eitaa logo
𖹭 یُوس‍‌‌ـفِ زَهْـــــرا 𖹭
329 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
24 فایل
✤امام شناسی ✤دشمن شناسی ✤سخنرانی های اساتید معتبر ✤روایات و پیشگویی های ائمه و عالمان دینی انتقاد، پیشنهاد، تبلیغات، همکاری 👇🏻 @srbzjngnrm
مشاهده در ایتا
دانلود
....داستان از مستراح بغل مسجد کنار گاراژ اوس جلال شروع شد و الان کجاییم؟ الان دقیقاً ۲۳۳ ما در مغازه مشروب فروشی روبروی موسسه جاسوسی و خرابکاری به نام مرکز مطالعات مشترک پاکستان و انگلستان ایستاده!! دقت کنید لطفاً! از مستراح بغل گاراژ در تهران تا مرکز مطالعاتی در اسلام آباد پاکستان!! در چه شرایطی و به چه قیمتی؟؟ در شرایطی که یک شهید مفقود الجسد هم دادیم و پیگیری این که چطور ردش را زدند و با چه ترفندی شکارش کردند، خودش یک حکایت دیگر است! به قیمت آوارگی و زیر پل خوابیدن یک بانوی مأمور گردان پیاده شهری ما در مملکت غریب و تعقیب و مراقبت‌های نفس گیر! 📕 قسمتی از کتاب ✍🏻 نوشته‌ی محمدرضا 👈🏻(براساس یک مستند واقعی) ╔═❀•✦•❀══════╗ @yoosofezahra_1180 ╚══════❀•✦•❀═╝
شب شد... تهران آن شب قصد آرامش، خواب، شب مهتاب و حبیبم کجاست و این چیزها را نداشت! مذهبی و غیر مذهبی انقلابی و غیر انقلابی کوچک و بزرگ همه و همه منتظر اتمام زمان أخذ رأی و آغاز شمارش آراء، نتیجه و این حرف‌ها بودند. علی رغم تلاش های حضرت آقا مبنی بر عدم ایجاد فضای دو قطبی در کشور فضای دیگری را داشتند رقم می زدند! همیشه حداکثر دو قطب موجود در انتخابات را «چپ و راست» تشکیل می‌داد هرکسی زیر علم، حزب و اعتقادش سینه میزد! اما آن سال تبلیغات عوامل داخلی و خارجی دشمن علی الخصوص چندهزار نیرویی که وارد کشور کرده بودند درصدد تشکیل فضایی تحت عنوان «موافق نظام مخالف نظام» بودند، یعنی این بار فتنه اکبر در قالب موافق و مخالف نظام داشت جلوه میکرد. هر چیزی که ما داشتیم آنها از چند ماه قبلش تلاش کرده بودند که برای خودشان بتراشند و داشته باشند. مثلاً ما آخوند، عالم و مرجع داشتیم آنها هم آخوند، عالم، مرجع و موسسه داشتند و حتی کفن پوش و قرآن به دست! میتینگ هم گذاشتند! تازه، علما، آخوندها و مراجع آنها بلند شدند آمدند کف خیابان؛ اما مال ما... حالا بگذریم... 📙 گزیده‌ای از کتاب ✍🏻 نوشته‌ی محمدرضا ╔═❀•✦•❀══════╗ @yoosofezahra_1180 ╚══════❀•✦•❀═╝