🌹#با_شهدا|شهید سید مجتبی هاشمی
✍️ صحنه دیدنی
▫️اوایـل ازدواجمـون بـود. بـرا خریـد بـا سـید مجتبـی رفتیم بازارچـه. بیـن راه بـا پدر و مادر آقا سـید برخورد کردیم سـید مجتبـی بـه محـض اینکـه پـدر و مـادرش رو دیـد، در نهایـت تواضـع و فروتنی خم شـد؛ روی زمیـن زانـو زد و پاهای والدینشو بوسـید. ایـن صحنـه برا من بسیار دیدنی بـود. آقـا سـید بـا اون هیکل تنومنـد و قامـت رشـید، در مقابـل والدینـش اینطـور فروتن بـود و احتـرام آنهـا را تـا حـد بالایـی نگـه مـیداشـت...
📚 سالنامه یاران ناب ۱۳۹۳ به نقل از همسر شهید
#شهیدانه
#شهید_سید_مجتبی_هاشمی
┈┈••✾•🍃🖤🍃•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
#شهیدانه
بعضی آقایان وقتی وارد خانه میشوند و محیط خانه را نامرتب میبینند یا متوجه میشوند که غذا آماده نیست، اعتراض میکنند.
مواقعی بود که بخاطر موقعیت کاری یا بچهداری نمیتوانستم غذا آماده کنم یا خانه را مرتب کنم. 🥘
وقتی مصطفی وارد میشد از او عذرخواهی میکردم❤️
از ته قلبش ناراحت میشد و میگفت: «تو وظیفهای نداری که برای من غذا درست کنی. تو وظیفهای نداری که خانه را مرتب کنی. این وظیفه من است و حتما من اینجا کم کاری کردم».
بعد با خنده به او میگفتم: «پس من چه کاره هستم و وظیفه من چیست؟»
مصطفی هم پاسخ میداد: «وظیفه تو فقط تربیت بچههاست. بقیه کارهای خانه وظیفه من است. اگر خودم بتوانم کارهای خانه را انجام میدهم و اگر نتوانستم باید با کسی هماهنگ کنم که این کارها را برای تو انجام دهد». 💖
زندگی با مصطفی خیلی شیرین بود. خیلی شیرین بود.
«به نقل از همسر #شهید_مصطفی_صدرزاده »
┈┈••✾•🍁✨🌼✨🍁•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
دارویی برای سقط گرفتم و آماده کردم
همان شب در خواب دیدم ...💔
#شهيد_علي_اصغر_اتحادی
#شهیدانه
#عكس_باز_شود
┈┈••✾•🍁✨🌼✨🍁•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
این دقتها شهادت را رقم میزند
هنوز آفتاب کامل غروب نکرده بود. عطاءالله مثل همیشه پدرش رو مجبور به بستنِ مغازه کرد.میگفت: کار کردن وقتِ نماز برکت نداره ، بریم مسجد ، بعد که برگشتیم خودم همهی کارها رو میکنم ، اینطوری پولیکه در میارین دیگه شبههای نداره وآدم رو به یه جایی میرسونه...
🌷خاطره ای از زندگی شهید عطاءالله اکبری
📚منبع: کتاب سیرهی دریادلان 2
#شهیدانه
┈┈••✾•🍁✨🌼✨🍁•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
🌹شهید علی آقا ماهانی
👨👩👦 احترام به والدین
▫️میگفت: احترام بـه والدین دستور خداست. یه دستش توی عملیات قطـع شـده بـود. یه روز که اومدم خونه دیدم لباس کثیف رو شسته. بهش گفتم: مادر برات بمیره! چطور با یک دست اینها رو شستی؟ گفت: مادر! اگه دو تـا دستم رو هـم نداشـتم باز وجدانـم راضی نمیشد کـه من خونه باشم و شما زحمت شستن لباسهـا رو بکشی...
📚 کتاب نماز، ولایت، والدین، صفحه 83
#شهیدانه
╔═❀•✦•❀══════╗
@yoosofezahra_1180
╚══════❀•✦•❀═╝
🌹#با_شهدا|سردار شهید مهدی زینالدین
✍️ ظرف شستن
▫️پدر و مادری مهدی، خواهر و برادرش؛ همه دور تا دورِ سفره نشسته بودیم؛ رفتم از آشپزخانه چیزی بیاورم. وقتی آمدم، دیدم همه نصف غذاشون رو خوردهاند، اما مهدی دست به غذاش نزده تا من بیایم. توی خونه هم بهم کمک میکرد. ظرفهای شام دو تا بشقاب و لیوان بود و یه قابلمه. رفتم سرِ ظرفشویی. مهدی گفت: انتخاب کن، یا تو بشور، من آب بکشم؛ یا من میشورم، تو آب بکش. گفتم: مگه چقدر ظرف هست؟ گفت: هرچی که هست، انتخاب کن.
