eitaa logo
جوان ورامین
3.3هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
6.1هزار ویدیو
78 فایل
مجله خبری جوان ورامین اخبار آنلاین انتخابات و تعطیلی مدارس در جنوب شرق استان تهران لینک کانال خوشگلمون😍 https://eitaa.com/joinchat/1732640788Ce7fdef02bb .
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ حاج حسین یکتا میگن عباس به ما فهماند که شرط سِقایت، تشنگی و ‌شرط علمداری بی‌دستی است. با عافیت‌طلبی و ادعا نمیتوان، ابالفضل شد... @montakhabtanz 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کربلا در قُرُق بانوان 🔹ظهر امروز همزمان با سالروز تدفین شهدای کربلا، حرم (ع) و حضرت عباس (ع) قُرُق بانوان شد و دسته عزاداری بنی‌اسد هروله‌کنان از باب القبله حرم سیدالشهدا(ع) به سوی حرم سقای کربلا حرکت کرد. ◾️جوان ورامین @Yjcvrn
💔 شهادت غم انگیز حضرت رقیه(س) تسلیت باد.. دعا میکنیم برای همه سه ساله های مظلومی که هنوز زیر ستم یزیدیان، پَرپَر میشوند💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️🎬 کلیپ | نوحه‌خوانی نزارالقطری (فارسی و عربی) - به مناسبت اربعین حسینی 🏴 أبد والله ما ننسى حسينا 🌴
🔴ساعت ۲ شب تو کشور غریب جلوی ماشین رو گرفتند... ساعت ۲ شب تو کشور غریب جلوی ماشین رو گرفتند!😱 اون ها که جاده رو بسته بودند، لباس های سرتاسر مشکی پوشیده بودند و با عربی جملاتی رو فریاد می‌زدند که بجز من و راننده تقریبا کسی چیزی نمی‌فهمید!🥷 ناگهان یک نفرشون به سرعت درب ماشین را باز کرد! زن و بچه و پیر و جوون که از خستگی راه خواب بودند، چشماشون رو باز کردند و اتفاق عجیبی رخ داد... یک سینی پر از آب یخ تگری و یک سبد پز از فلافل به مسافران تحویل دادند! همه با لبخند به عراقی ها واکنش نشان دادند! و آب و ساندویچ ها رو از دستان پر محبت عراقی ها تحویل گرفتند. صاحب موکب که سن و سال تر بود جلو اومد و جملاتی رو به عربی تکلم کرد. دست و پا شکسته و به فارسی گفت: زائرین اباعبدالله بیفرمائید! ما در خدمت شومائیم! آب، شای عراقی، فلافل، غذا، حمامات و wc موجود. بفرمایید استراحت کنید. هلابیکم! هلابزوار ابوسجاد... تنها جملات فارسی که بلد بود همین بود، اما چشمانش بیشتر حرف میزد. لحظاتی با او چشم در چشم شدم. چشمانش حرف هایی میزد که تا عمق جان می‌نشست. گرمای وجودش از گرمای سوزان عراق بیشتر بود. با وجود اینکه برای اولین بار همدیگر را میدیدم، ولی انگار سال‌هاست که همدیگر را میشناسیم و از یک گوشت و خونیم. باید مجدد به راه میفتادیم تا در خنکای هوا به مقصد بعدی میرسیدیم. اشک در چشمانم جمع شد، و دوباره یاد این بیت محتشم افتادم: باز این شورش است که در خلق عالم است... ✍اویس