود: ابو طالب با حساب جمّل اسلام آورد و با دستش رقم شصت و سه را به هم آورد. 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۱، ص: ۴۴۹ أو المراد أن إسلامه بحساب الجمل كان بكل لسان گفته شده حساب جُمَّل يعنى به حساب ابجد و اینکه به هر زبانى، مراد آن است كه به تمام شصت و سه لغت، اظهار ايمان و اسلام نمود. والله العالم.
هدایت شده از .
بسم الله الرحمن الرحیم عنْ كَثِيرِ بْنِ شَاذَانَ، قَالَ: شَهِدْتُ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ) وَ قَدْ اشْتَهَى عَلَيْهِ ابْنُهُ عَلِيٌّ الْأَكْبَرُ عِنَباً فِي غَيْرِ أَوَانِهِ، فَضَرَبَ يَدَهُ إِلَى سَارِيَةِ الْمَسْجِدِ فَأَخْرَجَ لَهُ عِنَباً وَ مَوْزاً فَأَطْعَمَهُ، وَ قَالَ: مَا عِنْدَ اللَّهِ لِأَوْلِيَائِهِ أَكْثَر 🔸کثیر بن شاذان روایت می کند که گفت: خدمت حسین بن علی (علیه السلام) بودم که فرزندش علی اکبر (علیه السلام) انگور از پدر خواست، در حالی که فصل انگور نبود. امام حسین (علیه السلام) دست به ستون مسجد زد و انگور و موزی بیرون آورد و به او خوراند و فرمود: آن چه نزد خدا برای دوستانش می باشد بیشتر است. 📚دلائل الإمامة (ط - الحديثة)/ص۱۸۳ 📚نوادر المعجزات/ص۲۴۳ 📚مدينة المعاجز/ج‏۳/ص۴۵۲ 📚إثبات الهداة/ج۴/ص۵۴ 📚نفس المهموم/ص۲۸۰ 📚القطرة/ج۲/ص۳۰۶ 📚فرسان الهيجاء/ص۴۱۸ 📚الدرّ النظيم/ص۵۳۱ ✨انتشار بازمزمه صلوات بلامانع است
🟢 وقتی تصمیم گرفتی در *چادر امام زمان عجل الله* باشی... به گذشته فکر نکن، *خودسازی کن و برای او قدم بردار...*
هدایت شده از .
کارت مخصوص مجالس روضه امام حسین علیه السلام...‌‌.. صرف خرید چای قند گُلاب لیوان یک بارمصرف اطعام عزاداران .... هزینه های جاری مجالس روضه.... 6037697574703325 حسین اکبری صادرات رقم مهم نیست باهر مبلغی به وسع توان میتونیدبانی مجالس روضه واز برکات آن سهیم شوید سهم شما ۱۰هزار تومان......
هدایت شده از .
سلام وعرض ارادت مخاطبین گرامی چندین مجلس روضه بخاطره کمبود منابع مالی کلا روبه تعطیلی هست ..... خواهش منداست کمک کنید تا بیرق دستگاه امام حسین علیه السلام تعطیل نشه..... اجر همگی شما با حضرت زهرا سلام الله علیها.....