📚 یادگاران ۱۰، صفحات ۱۹ و ۵۰
#شهیدانه
#شهید_مهدی_زین_الدین
┈┈••✾•🍁✨🌼✨🍁•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
برخورد جالبِ حاج احمد متوسلیان با زنی که شوهرش ضد انقلاب بود.
حقوقش روگرفت و از سپاه مریوان اومد بیرون. دید یه زن بچه به بغل، کنار خیابون نشسته و داره گریه میکنه.رفت جلو و پرسید: چرا ناراحتی خواهرم؟ زنگفت: شوهر بی غیرتم من و بچۀ کوچیکم رو رها کرده و رفته تفنگچیکومله شده ، بخدا خیلی وقته یه شکم سیر غذا نخوردیم.حاج احمد بغضش گرفت. دست کرد توی جیبش و همۀ حقوقش رو دو دستی گرفت سمت زن و گفت: بخدا من شرمندهام! این پولِ ناقابل رو بگیرید، هدیه ی مختصریه، فعلا امور خودتون رو با این بگذرونید، آدرستون رو هم بدین به برادر دستواره ؛ از این به بعد خودش مواد خوراکی میاره درِ خونه بهتون تحویل میده...
📌خاطره ای از زندگی سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان
📚منبع: کتاب آذرخش مهاجر ، صفحه ۱۰۱
#شهیدانه
#شهید_احمد_متوسلیان
┈┈••✾•🍁✨🌼✨🍁•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
#شهیدانه
خیلی به فکرِ مستضعفین بود؛ وقتی حقوق میگرفت به اندازهی امرارِ معاشِ خانواده برمیداشت و بقیه رو صرفِ کمک به نیازمندان میکرد. بعد از اینکه نمایندهی مجلس شد، دوستش با دیدنِ زندگیِ سادهی او گفت: آقای طیبی! اصلاً زندگیات فرق نکرده؛ نه خانهات، نه لباست، نه وضعِ فرزندانت... حاجآقا در جوابش گفت: مگه من رفتم مجلس که به خودم برسم؟!!! من رفتم تا برایِ مردم کار کنم...
🌹خاطرهای از زندگی روحانی شهید محمد حسن طیبی
📚منبع: خبرگزاری دفاع مقدس
┈┈••✾•🍁✨🌼✨🍁•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
📚وقتی یادِ من افتادی، برای امام زمان دعا کن!
ذکر و یاد امام مهدی در رفتارهای او تاثیر فوق العادهای داشت. دعای فرج و دعا برای سلامتی امام عصر، همیشه وِرد زبانش بود. امکان نداشت بدون دعای فرج، شروع به خواندن دعا، قرآن یا زیارت عاشورا کند؛ انگار احساس میکرد که بدون دعای فرج، اعمالش مقبول نیست.
دعا برای تعجیل فرج، در رأس همه حاجات و دعاهایش بود. هر وقت قرار بود کسی به زیارت برود، یا در التماس دعا گفتنهای مرسوم، میگفت: «برای امام زمان خیلی دعا کنید!» اگر قرار بود دوستی به زیارت برود، نشانهای میداد تا به یاد او بیفتد و بعد تأکید میکرد: «وقتی یاد من افتادی، برای امام زمان دعا کن!» هیچ وقت نشنیدم که برای خودش دعایی بخواهد.
بعد از شهادتش، یکی از دوستان، صحنهی عاشورا را در خواب دیده بود و اینکه شهدای وطنمان نیز، در میدان جنگ در حال یاری امام حسین بودند. آن بندهی خدا در بین شهدا، آقا جواد را دیده بود که جلو آمده و به او گفته بود: «ما در حال یاری کردن امام حسین هستیم، خیلی کار داریم. شما هم باید برای ظهور آماده شوید. چندان دور نیست. خودتان را برای ظهور آماده کنید تا بتوانید امام را یاری کنید.
سیره مهدوی شهید جواد الله کرم از زبان همسرش
📚 منبع: خبرگزاری شبستان
#داستان_مهدوی
#شهیدانه
#امام_زمان
┈┈••✾•🍁✨🌼✨🍁•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
باید به خودمان بقبولانیم که
در این زمان به دنیا آمده ایم
و شیعه به دنیا آمده ایم
تا موثر در تحقق ظهور مولا باشیم.
«شهید #بیضایی »
#شهیدانه
#امام_زمان
┈┈••✾•🍁✨🌼✨🍁•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انتشار برای نخستینبار و پس از ۱۱ سال:
🚀 تست موفق موتور موشک ماهوارهبر یا همان بالستیک قارهپیما در سال ۱۳۸۹
⭕️ نکتهی جالب، ادبیات شهید #طهرانیمقدم و مرتبط دانستن تست موفق موتور به #زمینهسازیظهور است!
#شهیدانه
#امام_زمان
┈┈••✾•🍁✨🌼✨🍁•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
فرار شهید هادی از وسوسه شیطان
ابراهیم گرفته و ناراحت بود... رفتم کنارش ازش پرسیم: چیشده داش ابرام؟ مشکلی پیش اومده؟
اول نمی گفت. اما بعدش به حرف اومد: چند روزه دختری تو این محله به من گیر داده و میگه تا تورو به دست نیارم ولت نمی کنم...!
رفتم تو فکر یدفعه خندیدم!
ابراهیم گفت: خنده داره؟
گفتم:داش ابرام ترسیدم فکر کردم چی شده... با این تیپ و قیافه ای که تو داری این اتفاق عجیب نیست!
گفت: یعنی چی؟! یعنی بخاطر تیپ و قیافه ام این حرفو زده؟ گفتم: شک نکن…!
روز بعد تا ابراهیم رو دیدم خندم گرفت... با موهای تراشیده اومده بود محل کار و بدون کت و شلوار... فردای اون روز با پیراهن بلند به محل کار اومد و باچهره ای ژولیده تر... حتی با شلوار کردی و دمپایی آمده بود...
ابراهیم مدتی این کار را ادامه داد تا از این وسوسه شیطانی رها شد...
📚 گزیده ای از کتاب #سلام_بر_ابراهیم 1
#معرفی_کتاب
#شهیدانه
┈┈••✾•🍁✨🌼✨🍁•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از شیطانپرستی تا شهادت در سوریه!
روایتی از شهید مدافع حرمی که با اصرار به ابومهدی المهندس راهی سوریه شد.
#شهیدانه
┈┈••✾•🍁✨🌼✨🍁•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
🌺 نوجوانِ عاشقِ خدا...
با اینکه هنوز به سنِ تکلیف نرسیده بود، نماز شب میخواند... یک بار ناخواسته و اتفاقی، نمازِ صبحش قضـا شـد. اونقدر گریه کرد، که ما فکر کردیم شـاید برایِ برادرش اتفاقی افتاده...
🌹خاطرهای از زندگی نوجوان شهید جلال تقوا طلب
📚منبع: کتاب محراب عشق ، صفحه ۳۶
#شهیدانه
┈┈••✾•🍁✨🌼✨🍁•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
•🌿🍬•
تسبیحاتحضرتزھرا(س)
روبدونِ تسبیحبگید..!
بابندبندھایِانگشتکهبگی
روزقیامتهمینابهحرفمیان(:
شهادتمیدنکهباهاشونذکرگفتی!⚘💔
#شهید_حمید_سیاهکالی
#شهیدانه
┈┈••✾•🍁✨🌼✨🍁•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊
اگر انسان در هر ۲۴ساعت
یک تذکر به خودش بدهد بد نیست...
بهترین موقع برای چنین تذکری
لحظههای بعد از پایان نماز و وقتیست که
سر به سجده میگذارید...
همان وقت اعمال خودتان طی صبح تا شب آن روز را مرور کنید.
از خودمان بپرسیم، در این ۲۴ساعتی که بر ما گذشت، آیا کارهایمان برای رضای خدا بود..؟!
#شهیدانه
#شهید_همت
#از_شهدا_بیاموزیم
┈┈••✾•🍁✨🌼✨🍁•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
🌹شهید مدافع حرم محمد کامران
💍 عروسی بدون گناه
▫️دوست نداشت جشن عروسی برگزار کنیم. دوست داشت بدون گناه بریم سر خونه زندگیمون. دلایل خودش را هم داشت که از نظر من دلایل بدی نبود هر چند رضایت محمد هم برایم شرط بود. آنقدر ذوق شروع زندگی را داشتیم که به سرعت وسایلمان را چیدیم و خیلی زود برای سفر آماده شدیم. چون جشن نگرفتیم، ولخرجی کردیم و سفرمان به مشهد هوایی بود. آن هم دو هفته! حسابی ریخت و پاش کرده و عروسیمون بدون گناه انجام شد.