بسم الله الرحمن الرحیم حکایتی ازکرامت حضرت خضرنبی علیه السلام به چه علت حضرت خضر علیه السلام به غلامی فروخته شد؟ روزی حضرت خضرعلیه السلام از بازار بنی اسرائیل می گذشت ناگاه چشم فقیری به او افتاد و گفت: به من صدقه بده! خداوند به تو برکت دهد! خضر گفت: من به خدا ایمان دارم ولی چیزی ندارم که به تو دهم. فقیر گفت: بوجه الله لما تصدقت علی ؛ تو را به وجه (عظمت) خدا سوگند می دهم! به من کمک کند! من در سیمای شما خیر و نیکی می بینم تو آدم خیّری هستی امیدوارم مضایقه نکنی. خضر گفت: تو مرا به امر عظیم (وجه خدا) قسم دادی و کمک خواستی ولی من چیزی ندارم که به تو احسان کنم مگر اینکه مرا به عنوان غلام بفروشی. فقیر: این کار نشدنی است چگونه تو را به نام غلام بفروشم؟ خضر: تو مرا به وجه خدا (خدای بزرگ) قسم دادی و کمک خواستی من نمی توانم ناامیدت کنم مرا به بازار ببر و بفروش و احتیاجت را برطرف کن! فقیر حضرت خضرعلیه السلام را به بازار آورد و به چهار صد درهم فروخت. خضر علیه السلام مدتی در نزد خریدار ماند، اما خریدار به او کار واگذار نمی کرد. خضر: تو مرا برای خدمت خریدی، چرا به من کار واگذار نمی کنی؟ خریدار: من مایل نیستم که تو را به زحمت اندازم، تو پیرمرد سالخورده هستی. خضر: من به هر کاری توانا هستم و زحمتی بر من نیست. خریدار: حال که چنین است این سنگها را از اینجا به فلان جا ببر! با اینکه برای جابجا کردن سنگها شش نفر در یک روز لازم بود، ولی سنگها را در یک ساعت به مکان معین جابجا کرد. خریدار خوشحال شد و تشویقش نمود و گفت: آفرین بر تو! کاری کردی که از عهده یک نفر بیرون بود که چنین کاری را انجام دهد. روزی برای خریدار سفری پیش آمد خواست به مسافرت برود، به خضرعلیه السلام گفت: من تو را درستکار می دانم می خواهم به مسافرت بروم، تو جانشین من باش، با خانواده ام به نیکی رفتار کن تا من از سفر برگردم و چون پیرمرد هستی لازم نیست کار کنی، کار برایت زحمت است. خضر: نه هرگز زحمتی برایم نیست. خریدار: حال که چنین است مقداری خشت بزن تا برگردم. خریدار به سفر رفت، خضر به تنهایی خشت درست کرد و ساختمان زیبایی بنا نمود. خریدار که از سفر برگشت، دید که خضر خشت را زده و ساختمانی را هم با آن خشت ساخته است، بسیار تعجب کرد و گفت: تو را به وجه خدا سوگند می دهم که بگویی تو کیستی و چه کاره ای؟ حضرت خضر گفت: چون مرا به وجه خدا سوگند دادی و همین مطلب مرا به زحمت انداخت و به نام غلام فروخته شدم. اکنون مجبورم که داستانم را به شما بگویم: فقیر نیازمندی از من صدقه خواست و من چیزی از مال دنیا نداشتم که به او کمک کنم. مرا به وجه خدا قسم داد، لذا خود را به عنوان غلام در اختیار او گذاشتم تا مرا به شما فروخت. اکنون به شما می گویم هرگاه سائلی از کسی چیزی بخواهد و به وجه خدا قسم دهد در صورتی که می تواند به او کمک کند، سائل را رد کند روز قیامت در حالی محشور خواهد شد که در صورت او پوست، گوشت و خون نیست، تنها استخوانهای صورتش می مانند که وقت حرکت صدا می کنند (فقط با اسکلت در محشر ظاهر می شود.) خریدار چون حضرت خضرعلیه السلام را شناخت گفت: مرا ببخش که تو را نشناختم. و به زحمت انداختم. خضر گفت: طوری نیست. چون تو مرا نگهداشتی و درباره ام نیکی نمودی. خریدار: پدر و مادرم فدایت باد! خود و تمام هستی ام در اختیار شماست. خضر: دوست دارم مرا آزاد کنی تا خدا را عبادت کنم. خریدار: تو آزاد هستی! خضر: خداوند را سپاسگزارم که پس از بردگی مرا آزاد نمود. 📚 بحارالانوار ج ۱۳، ص ۳۲۱ ✨انتشار بازمزمه ۳صلوات بلامانع می باشد ️️
هدایت شده از ستاد اقامه نماز مهریز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─━━━━⊱🌼🌼🌼⊰━━━━─ ✨ ستـاد اقامه نماز شهرستان مهــریز https://eitaa.com/joinchat/2220425363Cfd136ef20e
هدایت شده از شهید احمد مَشلَب
-مختصر‌و‌مفید!'