📚 راوی: همسر شهید مدافع حرم محمد کامران
#شهیدانه
╔═❀•✦•❀══════╗
@yoosofezahra_1180
╚══════❀•✦•❀═╝
عروسی در سلف سرویس
▫️سالن عروسی ما سلف سرویس دانشگاه بود. وقتی که ازدواج کردیم به خوابگاه دانشجویی رفتیم. دکتر گفت: میخواهی خانه بگیرم؟ گفتم: نه؛ خوابگاه خوب است. آقای دکتر صالحی استاد ما بود. ایشان با خانمشان، آقای دکتر غفرانی هم با خانمشان، مهمان ما بودند. یک سفره کوچک انداختیم. دو تا پتو و دو تا پشتی داشتیم. با افتخار از این دو استاد بزرگوار پذیرایی کردیم. بعد هم دوتایی نشستیم راجع به مسائل هستهای صحبت کردیم. کامپیوتر را روی میز کوچکی که قدیمها زیر چرخ خیاطی میگذاشتند، گذاشته بودیم. پسر دکتر عباسی قرار بود به خانه ما بیاید. دکتر به او گفته بود اگر میآیی، یک صندلی هم برای خودت بیاور.
📚 راوی: همسر شهید دانشمند دکتر مجید شهریاری
#شهیدانه
#شهید_مجید_شهریاری
╔═❀•✦•❀══════╗
@yoosofezahra_1180
╚══════❀•✦•❀═╝
🌹#با_شهدا|شهید عباس دانشگر
✍️ عزیزم دوستت دارم
▫️فاطمه جان، عزیزم دوستت دارم، دعا میکنم امتحاناتت را به خوبی پشت سر بگذاری و حالت هر روز از دیروز بهتر باشد؛ من هم به یادت خواهم بود. امیدوارم فاصله جسمهایمان، قلبهایمان را به هم نزدیکتر سازد تا بتوانیم ظرفیت عاشق شدن را پیدا کنیم، شنیدی میگویند: زنده بودن، فاصله گهواره تا گور است و زندگی کردن، فاصله زمین تا آسمان... امیدوارم هر روز آسمانیتر شوی؛ تو هم مرا دعا کن، خداوند قلبهایمان را به رنگ خود در آورد و پاکمان کند.
🌹 آخرین دست نوشته شهید مدافع حرم، عباس دانشگر خطاب به همسرش
#شهیدانه
#شهید_عباس_دانشگر
╔═❀•✦•❀══════╗
@yoosofezahra_1180
╚══════❀•✦•❀═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 داستان یک جوان لات که به سرعت مجوز شهادت گرفت....
#شهید_مسعود_رشیدی
#شهیدانه
#پیشنهاد_دانلود
╔═❀•✦•❀══════╗
@yoosofezahra_1180
╚══════❀•✦•❀═╝
جاے شهید هادی خالی ڪه😔
همیشه میگفت:
مشڪل کار ما این است که برای رضای همه کار میکنیم جز رضای خدا.....🌷
#شهیدانه
#شهیدابراهیم_هادی
#یادش_باصلوات
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
°•
مادربزرگشھیدمغنیھ میگفت؛
مدتِطولانےبعدشھادتشـ اومدبهخوابم
بھشگفتمـ:چرادیرڪردیـ!؟منتظرتبودمـ!
گفت:چونطولڪشیدازبازرسےهاردشدیم
گفتم:چهبازرسے؟!
گفت:بیشترازهمهسرِبازرسے"نماز"وایستادیم..
بیشترازهمهدربارهۍ"نمازصبح"میپرسند!
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهیدانه 🥀
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
سرباز ولایت
در جزئیات زندگی شهدا برای ما درسهای بزرگی نهفته است.
مثل زندگی شهید صیاد شیرازی که علت شادی بعد از گرفتن درجه سرلشکری اش را اینگونه بیان می کند: «خدا شاهد است، خوشحالی من به خاطر این درجه نیست، برای من درجه سرهنگی، سرتیپی و سرلشكری و سپهبدی هیچ تفاوتی ندارد، خوشحالی من به این خاطر است كه مقام معظم رهبری به نیابت از امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف از عملكرد من راضی هستند و این درجه را به من دادند.
#شهیدانه
#شهید_صیاد_شیرازی
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
ظهورآقااتفاقمیافتد
ولیمهمترایناستڪہ
ماڪجایاینظهورهستیم...!
#شهیدانه
#شھیدمصطفیاحمدیروشن
#امام_زمان
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
••💌🌱••
از شهید نواب پرسیدن:
چرا آرام نمینشینی؟!
ببین آیتالله بروجردی ساکت است ...
گفت : آقای بروجردی سرهنگ است ؛ من سربازم.
سرباز اگر کوتاهی کند سرهنگ مجبور میشود بیایید وسط!
هر بار که امام خامنهای دارن میان وسط ، یعنی ما سربازا کم گذاشتیم ...✋🏻💔
+رفیق حواست هست؟!🙃
#امام_زمان #شهیدانه
#لبیک_یا_خامنه_ای
┈┈••✾•🍁🍊🌞🍊🍁•✾••┈┈
@yoosofezahra_1180
الهی!
گاهی فراموش میکنم که
وقتی کسی کنار من نیست
معنایش این نیست که تنهایم
معنایش این است
که همه را کنار زدی که خودم باشم و خودت...
#خداےمن
#شهیدچمران
#شهیدانه
╔═❀•✦•❀══════╗
@yoosofezahra_1180
╚══════❀•✦•❀═╝
و سلام بر او که می گفت:
«تسبیحات حضرت زهرا(س) رو
بدون تسبیح بگید،
با بند بندهای انگشت
که بگی روز قیامت همینا به حرف میان
شهادت میدن که باهاشون ذکر گفتی»
• شهید حمید سیاهکالی🕊•
#شهیدانه
╔═❀•✦•❀══════╗
@yoosofezahra_1180
╚══════❀•✦•❀═╝
556669.mp3
5.07M
⭕️ لطفاً همه گوش کنند
😭
رادیو مقاومت رو داشتم گوش میدادم دیدم یه خانمی داره از خاطراتش با همسرش میگه و هی همسرشو منوچهر خطاب میکرد، خاطراتش خیلی منقلب کننده بود و تمام جمعی که اونجا بودن داشتن گریه میکردن.😭
کنجکاو شدم این منوچهر کیه؟
اومدم توی نت سرچ کردم تا بالاخره پیداش کردم و دیدم شهید منوچهر_مدق بوده و گشتم و گشتم همون چیزی که از رادیو پخش شد فایل صوتیش رو گیر آوردم و گفتم بزارم شمام استفاده کنین.😭
چقدر بی خبریم ....😭😭
بخدا ،شهدا شرمنده ایم .
😢اگر حالتون عوض شد که قطعا میشه منم دعا کنین.....
این پست رو ذخیره کنیم ، تا هر وقت زیاد به دنیا و مال دنیا و.... سرگرم شدیم و غافل شدیم ،مجدد گوش بدیم که ما مدیون چه عزیزانی هستیم.
#شهیدانه
#لبیک_یا_خامنه_ای
╔═❀•✦•❀═════╗
@yoosofezahra_1180
╚═════❀•✦•❀═╝
📌 وصیتنامه...
🚑 خونهٔ همسایهمون شلوغ شده بود. بعضیها ناراحت بودند و عدهای دیگه هم کنجکاو شده بودند که چه اتفاقی افتاده. که ناگهان صدای آمبولانس اومد و احمدآقا، همسایهمون رو با برانکارد بردند. خدا رحمتش کنه…
📄 وصیتنامهاش تو کلّ محله پخش شد.
توی وصیتنامهاش نوشته بود: «مجالس روضه ترک نشود. به نیّت تعجیل در فرج آقا امام زمان در این روضهها شرکت کنید. تا جایی که میتوانید تمام کارهایتان را با این نیّت انجام دهید. «احمد»
#شهیدانه
@yoosofezahra_1180
─═༅🍃🌸🍃༅═─
🌷 سعی کنید عاشق باشید، عاشق خدمت کردن...
منتظر نباشید که کسی به شما بگوید:
خدا قوت و یا کسی از شما تشکر کند
و یا کسی قدر کار و تلاش و مشقتی را که کشیدهاید بداند. کار را برای خدا انجام بدهید...
📚 شهید محمدحسین معز غلامی
💚 #شهیدانه
@yoosofezahra_1180
─═༅🍃🌸🍃༅═─